دانلود و خرید کتاب صوتی سور و سات در سوراخ موش
معرفی کتاب صوتی سور و سات در سوراخ موش
کتاب صوتی سور و سات در سوراخ موش اثری از خوآن پابلو ویّالوبوس است که با ترجمه محمدرضا فرزاد و گویندگی اطهر کلانتری در رادیو گوشه منتشر شده است. به محض انتشار در مکزیک به زبان انگلیسی ترجمه و سپس در جهان با استقبال وسیع مخاطبان و منتقدان ادبی روبهرو شد و نامش در فهرست جایزهٔ معتبر «بهترین کتاب اول» نشریهٔ گاردین قرار گرفت. ناگفته نماند که نامزدی جایزهٔ معتبر بهترین ترجمهٔ کتاب «آکسفورد ـ وایدنفلد» هم استقبال از این اثر را دوچندان کرد.
درباره کتاب صوتی سور و سات در سوراخ موش
نویسنده در جایی گفته که کتاب را با الهام از مجموعهداستان کارتریج نوشتهٔ نیّی کامپوبِیّو، نویسندهٔ مکزیکی که قصههایش در دوران انقلاب مکزیک میگذرد، نوشته است. کُلاً عاشق اسبآبیها بوده و اول کار فقط به آنها فکر میکرده و پسری بوده که دلش میخواسته یکی از آن حیوانات دوستداشتنیِ در حال انقراض را در خانه داشته باشد. نویسنده در کتاب سور و سات در سوراخ موش (Down The Rabbit Hole)، اسب آبی را نمادی قرار داده است که بگوید؛ بودن در جایی که مناسب یک موجود و یا انسان نیست، چیزی جز نابودی و مرگ برایش در پی ندارد و این دقیقا همان کاری است که پدر توچتلی در حق او میکند.
درباره خوآن پابلو ویّالوبوس
خوآن پابلو ویّالوبوس در سال ۱۹۷۳ در گوآدالاخارا مکزیک به دنیا آمده، در رشتهٔ بازاریابی و سپس ادبیات اسپانیایی تحصیل کرده، سالها در مکزیک و برزیل زندگی کرده و از سال ۲۰۱۴ با همسر و دو فرزندش در بارسلونای اسپانیا اقامت دارد. در نشریات مختلف، سفرنگاره و نقد ادبی و سینمایی نوشته و پژوهش جامعی هم دربارهٔ تأثیر جنبش ادبی آوانگارد بر آثار سزار آیرا، نویسندهٔ شیلیایی، انجام داده. تاکنون پنج رمان منتشر کرده که از آن میان بهجز دوتا همگی به زبان انگلیسی ترجمه و با این عناوین به چاپ رسیدهاند: در قعر لانهٔ خرگوش (۲۰۱۱)، کسادیّا (۲۰۱۳)، بهات یک سگ میفروشم (۲۰۱۶)، و توقع ندارم حرفم را باور کنی (۲۰۲۰) (برندهٔ جایزهٔ ادبی ارّالده).
کتاب صوتی سور و سات در سوراخ موش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به ادبیات آمریکای لاتین پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب صوتی سوروسات در سوراخ موش
من تقریباً همیشه با ماساتسین راحتم. فقط وقتی اذیتم میکند که مجبورم میکند برنامهٔ درسیمان را سفتوسخت رعایت کنم. راستی، ماساتسین صدایم نمیکند توچتلی. بهام میگوید اوساگی، که معنی ژاپنیِ اسمم است، چون کُلاً عاشق امپراتوری ژاپن است. من از امپراتوری ژاپن، از فیلمهای ساموراییاش خوشم میآید. بعضیهاشان را اینقدر دیدهام که حفظ شدهام. الآن که نگاهشان میکنم، جلوجلو میروم و حرفهای ساموراییها را قبل از خودشان بلندبلند میگویم. اصلاً هم غلط نمیگویم. این هم به خاطر حافظهام است، که تقریباً مهلک است. اسم یکی از فیلمها ظهور سامورایی است و دربارهٔ یک سامورایی پیر، که راهورسم سامورایی شدن را به یک پسربچه یاد میدهد. بخش کوتاهی دارد که در آن پسر را مجبور میکند روزهای زیادی همینطور سرجایش بیحرکت بماند و حرف نزند. بهاش میگوید «ملازم زیرک است و صبوری میداند. صبر بهترین سلاح اوست، درست مثل مرغ ماهیخوار که با یأس و ناامیدی بیگانه است. ضعیف، با جستوخیزش شناخته میشود. قوی، با سکونش. به این شمشیر مهلک نگاه کن؛ با ترس بیگانه است. باد را نگاه کن. مژههایت را نگاه کن. چشمانت را ببند و به مژههایت نگاه کن.» فقط همین یک فیلم نیست که حفظم، بیشتر است، چهارتا.
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد