کتاب پانصد سال تاریخ خوزستان و نقد کتاب تاریخ پانصد ساله خوزستان کسروی
معرفی کتاب پانصد سال تاریخ خوزستان و نقد کتاب تاریخ پانصد ساله خوزستان کسروی
کتاب پانصد سال تاریخ خوزستان و نقد کتاب تاریخ پانصد ساله خوزستان کسروی نوشتهٔ عبدالنبی قیم است. انتشارات اختران این کتاب در حوزهٔ تاریخ را منتشر کرده است.
درباره کتاب پانصد سال تاریخ خوزستان و نقد کتاب تاریخ پانصد ساله خوزستان کسروی
عبدالنبی قیم در کتاب پانصد سال تاریخ خوزستان و نقد کتاب تاریخ پانصد ساله خوزستان کسروی کتاب «تاریخ ۵۰۰سالهٔ خوزستان» از آثار احمد کسروی را بهعنوان یکی از مهمترین فعالیتهای علمی در عرصهٔ تاریخ و تاریخنگاری در محافل علمی برشمرده و به نقد آن پرداخته است. به گفتهٔ نویسنده ابتدا قرار بود این نقد به صورت مقالهای حداکثر در ۱۵ صفحه ارائه شو، اما پس از شروع کار و بهویژه در مبحث «مشعشعیان» مشاهده شد، بخش اعظم نوشتههای کسروی دربارهٔ سید محمد ناصواب و مغرضانه است. به همین دلیل خیلی زود چهارچوب کار تغییر کرد و نقد کتاب کسروی عامل و بهانهای شد تا از خلال آن سایر حوادث مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. از این رو کتاب حاضر علاوهبر نقد و بررسی کتاب «تاریخ ۵۰۰سالهٔ خوزستان»، پژوهشی در باب ۵۰۰ سال تاریخ مردم عرب خوزستان است.
خواندن کتاب پانصد سال تاریخ خوزستان و نقد کتاب تاریخ پانصد ساله خوزستان کسروی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تاریخ خورستان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پانصد سال تاریخ خوزستان و نقد کتاب تاریخ پانصد ساله خوزستان کسروی
«شکست قبیلهٔ مطور و تصرف قبان و اطراف آن در سال ۱۰۹۹ ق. توسط بنیکعب به رهبری شیخ علی بن ناصر سرآغاز اقتدار کعبیان در آن خطه بود. در این سالها مشعشعیان گرفتار کشمکشهای داخلی بهمنظور کسب قدرت در حویزه بودند و همچنان که پیش از این ذکر شد، این کشمکشها و منازعات به مدت پنج سال شیرازهٔ کارها را از هم گسسته و حویزه بدون والی بود. تا اینکه در سال ۱۰۹۷ ق. مشعشعیان متفقالقول شده و سیدعبدالله را بهعنوان حاکم برگزیدند. همین موضوع علاوه بر تشتت و چندگانگی آل مشعشع، بیانگر ضعف و ناتوانی دربار صفوی در آن دوره است. از طرفی دیگر والیان حویزه هیچگاه به فکر تصرف قبان و استیلای بر آن خطه نبودند و تقریبا آن منطقه را به حال خود گذاشته بودند. به همین دلیل سید فرجالله مشعشعی در سال ۱۱۰۹ ق. سوی بصره لشکر کشید و آنجا را فتح کرد، اما نگاهی به قبان نداشت. آنها حتی دورق را که در عهد سیدمبارک به سال ۹۹۹ ق. فتح کرده بودند، به حال خود گذاشتند و به قول کسروی حاکم آنجا خودسر زندگی میکرد.
دولت عثمانی نیز در این زمان سخت گرفتار بوده آن توانایی که به گوشههای دوردست رسیدگی نماید را نداشت. حال و روز حکومت صفویه و ضعف دربار در عدم تصمیمگیری پنج ساله در انتخاب والی حویزه را در دوره بین ۱۰۹۱ ـ ۱۰۹۲ ق. دیدیم، از این رو مجموعهٔ عوامل فوق موجبات تحکیم و تثبیت قدرت بنیکعب را فراهم آورد و روز به روز بر قدرت آنها افزوده شد. همچنین نباید از این امر غافل ماند که علاقه و میل شدید شیوخ بنیکعب به عمران و آبادانی از مهمترین عوامل تثبیت و تقویت قدرت بنیکعب بود. احداث ترعهها و نهرها و حفر جویبارها و انشعاب آنها از رود کارون موجبات بسط و توسعه کشاورزی و رونق زندگی مردم شد و در نهایت تحکیم پایههای حکومتی آنها را در پی داشت.
پس از مرگ شیخ ناصر بن محمد بن علی به سال ۱۰۹۹ ق.، پسرش علی بن ناصر جانشین او شد و قبان را از طایفهٔ مطور گرفت. علی بن ناصر پس از مدتی توانست سایر عشایر و طوایف آن منطقه را مطیع و فرمانبردار خود سازد و با حصر آب سابله، کشاورزی آن خطه را رونق بخشد. او با همسایگان خوشرفتاری کرد و از ادبا و شعرا تجلیل به عمل آورد. پس از چندی بنیکعب او را به قتل رساندند، پس از کشته شدن شیخ علی، برادرش عبدالله زمام امور بنیکعب را در اختیار گرفت.
شیخ عبدالله بن ناصر علاقهٔ فراوانی به عمران و آبادانی داشت. به دستور او نهرها و جویبارهای ذیل حفر شدند، این نهرها از کارون منشعب شده و تمامی منطقهٔ شرق کارون حد فاصل کارون تا دورق و شمال آن را مشروب ساختند، نهرهای الرمیله، موسی، السماوه، هاشمی، الشنباره، القجر، عبدربه، ابوعاقوله، الحیاچ، شاخه الخان، الوسطانیه، عبدالواحد، خوین، الخضیریه، الاسماعیلیه، عیده، حوران و... شیخ عبدالله بر سر هر نهر و هر جویبار، عدهای از مردم را اسکان داد تا به کشت و زرع و تربیت حیوانات بپردازند. او مالیاتی بر آن زمینها بست و همه ساله مأمورین خویش را برای وصول مالیات به آن ناحیه اعزام میکرد. با وجود این و علیرغم اقدامات مؤثر شیخ عبدالله، بنیکعب او را نیز کشتند. پس از قتل او، برادرش سرحان فرمانروای بنیکعب شد.»
حجم
۶۶۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه
حجم
۶۶۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه