دانلود و خرید کتاب فرصتی دیگر اکرم حسین‌زاده (امیدوار)
تصویر جلد کتاب فرصتی دیگر

کتاب فرصتی دیگر

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۷۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فرصتی دیگر

کتاب فرصتی دیگر داستانی از اکرم حسین زاده (امیدوار) است که در انتشارات آئی سا به چاپ رسیده است. این داستان، ماجرای یک عاشقانه است که با فداکاری شکل می‌گیرد و پر از رخدادهای جالب و اتفاقات باورنکردنی است.

درباره کتاب فرصتی دیگر

ندا دختری که سال‌هاست با مادرش تنها زندگی می‌کند در یک روز تلخ وقتی وارد آسانسور خانه می‌شود تا آشی که مادرش برای همسایه اماده کرده برایش ببرد زلزله روی می‌دهد و او داخل آسانسور حبس می‌شود.

مهدی پسری که چند سال است عاشق و شیفته نداست از طریق رادیو متوجه حادثه‌ای که در شهر ندا اتفاق افتاده شده و به سرعت خود را به محلی که منزل ندا و مادرش در آن قرار دارد می ساند. از خانه‌ها جز تلی خاک چیزی باقی نمانده. اما مهدی ناامید نمی شود و به دنبال ندا می‌گردد و او را در آسانسور پیدا می‌کند. با وجود جراحات شدید ندا او را خارج می‌کنند و مهدی او را به منزل خودشان می‌برد تا در کنار مادرش و خواهر و برادرش زندگی کنند. عشقی که از قبل در دل آن‌ها بود این بار با شدت بیشتری قدرت گرفته و ماجراهای جالبی را برایشان به وجود می‌آورد...

کتاب فرصتی دیگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

خواندن کتاب فرصتی دیگر را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های عاشقانه ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب فرصتی دیگر

از داروخانه بیرون آمد و پشت رل نشست. نگاهی به داروها کرد. به جای پول خرد یک بسته هم قرص سرماخوردگی داده بود. لبخندی زد و کیسه را روی صندلی عقب انداخت و راه افتاد. برای رفع خمودی بعد از ظهر، رادیو را روشن کرد. به هر حال از سکوت داخل ماشین که بهتر بود. موزیک ملایمی پخش میشد. مثل لالایی می‌ماند. دوباره خمیازه کشید و موجش را عوض کرد. تبلیغات پخش می‌شد. دوباره موج را تغییر داد. مجری گفت:

- ...فعلا به نظر می‌رسه لباس گرم و چادر و خوراکی بیشتر از چیزهای دیگه مورد نیاز باشه...

صدای رادیو را بلندتر کرد، توجهش جلب شد. دوباره شنید:

- ...هنوز از آمار تلفات گزارشی به دستمون نرسیده ولی از شدت زمین لرزه انتظار میره، تلفات جانی و مالی زیادی به جا گذاشته باشه، مدیر کل ستاد حوادث غیرمترقبه اعلام کرده که گروه امداد به زودی به محل حادثه اعزام میشن...

مهدی دستی بر گردنش کشید و با ناراحتی سری تکان داد. هم چنان در حال گوش دادن بود. مجری مرتب از شرایط میگفت، از کمک‌ها، از لوازم مورد نیاز، از اقداماتی که انجام شده و قرار بر انجامش بود و افرادی که به محل حادثه اعزام گردیدند. تا به جایی رسید که گفت:

- زلزله‌ی شش و هفت دهم ریشتری شهرِ... که در ساعت یک بعد از ظهر اتفاق افتاده...

دیگر بقیه‌اش را نشنید. چشمانش از نگرانی گشاد شده بود. پا روی ترمز نهاد. ماشین عقبی بوق ممتدی برایش زد. با سرعت نسبتاً زیادی یک مرتبه ترمز کرده بود. به خود آمد و قبل از وقوع حادثه‌ی ناگواری ماشین را به کناری کشاند و توقف کرد. هنوز ناباورانه به بیرون خیره شده بود. دست بر پیشانی‌اش کشید. سرش را به صندلی تکیه زد. یقه‌ی بلوزش را کشید. داشت خفه می‌شد، سعی کرد چند نفس عمیق بکشد. هم چنان به رو به رو خیره بود. چیزهایی مقابل چشمش رژه می‌رفتند. چیزهایی که همیشه سعی در پس زدنش داشت. چیزهای ممنوعه. چیزهایی که نمی‌بایست به آن‌ها فکر کند.

یقه‌اش را یک بار دیگر کشید، نفس کم آورده بود. پنجره را تا انتها گشود و چند نفس عمیق کشید. مشت محکمی بر فرمان ماشین زد، خالی نشد و مشتی دیگر... 

faezeh
۱۴۰۰/۰۶/۱۵

این رمان سال ها قبل خوندم ، داستان ساده و جذابی داره یه داستان عاشقانه به دور از هر کلیشه ای البته این نسخه یکمی مشکل نگارشی داشت اما در کل شخصیت ها آنقدر قابل باور هستن و فضای داستان

- بیشتر
fatemeh
۱۴۰۱/۰۲/۱۱

داستانی متوسط رو به بالا با قلمی روان و خوشخوان. شروع داستان خوب بود و تعلیق مناسبی داشت شخصیت پردازی ها هم قابل قبول بود، اینکه شخصیت ها عین بعضی از رمان ها بی عیب و نقص نبودند رو دوست

- بیشتر
mahsa
۱۴۰۱/۰۲/۱۴

رمان در ابتدا خوب شروع شده است اما در ادامه جذابیتش را کمی از دست می‌دهد. موضوع خوبی دارد و پرداخت به آن هم قابل قبول است.

شب آفتابی
۱۴۰۱/۰۱/۲۲

ته داستان انگار رو دور تند افتاد

f.s
۱۴۰۰/۰۷/۰۴

سلام کتابش عالیه،ازخوندنش پشیمون نمیشین

f_niknam
۱۴۰۱/۰۸/۲۳

این رمان نسبت به رمان های دیگر خانم امیدوار یکم ضعیف بود ولی ارزش یکبار خوندن رو داره

math
۱۴۰۱/۰۲/۲۶

یک داستان خانوادگی بسیار جالب است. من از خواندن کتاب بسیار لذت بردم.

کاربر ۳۰۵۴۰۹۶
۱۴۰۱/۰۲/۰۴

داستان جدیدی بود و پیشنهاد برای خواندن می کنم

زهرا
۱۴۰۱/۰۳/۱۹

مهدی یک مرد فوق العاده است این رمان یک رمان پاک و زیبا از دل دنیای واقعی خودمان است در عین سادگی جذاب من این رمان را آنلاین در کانال تلگرام نویسنده خوندم و الان یک تجدید خاطره ی دوباره ای

- بیشتر
کاربر ۱۶۱۵۵۷۰
۱۴۰۱/۰۱/۰۳

قسنگ بود خوب بود

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۷۴ صفحه

حجم

۴٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۷۴ صفحه

قیمت:
۲۱۰,۰۰۰
تومان