دانلود و خرید کتاب صوتی زن خطاکار
معرفی کتاب صوتی زن خطاکار
کتاب صوتی زن خطاکار نوشتهٔ آلبر کامو و ترجمهٔ پرویز شهدی است. تایماز رضوانی گویندگی این داستان کوتاه صوتی را انجام داده و انتشارات مجید آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی زن خطاکار
مجموعه داستان «دور از دیار و قلمرو» حاوی ۶ داستان کوتاه از آلبر کامو است. یکی از این داستانها «زن خطاکار» (زن زناکار) نامیده شده است. کتاب صوتی زن خطاکار این داستان را در برگرفته است؛داستان کوتاهی به قلم آلبر کامو است که در سال ۱۹۵۷ میلادی نوشته شد و اولین داستان کوتاه کتاب «تبعید و سلطنت» بوده است. قصهٔ این داستان کوتاه مربوط به یک زوج بدون فرزند است. این زوج «ژانین» و «مارسل» نام دارند و در الجزایر زندگی می کنند. داستان در منظر سومشخص بهدنبال وقایع زندگی جنین نوشته شده است. مارسل یک تاجر است و ژانین دستیار او است. این زوج که اصالتاً فرانسوی فرض شدهاند، یک زندگی منزوی در الجزایر دارند و هیچیک از آنها به زبان بومی که عربی است، صحبت نمیکنند.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
شنیدن کتاب صوتی زن خطاکار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره آلبر کامو
آلبر کامو در ۷ نوامبر سال ۱۹۱۳ در خانوادهای فقیر در الجزایر متولد شد. آن زمان الجزایر تحت استعمار فرانسه بود. پدرش کارگری فقیر بود و مادرش خدمتکار بود. آنها صاحب ۲ فرزند به نام «لوسین» و «آلبر» بودند. پدرش در جنگ کشته شد. مسئولیت نگهداری ۲ بچه بر عهدهٔ مادرش افتاده بود. کامو بهخاطر خانوادهاش مدرسه را رها کرد و به کارگری مشغول شد. معلمش به استعداد او پی برد و او را به ادامهٔ تحصیل تشویق و کمک کرد تا بتواند بورسیهٔ تحصیلی شود. با وجود اینکه کامو یکی از متفکران مکتب اگزیستانسیالیسم است، همواره این برچسب خاص را رد میکرد. او در دانشگاه الجزیره تحصیل کرد و تا پیش از آنکه در سال ۱۹۳۰ گرفتار بیماری سل شود، دروازهبان تیم فوتبال این دانشگاه بود. کامو در بعدازظهر چهارم ژانویهٔ ۱۹۶۰ و در ۴۷سالگی بر اثر سانحهٔ تصادف نزدیک سن در شهر ویلبلویل درگذشت. در جیب کت او یک بلیط قطار استفادهنشده پیدا شد. ابتدا قرار بود با قطار و همراه با همسر و فرزندانش به سفر برود، ولی در آخرین لحظات پیشنهاد دوست ناشرش را برای همراهی پذیرفت تا با خودروی او سفر کند. رانندهٔ اتومبیل و میشل گالیمار، دوست نزدیک و ناشر آثار کامو نیز در این حادثه کشته شدند. آلبر کامو در گورستان لومارین در جنوب فرانسه دفن شد.
پس از مرگ آلبر کامو، همسر و فرزندانش حق تکثیر آثار او را در اختیار گرفتند و ۲ اثر باقیماندهٔ او را منتشر کردند. اولین آنها کتاب «مرگ شاد» بود که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد. دومین کتابی که پس از مرگ کامو منتشر شد یک اثر ناتمام به نام «آدم اول» بود که در سال ۱۹۹۵ منتشر شد. آدم اول یک خودزندگینامه دربارهٔ دوران کودکی نویسنده در الجزایر است. از دیگر آثار این نویسندهٔ مشهور میتوان به رمانهای «بیگانه»، «سقوط»، «طاعون»، نمایشنامههای «کالیگولا»، «سوءتفاهم»، «حکومت نظامی» و کتاب نظریِ «افسانهٔ سیزیف» اشاره کرد.
بخشی از کتاب صوتی زن خطاکار
«در ظلمت خشک و سرد شبانه، هزاران ستاره نمایان شدند و درخشش یخزدهشان بیدرنگ از هم جدا شده و شروع کردند بهطرز نامحسوسی لغزیدن بهسوی افق. ژانین نمیتوانست از تماشای این آتشهای سرگردان چشم بردارد. همراه با آنها میچرخید و همان چرخش بیحرکت، رفتهرفته او را با ژرفترین نقطۀ ذاتش که اکنون سرما و هوس در آن در نبرد بودند، پیوند میداد. روبهرویش ستارهها یکبهیک فرومیافتادند، سپس میان تختهسنگهای صحرا خاموش میشدند و ژانین هربار کمی بیشتر آغوشش را به روی شب میگشود.»
زمان
۱ ساعت و ۷ دقیقه
حجم
۶۱٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱ ساعت و ۷ دقیقه
حجم
۶۱٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
عالی بود، مسخ شدن
نصف ستاره هم زیادیشه داستان از ناکجا اباد رسید به پایان
متاسفانه سر و ته داستانو اصلا متوجه نشدم که چی شد؟ کی به کی سیلی زد؟ چه کسی چه کسی رو دوست داشت. اصلا معلوم نبود کی به کی بود.
در تمام آثار کامو ، مرگ و زندگی چنان در هم تنیده شده اند که خصیصه و جذابیت آثارش میباشد .
عالی بود.
کتاب که قطعا زیادی سانسور داشت چون اصلا ارتباطی به اسمش پیدا نمیکنه. جناب رضوانی همفوق العاده ن اما برای کتابهای کمی هیجانی تر الان بیخود ادم استرس میگرفت با مدل خوندنشون.
به نظرم خیلی سانسور داشت. در ترجمهی دیگری نام کتاب زن زناکار است.
عالی