دانلود و خرید کتاب صوتی طاعون
معرفی کتاب صوتی طاعون
کتاب طاعون نوشته آلبر کامو با ترجمه کاوه میر عباسی و گویندگی اطهر کلانتری در رادیو گوشه منتشر شده است. این رمان با زبانی نمادین درباره بیماری همهگیری صحبت میکند که ناگهان در یکی از شهرهای الجزایر شایع میشود. طاعون میتواند دیکتاتوری و سرکوب، فاشیسم، اشغال، گرسنگی و دیگر پدیدههایی باشد که جامعه انسانی را با وحشت روبرو میکند. کامو در همان نخستین صفحههای رمان مشخصه جوامعی را که آماده پذیرش طاعون هستند، بیان میکند: « راه ساده برای آشنایی با یک شهر (جامعه) این است که انسان بداند مردم آن چگونه کار می کنند، چگونه عشق می ورزند و چگونه می میرند.»
درباره کتاب طاعون
داستان درباره هجوم بیماری هولناک طاعون به شهر ناشناختهای به نام اُران در الجزایر است که البته می تواند هرجای جهان باشد. این بیماری که به نظر میرسد از موشها به انسان سرایت کرده است، جان بسیاری از افراد را میگیرد اما مقامات مسئول شهر، علاقهای به گفتگو در این باره ندارند و حتی وجود موشها را تایید نمیکنند. اما با از بین رفتن تعداد زیادی از مردم، شهر در حالت قرنطینه قرار میگیرد. عدهای از اعضای خانوادهها از هم دور ماندهاند و بسیاری هم فرار کردهاند. دکتر ریو، پزشک شجاعی که داستان را روایت میکند به همراه ژان تارو، یکی از مسافران، سازمان بهداشتی داوطلبی برای مقابله با بیماری تاسیس میکند. در این میان کشیش شهر معتقد است که این بیماری به دلیل گناه و برای مجازات مردم نازل شده است و اقدام علیه آن فایدهای ندارد...
این اثر در دوران هجوم فاشیسم هیتلری به کشور فرانسه نوشته شده، بدون تردید یکی از این چهرههای وحشت، فاشیسم است. مردم شهر اُران، زیاد کار میکنند، اما پیوسته برای پولدار شدن... مخصوصا به تجارت علاقمندند و به قول خودشان داد و ستد را بر همه چیز مقدم می دارند... مردان و زنان با آنچه عمل عشق خوانده می شود، همدیگر را به سرعت می بلعند یا تسلیم انس طولانی دوجانبهای می شوند... در میان این دو افراطکاری، اغلب حد واسطی وجود ندارد و این هم بیسابقه نیست. در اُران مانند جوامع دیگر، براثر فقدان دقت و تفکر، انسان ناگزیر است ندانسته دوست بدارد». در جوامع اینچنینی، طاعون همه قدرت عشق و حتی دوستی را از انسانها سلب میکند: زیرا عشق تا حدی به آینده احتیاج دارد، اما برای مردمان طاعونزده آیندهای وجود ندارد؛ آنان فقط با لحظهها زندهاند.
درباره آلبر کامو
آلبر کامو در ۷ نوامبر ۱۹۱۳ در الجزایر فرانسه در خانوادهای فقیر متولد شد. او که فیلسوف و روزنامهنگار مشهور و خالق اثر بینظیر بیگانه است، در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر میپردازد» جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد. او پس از رودیارد کیپلینگ جوانترین برندهی جایزه نوبل است. آلبر کامو در سال ۱۹۴۹ یک اتحادیه بینالمللی را تأسیس کرد که آندره بروتون نیز یکی از اعضای آن بود. شکلگیری این گروه، به گفته خود کامو، بر اساس «محکوم کردن هر دو ایدئولوژی شکل گرفته در آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی» بود. آلبر کامو در طول دوران فعالیتش رمانها و نمایشنامههای بسیاری را نوشت. طاعون، سقوط، بیگانه، نمایشنامه کالیگولا، نمایشنامه صالحان، افسانهی سیزیف و خطاب به عشق که مجموعه نامههای عاشقانهی او و ماریا کاسارس است از آن جملهاند. آلبر کامو در ۴ ژانویه ۱۹۶۰ در ۴۶ سالگی در ویلبلویل فرانسه به علت یک سانحهٔ رانندگی چشم از دنیا فروبست.
کتاب طاعون را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به تمام علاقهمندان به رمانهای مشهور جهان و دوستداران داستانهای سمبلیک پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب طاعون
ویژگی استثناییتر شهرمان این است که اینجا آدم برای مُردن دچار دردسر میشود. راستش «دردسر» واژهٔ درستش نیست، شاید صحیحتر باشد بگوییم «ناراحتی». بیماری هیچگاه خوشایند نیست، اما شهرها و کشورهایی پیدا میشوند که در آنجاها موقع بیماری هوای آدم را دارند و آدم میتواند، به عبارتی، خودش را رها کند و خاطرجمع باشد. مریض محتاج مهربانی است، خوش دارد به چیزی تکیه کند؛ این هم امری کاملاً طبیعی است. اما در اُوران، دگرگونیِ شدیدِ آبوهوا، اهمیتِ دادوستدهایی که انجام میشوند، محیط عاری از جاذبه، شامگاه که غافلگیرانه میرسد و میگذرد، همگی دستبهدست هم میدهند و تندرستی را میطلبند. آدمِ مریض خواهینخواهی تنها میماند. پس وای به حال کسی که در بسترِ مرگ باشد؛ اسیر و گرفتارِ دام در پس صدها دیوار که از گرما به جِلزوِلز افتادهاند، آن هم موقعی که جماعتی انبوه، پای تلفن یا توی کافهها، راجعبه محمولهها، بارنامهها و تنزیلها بحث میکنند. بنابراین، میتوان فهمید چرا مرگ، حتی مدرنش، با «ناراحتی» توأم است آنگاه که در مکانی خشک گریبانگیر شود.
چهبسا این توضیحات کافی باشند برای آنکه کموبیش شهرمان را بشناسید. بدیهی است نباید اصلاً اغراق کرد. در عوض، جا دارد بر ابتذالِ شهر و زندگانی پیشپاافتادهاش تأکید شود. ناگفته نماند، همین که آدم بهاش خو بگیرد، روزها را بیدردسر سپری میکند. از آنجایی که شهرمان همیشه زمینهٔ مناسب را برای ایجاد عادت فراهم میآورد، میتوان گفت اوضاع روبهراه است و از هر حیث بر وفق مراد. از این زاویه بیتردید زندگی چندان شورانگیز جلوه نمیکند. لااقل، در شهرمان از بینظمی و آشوب خبری نیست. و ساکنانِ روراست، بامحبت و فعالش همواره به شکلی معقول، احساس احترامِ مسافران را برمیانگیزند. این مکانِ بیرنگولعاب، محروم از پوشش گیاهی و بیروح بهمرور آرامشبخش به نظر میرسد و سرانجام آدم رضایت میدهد آنجا به خواب فروبرود. جا دارد اضافه کنم بر پسزمینهٔ چشماندازی بینظیر، نقشبسته وسط فلاتی برهوت، احاطهشده میانِ تپههایی درخشان، مقابلِ خلیجی کوچک با طرحی کامل و بینقص. فقط میشود افسوس خورد که آن را پشتکرده به خلیج ساختهاند و، به همین علت، مشاهدهٔ دریا ناممکن است و همواره باید به جستوجویش رفت.
زمان
۱۱ ساعت و ۵۸ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۶۱۹٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۱ ساعت و ۵۸ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۶۱۹٫۶ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
راوی دو کلمه هر جمله رو با صدایی بلند و زننده ادا میکرد و آخر جمله فرود میومد. طوری که اول هر جمله صدا رو کم میکردم و آخر جمله بلند! دیدم نمیشه که نمیشه!! نتیجه خودم دارم میخونم، لذت
کتاب و نویسنده که جایگاه مشخص و ممتازی داره ، متاسفانه راوی داستان ،و طرز خوانش و لحن صدای یکنواخت و سرد ایشون باعث شد نتونم ارتباط برقرار کنم ، و باید به دنبال راوی مناسب تری باشم .
داستان در مورد اتفاقات، رفتار مردم و شخصیت های اصلی در شهری طاعون زده ست. بعضی بخش های کتاب به شدت آدم رو یاد دوره همهگیری کرونا می اندازه. خوانش گوینده خیلی خوب بود.
یاد کتاب کوری و کوید افتادم
بی نظیر، عالی و تاثیرگذار
«همه میدانند مرگ هست. اما این دانستن مانع از آن نمیشود که زندگی نکنند!» طاعون ورای داستان اصلی،نمایانگر فلسفه ی ابسوردیسم کاموست.شهر اران نمادی از دنیای حقیقی است،دنیایی که دلیل و منطقی ندارد،دنیایی بی معنا که هر تلاشی برای دست یابی