دانلود و خرید کتاب درآمدی بر تفکر انتقادی حسن قاضی‌مرادی
تصویر جلد کتاب درآمدی بر تفکر انتقادی

کتاب درآمدی بر تفکر انتقادی

معرفی کتاب درآمدی بر تفکر انتقادی

کتاب درآمدی بر تفکر انتقادی نوشته حسن قاضی‌مرادی است. کتاب درآمدی بر تفکر انتقادی به سنجش تفکر انتقادی و تفکر غیرانتقادی می‌پردازد. این کتاب را نشر اختران منتشر کرده است.

درباره کتاب درآمدی بر تفکر انتقادی

اغلب آماده‌ایم تا به بهانه‌ای از گفتار، رفتار و عقاید دیگران انتقاد کنیم. آماده‌ایم روی نقاط ضعف آنان انگشت بگذاریم. اما هرگز مسئولیت اشتباه‌ها و نقاط ضعف خود را نمی‌پذیریم. در مقام مادر یا پدر چون فرزندمان را دوست داریم و قطعاً خیر و صلاح او را می‌خواهیم انتظار داریم نظر و راهنمایی ما را درست بداند و مطابق خواست ما عمل کند.

ـ چه بسیار در برابر نظر انتقادی موجه یا ناموجه دوست خود قرار می‌گیریم یا موضعگیری خاصی را نسبت به خود از او انتظار داریم. اما بدون پرداختن به انتقاد او یا اندیشیدن به اینکه چرا مطابق انتظار ما موضعگیری نکرده با خود می‌اندیشیم دوستمان نیست یا به او می‌گوییم: «مرا بگو! فکر می‌کردم دوست من هستی!» 

در مقام روشنفکر و فعال سیاسی همان اندیشه‌ها و معتقداتی را حقیقی می‌دانیم و به خاطر می‌سپریم که یا مراجع فکری یا رهبری سازمانی‌مان به ما ابلاغ کرده‌اند. نسبت به هر مسئله‌ای موضعی می‌گیریم که فکر می‌کنیم رهبری یا جمع سازمانی از ما انتظار دارند. بنابراین، در تعیین اندیشه‌ها، احساس‌ها و رفتار خود مدام به اطرافیانِ هم. موضع خود توجه داریم. از «جمع» دنباله‌روی می‌کنیم. به نظراتی باور داریم یا خود را به باورشان برمی‌انگیزیم که فکر می‌کنیم به تأیید ما از سوی دیگران می‌انجامد. برای ما هر مخالفتی به معنای طرد شدن است و ما از طرد شدن می‌ترسیم.

چه بسیار افراد که اصلاً علیه «داوری کردن» موضع می‌گیرند. اینان داوری دربارهٔ ایده و نظر، کردار یا بروز احساسات دیگری را عامل جدایی خود و او می‌دانند. اما هستی انسان با داوری کردن تعین می‌یابد. حتی در زندگی روزمره اغلب بدون اینکه بدانیم پیوسته با داوری کردن پیش می‌رویم. سوار اتوبوس یا تاکسی شدن نتیجهٔ یک داوری است. سلام گفتن به دیگری و لحن ما حامل داوری‌مان نسبت به رابطه با او است و... وقتی می‌گوییم باید دیگری را در همان موقعیتی که هست بشناسیم این شناخت یعنی داوری. حتی وقتی بگوییم دیگری را همان‌طور که هست باید پذیرفت و درباره‌اش داوری نکرد این نظر حامل داوری است.

از این رو، اگر ما به هیچ وجه گریزی از داوری کردن نداریم مگر که به انسانیت خود بی‌توجه بمانیم، چه کنیم تا بتوانیم دربارهٔ رویدادها، دغدغه‌ها، مشکلات، موضوعات، ایده‌ها، اطلاعات، وضعیت‌ها و... به‌درستی داوری کنیم؛ یعنی به آن داوری دست یابیم که ما را در آستانهٔ تصمیم‌گیری و عمل موفقیت‌آمیز به اتکای داوری‌هایمان قرار دهد! پاسخ، پیش گرفتن شیوهٔ تفکر انتقادی است.

نظریه‌های تفکر انتقادی بیشتر در نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم در غرب تدوین شده‌اند. اما شیوهٔ تفکر انتقادی بسیار قدیمی است و به دوره‌ای مربوط می‌شود که بشر منطقی اندیشیدن را درک کرد. این کتاب سعی دارد ریشه‌های این تفکر را بررسی کند.

خواندن کتاب درآمدی بر تفکر انتقادی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به درک بهتر جامعه و شناخت تفکر انتقادی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب درآمدی بر تفکر انتقادی

وجه عمدهٔ ما به محتوای تفکرمان و نه به‌طور همزمان به محتوا و شیوهٔ آن علل گوناگونی دارد. برای نمونه، در باورها، اصول و اعتقاداتی که می‌پذیریم ردّی از انتخاب خود می‌یابیم؛ با آنها احساس هویت کرده و خود را ابراز می‌کنیم؛ از جمله، با واسطهٔ آنها است که با دیگران ارتباط می‌گیریم؛ با آنها است که نوع رابطهٔ خود را با جهان تعیین می‌کنیم و.... این نیز در صورتی است که، تا حدی آگاهانه، به محتوای تفکر خود بپردازیم و کورکورانه و دنباله‌روانه از باورها، اصول و اعتقاداتی پیروی نکنیم که به صورت‌های گوناگون به ما منتقل شده‌اند؛ در صورتی که نخواهیم در انتخاب آنها صرفاً به «عُرف» گروه و قشری که به آن متعلقیم بسنده کنیم. امروزه که به دلایل گوناگون مسئلهٔ «هویت» به دغدغهٔ مهم جوانان ما تبدیل شده است به میزانی که فرد به هویت‌یابی فردی‌اش توجه دارد می‌کوشد محتوای تفکرش را خودش انتخاب کند. این جستجوی هویت فردی برای ما گام بسیار مهمی به پیش در جهت ساختن جامعه‌ای متجدد (مدرن) و رهایی از دوران گذاری است که برای حدوداً صدوپنجاه سال در آن گیر افتاده‌ایم.

سعید
۱۴۰۳/۰۴/۲۱

به هیچ وجه متن روان و ساده قابل فهمی نداره. هر جمله رو باید پنج بار بخونید تا بفهمید چی میخواد بگه. قبل از خرید حتما نمونه رو مطالعه کنید.

اغلب آماده‌ایم تا به بهانه‌ای از گفتار، رفتار و عقاید دیگران انتقاد کنیم. آماده‌ایم روی نقاط ضعف آنان انگشت بگذاریم. اما هرگز مسئولیت اشتباه‌ها و نقاط ضعف خود را نمی‌پذیریم.
dariushFCB
وقتی از کسی خواسته می‌شود وظایفی را انجام دهد که نمی‌داند چرا. اظهاراتی را تکرار کند بدون اینکه آنها را تأیید و تصدیق کرده باشد و باورهایی را صرفاً به دلیل پیروی از اقتدارِ( یک مرجع ) یا فشار اجتماعی بپذیرد اطمینان به عقل در او تحلیل می‌رود.»
Siroos.Akbari
می‌توان تأکید کرد «پرسشگری» قلب تفکر انتقادی است. تفکر با پرسش برانگیخته می‌شود و نه با پاسخ.
کاربر ۴۱۸۵۶۰۴
جسارت فکری آگاهی به این نیاز است که ما برای اعتلای فکری‌مان نیازمندیم با ایده‌ها، باورها و دیدگاه‌هایی درگیر شویم که احساس منفی و انکار شدیدی در ما برمی‌انگیزند. گوش دادن و پذیرفتن آنچه در ما احساس مثبت ایجاد می‌کند به دلیری نیاز ندارد. جسارت فکری «اشتیاق به مواجه شدن با ایده‌ها، نظرات و دیدگاه‌ها و صادقانه سنجیدن آنها است وقتی که ما چیز زیادی درباره‌ی‌شان نشنیده‌ایم بدون توجه به واکنش‌های شدیداً منفی‌ای که در ما برمی‌انگیزند. این جسارت از تشخیص این نکته حاصل می‌شود که ایده‌های خطرناک یا پوچْ دانسته شده بعضی مواقع از نظر منطقی (به‌طور کلی یا جزئی) برحق اند.
nafiseh
ـ در این عصر تغییرات و پیشرفت‌های عظیم اقتصادی، سیاسی، تکنولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی، جامعهٔ ما به علت عقب‌ماندگی‌هایش از همراهی با این تغییرات و پیشرفت‌ها بازمانده است. در این حال ناگزیر شده‌ایم مصرف‌کنندهٔ کالاهای فکری و مصرفی‌ای شویم که دیگران تولید می‌کنند. آنان پیش می‌روند و ما نیز به واسطهٔ خلأ ناشی از نیروی پیش‌روندگی آنان به جلو کشیده می‌شویم. گریز از این به دنبال دیگران کشیده شدن جز از طریق رفع عقب‌ماندگی‌هایمان ممکن نیست. شاخصهٔ عقب‌ماندگی ما تداوم دورهٔ گذارمان به جامعهٔ مدرن است. ضروری است تا هرچه سریع‌تر و آگاهانهتر با نفی انتقادی عناصر فکری و اخلاقی و نیز عادات جامعهٔ سنتی، جامعهٔ متجدد را مستقر کنیم. برای موفقیت در این مسئولیت تاریخی تسلط بر شیوهٔ تفکر انتقادی اهمیت دارد. زیرا تفکر انتقادی از مؤلفه‌های جامعه و فرهنگ متجدد است.
nafiseh
«تفکر انتقادی چیست؟» می‌توانیم بگوییم اندیشیدن مستدلّ و عقلانی و منطقی است؛ یا تفکری که با آن می‌توان دریافتی عینی از واقعیت کسب کرد و... . اینها پاسخ‌های اولیه ــ و البته صحیح ــ به چیستی تفکر انتقادی اند.
s.henry
اگر بخواهیم نه در کوره راه حماقت بلکه در جادهٔ دانایی پیش برویم هرگز نباید از بازسنجی همیشگی شیوهٔ تفکرمان غفلت کنیم.
احسان رضاپور
مهارت مهم در تفکر انتقادی هنر مشاهده کردن است. هرچه مشاهدهٔ خود را فارغ از پیشداوری‌ها، پیش‌دانسته‌ها و دلخواست‌هایمان تقویت کنیم و بگسترانیم توانمندی‌مان در تعبیر و تفسیر آنچه می‌بینیم بیشتر می‌شود.
nafiseh
نخستین داوری خود را درست‌ترین داوری می‌دانیم. وقتی نیز تصمیمی که بر مبنای این داوری گرفته‌ایم غلط از کار درآمد علت را در عوامل بیرونی جستجو می‌کنیم تا مجبور نشویم داوری خود را خطا بخوانیم. چشم بر اغراض و محدودیت‌های فکری خود می‌بندیم و ادعا می‌کنیم که اگر چنین و چنان می‌شد حتماً تصمیم درست ما به نتیجه می‌رسید.
Alireza Yoonesi
تفکر با پرسش برانگیخته می‌شود و نه با پاسخ. پاسخی نیز که زمینه‌ساز پرسش بعدی نباشد نقطهٔ پایانی است بر تفکر. می‌توان پرسید فردی که در حوزه‌ای، مثلاً فیزیک یا جامعه‌شناسی یا هنر، آموخته‌ای ندارد چگونه ممکن است شناخت از این حوزه را با پرسش آغاز کنند؟ او حیرت و نادانی‌اش را به پرسش تبدیل می‌کند. سپس به جستجوی کسب داده‌ها و اطلاعات و نیز آموزش می‌رود. این جستجویی است که در همراهی با دیگران، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم (مثلاً از راه مطالعه) انجام می‌شود. در صحبت با دیگران ــ مستقیم یا غیرمستقیم ــ فرد حجمی از داده‌ها و اطلاعات کسب می‌کند. این حجم داده‌ها و اطلاعات به او آگاهی‌ای ــ و نه شناختی ــ می‌دهد که به اتکای آن می‌تواند بپرسد.
Farzin
تفکر انتقادی اما با پرسشگری شناخته می‌شود. لازمهٔ پرسشگری نیز جسارت و پایداری فکری است.
احسان رضاپور
در مورد نخست، مثلاً می‌نویسد: «تفکر انتقادی هنر تفکر است دربارهٔ تفکر به شیوه‌ای که از نظر فکری( منطقی ) انتظام یافته و منضبط باشد. اندیشمندان انتقادی آشکارا در سه برههٔ مرتبط بر( روند) تفکر متمرکز می‌شوند: آنان تفکر را تحلیل می‌کنند؛ تفکر را ارزشیابی می‌کنند و تفکر را اعتلا می‌دهند..
s.henry
از جمله نشانه‌های نخوت فکری مواجههٔ غیرمنصفانه با نظرات و داوری‌های دیگران است. فرد گرفتار در نخوت فکری به‌سرعت داوری می‌کند و نخستین داوری خود را صحیح‌ترین داوری می‌داند. معلومات گسترده اما با عمق بسیار کم، معلوماتی است که فرد را به فریب همه چیز دانی گرفتار می‌کند و او را به نخوت فکری سوق می‌دهد.
کاربر ۴۳۰۹۷۸۹
احترام به دیگری در این معنا که از پیش می‌پذیرم در نظر و داوری متفاوت و حتی متباین دیگری نکاتی وجود دارد که می‌توانم از آنها بیاموزم. به اتکای احترام، می‌توانم در نظر و داوری او که غیرمنطقی می‌دانم، جنبه‌های منطقی بیابم. پس، به خود فرصت می‌دهم اشتباه‌ها و محدودیت‌های فکری‌ام را شناخته و در تعامل با دیگران برای تصحیح آنها بکوشم.
کاربر ۴۳۰۹۷۸۹
تحقق جسارت فکری مستلزم تعدیلِ تمایل به زیستن در قلمرو بدیهیات است و تقویت تمایل به زیستن در قلمرو معماها و ابهامات و پیش‌بینی‌ناپذیرها و عدم قطعیت‌ها. این به معنای به چالش گرفتن عقاید، باورها و دیدگاه‌های مرسوم است؛ یا همهٔ آنچه از طریق پیشینه‌های فرهنگی، تربیت خانوادگی یا آموزش رسمی به ما منتقل شده است.
کاربر ۴۳۰۹۷۸۹
جسارت فکری به معنای اشتیاق به در افتادن با موضوعات، مسائل و وضعیت‌های پیچیده، دشوار، مخاطره‌آمیز و اضطراب‌آور است؛ به پرسش گرفتنشان است و تلاش برای رسیدن به پاسخ یا داوری منطقی و هدفمند. این، اشتیاقِ فهمیدن و دانایی است.
کاربر ۴۳۰۹۷۸۹
تحقق جسارت فکری یعنی اینکه در اندیشیدن، روند تفکر تا هر کجا که پیش می‌بردمان پیش برویم و هرآنچه را با آن مواجه می‌شویم به چالش انتقادی بگیریم. دلیری در اندیشه‌ورزی با دل به دریا زدن در قلمرو فکری همراه است؛ با پیش گرفتن راه‌های نکوبیدهٔ فکری و پای گذاشتن به خارج از مرزهای فکری پذیرفته شده. از این لحاظ جسارت فکری، ضدمحافظه‌کاری در اندیشه‌ورزی است. چنین جسارتی وقتی تحقق می‌یابد که هیچ اندیشه‌ای را قدسی نشمریم. فکری که بار قدسی یابد از مطلقیت برخوردار می‌شود. مطلقِ فکری نیز به معنای تعطیل و انحلال اندیشه‌ورزی است. فرد جسور در تفکر هرگز برای هیچ نظر و اندیشه‌ای چنان حرمتی در نظر نمی‌گیرد که نتواند آن را با رویکرد انتقادی بسنجد
کاربر ۴۳۰۹۷۸۹
اگر ما به هیچ وجه گریزی از داوری کردن نداریم مگر که به انسانیت خود بی‌توجه بمانیم، چه کنیم تا بتوانیم دربارهٔ رویدادها، دغدغه‌ها، مشکلات، موضوعات، ایده‌ها، اطلاعات، وضعیت‌ها و... به‌درستی داوری کنیم؛ یعنی به آن داوری دست یابیم که ما را در آستانهٔ تصمیم‌گیری و عمل موفقیت‌آمیز به اتکای داوری‌هایمان قرار دهد! پاسخ، پیش گرفتن شیوهٔ تفکر انتقادی است.
احسان رضاپور
در مقام روشنفکر و فعال سیاسی همان اندیشه‌ها و معتقداتی را حقیقی می‌دانیم و به خاطر می‌سپریم که یا مراجع فکری یا رهبری سازمانی‌مان به ما ابلاغ کرده‌اند. نسبت به هر مسئله‌ای موضعی می‌گیریم که فکر می‌کنیم رهبری یا جمع سازمانی از ما انتظار دارند. بنابراین، در تعیین اندیشه‌ها، احساس‌ها و رفتار خود مدام به اطرافیانِ هم. موضع خود توجه داریم. از «جمع» دنباله‌روی می‌کنیم. به نظراتی باور داریم یا خود را به باورشان برمی‌انگیزیم که فکر می‌کنیم به تأیید ما از سوی دیگران می‌انجامد. برای ما هر مخالفتی به معنای طرد شدن است و ما از طرد شدن می‌ترسیم.
احسان رضاپور
ما مردمی هستیم که در طول تاریخ فرهنگمان در هر عرصهٔ تفکر خط قرمزهای بسیار داشته‌ایم. اما هر خط قرمز فکری مانع تبدیل شدن یک مسئله یا دغدغه به یک پرسش است. ما با تن دادن به خط قرمزهای فکری، کوربودگی ذهنی‌مان را تقویت کرده‌ایم. این کور بودگی نتیجه‌ای جز بزدلی و تنبلی فکری برایمان نداشته است. چرا که هر خط قرمز فکری تهدیدگر است و تفکر را به بن‌بست می‌کشاند. چه بسیار نیز چون نخواسته‌ایم به بی‌جربزگی و تنبلی‌فکری‌مان معترف شویم پشت سنگر ادعای وفاداری، تعهد، اصول‌گرایی و... پناه گرفته‌ایم و در قلمرو تفکر. بزدل‌تر و تنبل‌تر شده‌ایم. تفکر انتقادی اما با پرسشگری شناخته می‌شود.
dariushFCB

حجم

۷۴۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

حجم

۷۴۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
۱۰۴,۰۰۰
۲۰%
تومان