کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
معرفی کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد، اثری زیبا از نویسنده و خبرنگار ایتالیایی، اوریانا فالاچی است. در این اثر، زنی باردار با جنین خود خود صحبت میکند و از ناملایمات و سختیهای دنیا میگوید. بسیاری معتقدند مادری که نامههای این کتاب را مینویسد، خود اوریانا فالاچی است. تا به حال بیش از چهارمیلیون نسخه از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد فروش رفته است. این کتاب با ترجمهٔ فاطمه شاهینزاده در انتشارات اهوراقلم چاپ شده است.
درباره کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
کتاب مجموعهای از نامههای زنی باردار است که آنها را برای جنینی که در رحم خود دارد، نوشته است. در این نامهها مادر به کودکش از سختیها، مصیبتها و ناملایمات زندگی میگوید. در حقیقت در جایجای کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد، میتوان نگرانیها و ترسهای یک مادر را دید. اما آنچه در این کتاب بارز است، ترس مادر است و فکری که بارها از ذهنش میگذرد. فکر سقط جنین در برابر ترس از این موضوع که اگر زمانی فرزندش به او بگوید چرا مرا به این دنیا آوردی، چه پاسخی دارد که بدهد.
خواندن کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد دربارهٔ دوراهی مهم زندگی این مادر است، اما خواندن آن برای همهٔ کسانی که دوراهیهای بزرگ دیگری در زندگی دارند هم خوشایند و اثرگذار خواهد بود.
درباره اوریانا فالاچی
اوریانا فالاچی در ۲۹ ژوئن سال ۱۹۲۹ در زمان زمامداری موسولینی در فلورانس ایتالیا متولد شد. کودکی بیش نبود که جنگ جهانی دوم شروع شد و او به همراه خانوادهاش، در جنبشهای مقاومت زیرزمینی شرکت میکرد. از سن بیستسالگی شروع به نوشتن برای روزنامهها و مجلات کرد. آنچه اوریانا فالاچی را در دنیا مشهور کرده است، مصاحبههایی است که با رهبران بزرگ دنیا مانند محمدرضا پهلوی، یاسر عرفات، ذوالفقار علی بوتو، روحالله خمینی، ایندیرا گاندی، گلدا مایر، ملک حسین، معمر قذافی، جرج حبش، و هنری کیسینجر انجام داده است. او علاوه بر نامه به کودکی که هرگز زاده نشد، آثار دیگری نیز دارد از جمله: زندگی، جنگ و دیگر هیچ، جنس ضعیف و پنهلوپه به جنگ میرود. فالاچی در طول فعالیتهای سیاسی و ادبی خود موفق به دریافت جوایز بسیاری از جمله جایزه «آنی تیلور» مرکز مطالعات فرهنگ عامه نیویورک و نامزدی جایزه نوبل ادبیات شد.
بخشی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
شاید در میان گذاشتن این حرفها با تو خیلی زود باشد. شاید بهتر باشد فعلاً سخنی دربارۀ زشتیها و غمها به تو نگویم و فقط از دنیائی شاد و پاک و بیآلایش برایت سخن بگویم. ولی نمیخواهم تو را گول بزنم و بگویم که زندگی همچون قالی نرم و لطیفی است که میتوان پابرهنه رویش راه رفت، نه جادۀ ناهموار و پر سنگ و کلوخ. سنگهایی که به زمینت میزند و زخمی و خون آلودت میکند. سنگهایی که جز با چکمههای آهنین نمیتوان از آنها گذشت. تازه این هم کافی نیست چون وقتی پاهایت را میپوشانی و محافظت میکنی، همیشه یکی پیدا میشود که سنگش را به سرعت پرتاب کند. خوب، درس امروز تمام شد، دخترم، پسرم، درست را خوب فهمیدی؟ خدا میداند اگر مردم حرفهایمان را بشنوند چه ها که نخواهند گفت.
حجم
۹۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۹۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه