دانلود و خرید کتاب صوتی عطاری گمشده
معرفی کتاب صوتی عطاری گمشده
کتاب صوتی عطاری گمشده نوشتهٔ سارا پنر و ترجمهٔ یاسمن ثانوی است. ماهتینار احمدی و مریم پاک ذات و آزاده رادمهر گویندگی این رمان صوتی آمریکایی را انجام دادهاند و آوانامه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی عطاری گمشده
کتاب صوتی عطاری گمشده که از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز و ساندی تایمز و از نامزدان نهایی دریافت جایزهٔ گودریدز در سال ۲۰۲۱ میلادی بوده، دو داستان موازی را تعریف میکند. در بخش اول ما با «نلا» آشنا میشویم؛ زنی که در سال ۱۷۹۱ میلادی، یک عطاری موروثی را اداره میکند. او در این عطاری پناهگاه زنانی را ساخته است که شوهران بیوفایشان به آنها خیانت کردهاند و در رنج و تنهایی میسوزند. «نلا» سمی قوی میسازد که مردان را بدون هیچ نشانی میکشد. یک روز نامهای به دست این شخصیت میرسد که خبر از آمدن زنی برای گرفتن سم میدهد. یک دختربچهٔ ۱۲ ساله وارد مغازه میشود و همهچیز را تغییر میدهد. در بخش دوم از این کتاب صوتی چه میگذرد؟ «کارولین» یک زن تحصیلکرده و تاریخشناس است که در زمان حال زندگی میکند. او برنامهای جذاب برای دهمین سالگرد ازدواجش ریخته است، اما همهچیز با خیانت شوهرش به هم میریزد. «کارولین» تنها است. او به دعوت یک مرد برای پیداکردن بقایای عصر ویکتوریا به ساحل میرود و شیشهای از یک عطاری قدیمی پیدا میکند؛ شیشهای که پروندهٔ قتلهای عطاری «نلا» را برای او باز میکند. با این دو زن همراه شوید.
شنیدن کتاب صوتی عطاری گمشده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی عطاری گمشده
«چفت را از بست باز کردم، ستون قفسهها را رو به داخل کشیدم، در را باز کردم و به دختر اشاره کردم تا داخل شود. یک لحظه چشمهایش خیره ماند؛ حتی نیازی به پلک زدن نداشت. اتاق آنقدر کوچک بود که اگر من و دخترک با هم میایستادیم و دستهایمان را از پهلو باز میکردیم، میتوانستیم دیوار سمت مخالف را لمس کنیم. نگاهش را روی تمام قفسههای پشت دیوار دنبال کردم که پر از شیشههای کوچک، قیفهای حلبی، ظروف دارو و سنگهای آسیاب بود. روی دیوار دوم، که تا حد ممکن دور از آتش بود، کمد مادرم از جنس چوب بلوط قرار داشت که مجموعهای از ظرفهای سفالی و چینی در آن بود و برای درست کردن رنگ و گیاهان دارویی استفاده میشدند که حتی در کمترین نور هم خراب یا فاسد میشدند. روی نزدیکترین دیوار به در یک پیشخان باریک و کشیده بهاندازهی شانههای دختر بود. روی آن تعدادی ترازوی فلزی، شیشه و وزنههای سنگی و چند دفترچهی راهنما در مورد بیماریهای زنان قرار داشت و اگر دخترک کشوی زیر آن پیشخان را باز میکرد، قاشق، چنگال، جاشمعی، بشقابهای فلزی و چند برگه کاغذ پوستی را آنجا میدید که بسیاری از آنها با یادداشتها و محاسبات عجلهای خراب شده بود.
با دقت دورِ او قدم زدم و چفت در را انداختم. اولین نگرانیام این بود که برای مشتریام یک جور احساس امنیت و آزادی ایجاد کنم. اما ترسهای من بیخودی بود، چون او روی یکی از دو صندلی من نشست؛ انگار قبلاً صدبار به مغازهی من آمده بود. حالا که زیر نور نشسته بود، بهتر میتوانستم او را ببینم. لاغراندام بود و چشمهای فندقیرنگ و شفافی داشت که برای صورت بیضیشکلش کمی زیادی درشت بود. انگشتانش را به هم گره کرد، دستهایش را روی میز گذاشت، به من نگاه کرد و با لبخند گفت: «سلام.»»
زمان
۱۳ ساعت و ۱۱ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۷۱٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۳ ساعت و ۱۱ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۷۱٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
چیزی ک باعث شد کتابو بخرم اسم و جلد کتاب بود .اما به اون جذابی و رازالودیه جلد کتاب نیست .پشیمون نیستم از خوندنش ب یکبار خوندن می ارزه .میشه گفت داستان تازه و نسبتا قشنگیه اما از نصف کتاب
یک داستان معمایی جالب و پایانی خوش
این کتاب با صدای افراد مختلف گیرایی قشنگی داشت، به من اطلاعات جالبی از نحوه جمع اوری اطلاعات داد و چقدر تحسین من رو برانگیخت که از قرن هفده و هجده بخاطر روزنامه هاشون چقدر اطلاعات بدست میومد! و کلا
داستان کتاب خوب بود و اجرای گویندگان هم عالی .اولین باره صدای خانم رادمهر شنیدم .چه صدای گرم و قشنگی .لطفا کتابای بیشتری بخونید. سپاس