دانلود و خرید کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد اوریانا فالاچی ترجمه محمدصادق سبط‌الشیخ
تصویر جلد کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

معرفی کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

نامه به کودکی که هرگز زاده نشد رمانی به زبان ایتالیایی از اوریانا فالاچی‏، نویسنده و خبرنگار ایتالیایی است که در سال 1975برای اولین بار منتشر شد. این کتاب بهترین کتاب اوریانا فالاچی است. این کتاب نامه ی زن جوانی است به جنینی که در شکمش دارد و او را از مشکلات دنیا و ناسازگاری هایش آگاه می سازد .

درباره کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

نامه به کودکی که هرگز زاده نشد، با توجه به عنوان‌اش موضوع روشن و قابل حدسی دارد. داستان در مورد مادری است که برای جنینی که در رحم دارد نامه می نویسد. این مادر بنا بر دلایلی قصد سقط کردن جنین را دارد. اما از همان لحظات ابتدایی که جنین شروع به رشد می‌کند، حس مادر شدن در او به‌وجود می‌آید و با او زندگی می‌کند. یکی از مهمترین نگرانی‌های یک مادر باردار از دست‌دادن جنین است که به نظر می‌رسد اصلی‌ترین مسئله این کتاب نیز سقط جنین است.

مادر در نامه‌ای که برای کودک خود می‌نویسد از نگرانی‌های خود می‌گوید و دنیا را با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش برای فرزندش توصیف می‌کند. نکته قابل توجه کتاب، وجود تمام احساسات آدمی از جمله ترس، خشم، امید، مهربانی، ناامیدی و اضطراب است که از خط اول تا آخر این کتاب کوتاه قابل لمس می‌باشد. یکی دیگر از احساسات انسانی که در این کتاب به زیبایی به آن پرداخته شده است عشق مادرانه است. هنگامی که مادر با بچه خود حرف می‌زند و از شور و شوق خود برای به دنیا آمدن او می‌گوید، عشق را به خوبی می‌توانیم حس کنیم. از دیگر دغدغه‌های نویسنده در این کتاب بیان مشکلاتی است که در دنیا بر سر راه زنان و مادران قرار دارد. در این کتاب نویسنده ازعشق مادر شدن می گوید و همچنین بسیار خشمگین است نسبت به آنچه بر سر بشر آمده است .

فالاچی در این کتاب دیدگاه‌های مربوط به زنان را مورد بررسی قرار می‌دهد او در مورد سقط جنین، فرزند به دنیا آوردن، شیوه‌ی زندگی، چگونه زیستن و زن یا مرد بودن و هر موضوع دیگری که ذهن هر زنی را ممکن است به خود مشغول کند می‌نویسد. از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد تابه‌حال بیش از چهار میلیون نسخه به‌فروش رسیده است.

چرا باید کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد را مطالعه کنیم؟

اوریانا فالاچی، نویسنده‌ی این کتاب آن را تقدیم به کسانی کرده است که بدون خستگی و ترس به چراهای این دنیا فکر می‌کنند. به سانی تقدیم کرده است که بر سر دوراهی بخشش یا زندگی‌بخش بودند قرار گرفته‌اند.

خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

اگر شما هم جزو کسانی هستید که در دوراهی زندگی گیر کرده‌اید بهتر است حتما این کتاب را بخوانید. این کتاب را صرف‌نظر از جنسیت می‌توانید به کسی که در این شرایط است نیز هدیه دهید.

درباره اوریانا فالاچی

اوریانا فالاچی در سال 1929 در شهر قلورانس ایتالیا متولد شد. او یک نویسنده و مصاحبه‌گر سیاسی بود. او در زمان جنگ‌جهانی به‌عنوان یک ضد فاشیسم فعالیت می‌کرد. او بیشتر برای مصاحبه‌هایش با افراد معروفی همچون محمدرضا پهلوی، روح‌الله خمینی، معمر قذاقی، ملک حسین و ... شهرت دارد. او در سال‌‌های فعالیت خودش موفق شد جوایز زیادی از جمله جایزه شهر میلان و جایزه آنی تیلور مرکز مطالعات فرهنگ عامه نیویورک را برنده شود. او یک‌بار هم کاندید دریافت جایزه‌ی نوبل ادبیات شد.

اوریانا فالاچی یک‌بار در سال ۱۳۵۱ برای مصاحبه با محمدرضا پهلوی و بار دیگر در سال ۱۳۵۸ برای مصاحبه با روح‌الله خمینی و مهندس بازرگان به ایران سفر کرد. این مصاحبه‌ها آخرین بار با بقیه‌ی مصاحبه‌های او در سال 1383 در ایران منتشر شد. اوریانا فالاچی از نظر مذهبی یک «بیخدا» بود؛ زیرا او ظاهراً به خدا ایمانی نداشت، اما در بعضی مواقع تمایلاتی به دین مسیحیت از خود نشان می‌داد.

او وقتی متوجه شد به سرطانی از نوع قابل کنترل دچار است تصمیم گرفت نوشتن را کنار بگذارد و به استراحت بپردازد. او تنها در آپارتمانش در نیویورک و گاهی در ویلایش در ایتالیا مشغول زندگی بود تا زمان یکه حتدثه یازدهم سپتامبر اتفاق افتاد و او سکوتش را شکست. در اکتبر سال ۲۰۰۲ کتابی از او با نام خشم و غرور به چاپ رسید که در آن خواهان نابودی آنچه امروزه به نام اسلام می‌شناسیم شده بود. مسلمانان در ایتالیا و فرانسه بعد از منتشر شدن این کتاب او را تهدید به مرگ کردند. انتشار این کتاب موجب شد که فالاچی در سن هفتاد و دو سالگی مجبور باشد همواره تحت محافظت نیروهای پلیس قرار بگیرد. اما تمام این مسایل حاشیه‌ای مانع از فروش بالای این کتاب در سال ۲۰۰۲ در ایتالیا نشد.

اوریانا فالاچی، در ۱۵ سپتامبر سال ۲۰۰۶، در سن هفتاد و هفت سالگی در کلینیک خصوصی سانتا کیارا در شهر فلورانس ایتالیا، بر اثر ابتلا به سرطان ریه درگذشت.

بخش‌هایی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

پدرت برای بار دوم تماس گرفت. صدایش می‌لرزید. می‌خواست مطمئن شود که دکتر حاملگی‌ام را تأیید کرده است یا نه. به او گفتم که حامله هستم. دوباره از من پرسید: «کی کار را تمام می‌کنم؟» من هم برای بار دوم تلفن را رویش قطع کردم، بدون اینکه به حرف‌هایش گوش کنم. چیزی که نمی‌فهمم این است که چرا وقتی زنی اعلام می‌کند که قانونی حامله شده است همه برایش جشن می‌گیرند و اگر پاکتی به دست داشته باشد، آن را برایش حمل می‌کنند و از او التماس می‌کنند که کارهای سنگین و سخت انجام ندهد و کاملاً استراحت کند. چه خوب، تبریک می‌گوییم، بیایید اینجا بنشینید، استراحت کنید. اما وقتی‌ می‌فهمند من حامله‌ام، سرد و ساکت می‌شوند یا راجع به سقط حرف می‌زنند. من این را دسیسه می‌نامم؛ نقشه‌ای برای جدایی من و تو از یکدیگر. لحظاتی هم هست که احساس نگرانی می‌کنم، چه کسی پیروز خواهد شد؟ ما یا آن‌ها که می‌خواهند من و فرزندم را از هم جدا سازند. شاید این افکار بعد از تلفن پدرت، سراغم آمده باشد، افکار تلخی که امید داشتم آن‌ها را فراموش کنم و زخم‌هایی که فکر می‌کردم بر آن‌ها غلبه کرده‌ام با تلفن پدرت تشدید شدند. جراحت‌هایی که از گذشته بر روح من مانده بود و معنای عشق را برایم مبهم نموده بودند. جراحت‌هایم التیام یافته‌اند و جای زخم‌ها به‌زحمت قابل مشاهده است، اما همان یک تلفن کافی است تا دوباره دردناک شوند. مثل دردهای کهنه که به مرور زمان تغییر می‌کنند.

معرفی نویسنده
عکس اوریانا  فالاچی
اوریانا فالاچی
ایتالیایی | تولد ۱۹۲۹ - درگذشت ۲۰۰۶

 اوریانا فالاچی، نویسنده، روزنامه‌نگار و مصاحبه‌گر سیاسی برجسته‌ اهل ایتالیا بود که به دلیل فعالیت‌های گسترده‌ای که در زمینه‌های مختلف انجام داد، مشهور و شناخته می‌شود. دامنه فعالیت‌های او بسیار گسترده بود و از فعالیت به عنوان یک چریک ضد فاشیست در دوران جنگ جهانی دوم تا مصاحبه با رهبران سیاسی جهان و همچنین نوشتن کتاب‌های مختلف و قلم زدن در نشریات مشهور و معتبر و تبدیل شدن به یک خبرنگار بین‌المللی را در بر می‌گیرد.

unicorn
۱۳۹۸/۰۹/۰۵

این کتاب قصه و داستان سرگرم کننده نیست عاشقانه نیست،طنز نیست،خود یاری هم نیست پس با این منظور سراغش نرید،روانشناسی؟شاید،اما نه از نوع خودیاری یا درمانی بلکه تحلیلی،اگه بخوام به زبان ساده بگم صحبت های یک مادر با کودک ش هست

- بیشتر
سپیده
۱۳۹۶/۱۲/۱۳

باز هم جملاتی زیبا از " اوریانا فالاچی" ؛ - زندگی کردن، ارزش درد کشیدنو داره، حتی اگه ب قیمت مردن تموم بشه! قدم گذاشتن تو ب این دنیا، برچسب جدیدی رو برام ب ارمغان میاره...مادر...از این کلمه ب وجد میام

- بیشتر
باران
۱۳۹۸/۰۴/۲۳

نوع نگاه نویسنده به موضوع و جهان پیرامون، برام جالب و پر از حرف تازه بود ...

Nesa
۱۳۹۷/۰۸/۰۵

من این کتابو تو سال ۸۸ وقتی باردار بودم خوندم لحظه ب لحظشو درک کردم باهاش اشک ریختم و خندیدم خیلی دوسش دارم هنوزم تکه هایی ازش رو ک یادداشت کردم اون زمان تو دفترم دارم

ز
۱۳۹۵/۰۸/۲۲

در این کشور افراد با اعتقادهای متفاوت زندگی می کنن و این که عده ای فکر کنن اعتقاد اون ها برتر از بقیه هست و فقط کتاب هایی که در چهارچوب باورهای اون ها می گنجه باید چاپ بشه

- بیشتر
mahtab
۱۳۹۸/۰۸/۳۰

فوق العاده ..کتاب مورد علاقه ام.. واقعا اینکه میشه با سطر به سطرش ارتباط برقرار کرد گزافه نیست...من از طریق این کتاب با اوریانا فالاچی آشنا شدم و بعد از آن کتاب زندگی جنگ و دیگر هیچ رو خوندم اما

- بیشتر
زینب
۱۳۹۷/۱۰/۲۱

بسیار عالی بود. با سطر سطرش زندگی کردم...

احمد
۱۳۹۷/۰۸/۰۹

زیباست،۲۰ صفحه آخرش محشره محشر.😘

moony
۱۳۹۸/۱۰/۱۹

نمی‌دونم وسط نوجوونی با چه دیدی سراغش رفتم. نه فالاچی ر می‌شناختم، نه از فمنیسم چیزی سرم می‌شد و نه می‌فهمیدم مادر بودن یعنی چی. ولی همون موقع‌ هم عاشقش شدم. عاشق یه چیزی فراتر از کتاب شدم. یه چیزی

- بیشتر
موش سر آشپز
۱۳۹۷/۱۲/۱۰

داستان نیست. یعنی به نظر من نیست. فقط درد و دل های شعار گونه و گل درشت یه مادر بارداره. از اون کتاب هاییه که سر هیچ و پوچ معروف شده .

کودکم! زندگی یعنی خسته شدن. یعنی جنگ که هر روز و هر روز ادامه دارد و تمام نمی‌شود و برای شادیهایش که عمرشان یک لحظه بیشتر نیست، باید بهای زیادی پرداخت کنی.
maryam✴
مبارزه کردن بهتر از پیروز شدن است. حرکت به سمت مقصد ارزنده‌تر از رسیدن به مقصد است وقتی پیروز می‌شوی یا راه تمام می‌شود و به مقصد می‌رسی توی خودت یک خلاء احساس می‌کنی. برای پر کردن خلاء درونت باید به دنبال مقصد تازه‌ای به راه بیفتی.
🌟 najme🌟
مادر کسی نیست که ترا توی شکمش اینطرف و آن طرف می‌برد، مادر کسی است که ترا بزرگ می‌کند.
Zhra
زن بودن یعنی بی‌پروایی پایان‌ناپذیر. وارد جنگی شدن که تمامی ندارد.
باران
چه‌طور ‌می‌توانند بگویند تولد یک انسان فقط یک تصادف است؟
🌟 najme🌟
فردایی که آنهمه منتظرش بودی، همان دیروز است
Zhra
وقتی می‌گویند همیشه خوبترین‌ها زودتر از بین می‌روند، ‌ تو باور نکن. بعضی وقتها این‌هایی که زودتر از بین می‌روند ضعیف‌ترین‌ها هستند، نه خوبترین‌ها.
Zhra
گریه کردن آسان‌تر از خندیدن است. تو خیلی زود این واقعیت را می‌فهمی. وقتی که برای اولین بار وارد دنیا می‌شوی یک گریه‌ی طولانی می‌کنی و بعد هم تا مدت‌ها به جز گریه کردن کاری بلد نیستی. هر چیزی مثل، نور، گرسنگی، بی‌قراری ممکن است گریه‌ی تو را دربیاورد! ‌ماه‌ها و هفته‌ها زمان می‌‌خواهد تا تو خندیدن را یاد گرفته و ما صدای خنده‌ات را بشنویم.
باران
اگر پسر شدی دوست دارم وقتی بزرگ شدی همان مردی شوی که من همیشه در رویاهایم می‌دیدم. با ضعیف‌ها مهربان و با ستمگران، ‌ سختگیر باشی. با کسانی که دوستت دارند، نرم و محبت‌آمیز و با حاکمان، ‌ محکم و قاطع باشی.
🌟 najme🌟
مبارزه کردن بهتر از پیروز شدن است.
باران
همیشه با خودم فکر می‌کردم که نکند دوست نداشته باشی به دنیا بیایی، نکند نخواهی توی این دنیا باشی و یک روز سرم فریاد بکشی و بگوئی که: ‌ کی من از تو خواستم مرا به دنیا بیاوری؟ چرا مرا به دنیا آوردی؟ چرا؟
♥︎ Sara ♥︎
من هیچگاه از تو تقاضا نمی‌‌کنم که چون مردی و یا زنی باید کار خاصی را انجام دهی. فقط دو تا چیز از تو می‌خواهم؛ اول اینکه از به دنیا آمدن و معجزه‌ی هستی می‌توانی استفاده کنی و دوم اینکه هیچوقت تن به پستی و ذلت ندهی. پستی و دنائت مثل یک جانور وحشی و خونخوار است که همیشه سر راه ما کمین کرده است. ناخنهایش را با توجیه‌هایی مثل احتیاط و عقل و مصلحت اندیشی در بدن همه فرو می‌کند و هر کسی نمی‌تواند جلوی او مقاومت کند. آدمها وقتی توی خطر هستند، پست می‌شوند وقتی که از خطر بیرون رفتند دوباره خودشان می‌شوند.
کتاب باز
با گفتن جمله‌ی زندگی ادامه دارد، سرما از پیشم رفت و خواب از سرم پرید. احساس می‌کنم دوباره خودم شدم.
باران
باید به تو یاد بدهم که از همان بچگی از همه قوی‌تر و تیز‌تر باشی. باید یاد بگیری که از خودت دفاع کنی و همیشه دیگران باشند که از بالکن پایین بیفتند. بخصوص اگر دختر باشی باید خیلی قوی شوی.
باران
ذهن ما پر از چیزهای متناقض است. بعضی وقت‌ها چیزی توی ذهنت منطقی به نظر می‌رسد ولی وقتی فکر می‌‌کنی می‌بینی عکس آن چیز هم درست است. ممکن است چیزی که حالا به نظرم درست و منطقی می‌آید فردا با اشاره‌ی یک انگشت کاملاً دگرگون شود.
🌟 najme🌟
زن بودن یعنی بی‌پروایی پایان‌ناپذیر. وارد جنگی شدن که تمامی ندارد. اگه تو دختر شدی باید خیلی چیزها را یاد بگیری. قبل از هر چیز باید یاد بگیری آنقدر بجنگی تا بتوانی به همه بگویی می‌شود خدا را به شکل پیرزن موسفید یا دختر زیبایی نقاشی کرد. خیلی باید شجاعت داشته باشی که بگویی وقتی حوا میوه‌ی ممنوعه را چید، گناه به وجود نیامد بلکه یک توانایی جدید به وجود آمد که به آن نافرمانی می‌گویند. خیلی باید شجاع باشی تا بتوانی بگویی درونت چیزی هست که به آن شعور می‌‌گویند و تو می‌خواهی که طبق خواست او کارهایت را انجام دهی.
Samaneh Aria
من نمی‌فهمم چرا باید از نیستی در بیایم تا دوباره به آن برگردم.
saeed_vadi
حقیقت این است که زندگی مثل یک جاده‌ی پر از پیچ و خم و پر از سنگ و خاک است. خاک‌های سفتی دارد که ترا روی زمین می‌اندازند و زخمی و مجروح می‌کنند. پر از سنگ‌هایی است که تنها با کفش‌های محکم و آهنی می‌توانی از روی آنها رد شوی. اگر هم کفش‌های محکم بپوشی تا از آسیب سنگ‌ها در امان باشی، یکی پیدا می‌شود و با سنگ توی سرت می‌زند.
باران
کودکم، سعی کن درک کنی که مرد بودن فقط به زائده‌ای که در جلویت داری، نیست. مرد بودن یعنی آدم بودن. برای من این مهم است که تو کسی باشی. آدم بودن اصطلاح زیبایی‌ است که فرقی بین زن و مرد یعنی بین داشتن زائده و نداشتن آن نمی‌گذارد.
saeed_vadi
اگر پسر شدی باز هم خوشحال می‌شوم. شاید حتی بیشتر از دختر شدنت. چون دیگر هرگز طعم حقارت و بردگی را حس نمی‌کنی.
شلاله

حجم

۸۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۲ صفحه

حجم

۸۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۲۲ صفحه

قیمت:
۲۹,۲۸۰
تومان