دانلود و خرید کتاب در پیرامون خودمداری ایرانیان حسن قاضی‌مرادی
تصویر جلد کتاب در پیرامون خودمداری ایرانیان

کتاب در پیرامون خودمداری ایرانیان

معرفی کتاب در پیرامون خودمداری ایرانیان

کتاب در پیرامون خودمداری ایرانیان نوشته حسن قاضی‌مرادی رساله‌ای در روان‌شناسی اجتماعی مردم ایران است. این کتاب را انتشارات اختران منتشر کرده است.

درباره کتاب در پیرامون خودمداری ایرانیان

تلاش برای شناخت واقعیت اجتماعی، مبنای تلاش برای زمینه‌سازی تحول آگاهانهٔ جامعه است. این رساله کوششی است در سنجش ویژگی‌ها و کارکردهای یکی از خصلت‌های، کم وبیش، پذیرفته‌شدهٔ ایرانیان در قلمرو زندگی فردی و اجتماعی‌شان. این خصلت که در این رساله معرفِ جهت عمدهٔ هویت فردی و اجتماعی ایرانیان به‌شمار می‌آید، در تمایز با «فردگرایی» ــ که در جوامع غربی مطرح است ــ «خودمداری» خوانده می‌شود.

در این رساله که توضیحی بر برخی زمینه‌ها، ویژگی‌ها و کارکردهای خودمداری ایرانیان است، آنچه از تعریف و ویژگی‌های خودمداری آورده شده، بیان مفهومی یافته است. پس به همین دلیل با خودمداری آن‌چنان که در جهان واقع وجود دارد و عمل می‌کند فرق دارد. بالطبع، در تئوری‌پردازی واقعیت اجتماعی، پیچیدگی امرِ واقع به‌گونه‌ای که در واقعیت وجود دارد، تا حدودی نادیده گرفته می‌شود. تئوری‌پردازی کوششی در جهت پردازش انتزاعی الگوهایی برای شناخت واقعیت است. 

خواندن کتاب در پیرامون خودمداری ایرانیان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به روان‌شناسی اجتماعی پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب در پیرامون خودمداری ایرانیان

فردگرایی آموزه‌ای است که در زمان‌های گوناگون و مناسبات مختلف اقتصادی و اجتماعی تعابیر مختلفی یافته است. اما فردگرایی در دوران جدید حاصل شرایطی است که در پی انقلاب صنعتی و گسترش مناسبات اقتصادی بورژوایی، در پی «جدایی فرد از بند ناف جامعه»، فرد و هویت مستقل فردی استقرار یافت. درواقع، با استقرار مناسبات تولیدی سرمایه‌داری ــ به‌ویژه مالکیت خصوصی و رقابت آزاد بورژوایی ــ بینش فلسفی نوینی از رابطهٔ فرد و جامعه، یعنی «فردگرایی»، پدید آمد که در سطح سیاسی به تدوین آموزهٔ «لیبرالیسم» انجامید. فردگرایی و لیبرالیسم برآمدهٔ عصر روشنگری است و نخستین بار در سدهٔ هفدهم در آرای جان لاک انگلیسی تدوین یافت. جان لاک معتقد بود فرد نسبت به جامعه مقدم است و حالت طبیعی انسان، وضعیت فردی او است و کوشش انسان در این حالت، بنیان موجودیت جامعه است.

فردگرایی لیبرال هم هستی شناختی و هم اخلاقی است. این مفهوم فرد را «واقعی‌تر» یا بنیانی‌تر و مقدم بر جامعه بشری و نهادها و ساختارهای آن تلقی می‌کند... . در این شیوه تفکر، فرد از هر لحاظ مقدم بر جامعه قرار می‌گیرد. فرد واقعی‌تر از جامعه است.۱

علاوه بر ضرورت‌های مناسبات تولیدی سرمایه‌داری، عوامل گوناگون دیگری از جمله واکنش نسبت به حکومت دینی و مناسبات اقتصادی فئودالیسمِ قرون وسطایی در تدوین این آموزه نقش داشته است.

در تعریف فردگرایی آمده است:

فردگرایی معرف آن تئوری سیاسی است که بر حقوق مالکیت به‌عنوان شرط ضروری آزادی تأکید می‌کند و در جستجوی استقرار محدودیت‌های معین و مشخص در برابر نیروهای حافظ نظم است که در پوشش حکومت بر روندهای اجتماعی و اقتصادی مسلط هستند. همچنان که اعتقادی فلسفی است مبنی بر اینکه فرد، هدف در خود بوده و از این رو باید «خود» ش را متحقق کند و داوری خاص خود را علیرغم سنگینی فشارهای اجتماعی در جهت هم‌رنگی و یکسانی، بپروراند.

فردگرایی و لیبرالیسم با پذیرش اینکه مهم‌ترین وظیفهٔ حکومت دفاع از حقوق طبیعی شهروندان است، با سلطنت‌های مطلقهٔ متکی به کلیسا در تضاد مستقیم قرار گرفت. فردگرایی و لیبرالیسم با بنیادی دانستن حقوق و اختیارات فرد، اَعمال نهادهای اجباری (Coercive institutions) را به‌مثابهٔ عامل اعتلای چنین حقوقی درنظر گرفت

afshinmehrabi
۱۴۰۳/۰۳/۱۰

این کتاب محشره بسیار نکته سنج و دقیق نوشته شده

یکی از دلایل مهم پا نگرفتن فکر انتقادی و جریان خلاق «نقد» در ایران را باید همین حسادت بی‌مرز روشنفکران خودمدار نسبت به یکدیگر دانست. در ایران به‌واسطهٔ حسادت میان روشنفکران خودمدار، نقد به‌معنای مچ‌گیری، افشاگری، تخریب، توهین، جوسازی و... تحقیر بوده است. هر انتقادی در ایران به مثابهٔ امر شخصی‌شده‌ای در رابطهٔ میان دو سوی انتقادکننده و انتقادشونده فهمیده شده و نشانهٔ، به اصطلاح، «خوب نبودن» رابطهٔ آن دو است.
کاربر ۴۳۰۹۷۸۹
جهان برای کسی که به‌خاطر بقا، ناگزیر خود را نفی می‌کند بی‌معنا می‌شود و او در برابر جهان، منفعل می‌گردد. (این بی‌معنایی برخاسته از خشونت استبدادی عامل خشونت را نیز دربرمی‌گیرد. او نیز در اِعمال خشونت فراموش می‌کند که چه هست و هدف از کاربرد خشونت چیست. اِعمال خشونت برای او هدفِ در خود می‌شود).
کاربر ۴۳۰۹۷۸۹
در لیبرالیسم هر گونه مسؤلیت‌پذیری فرد نسبت به خود و جامعه، مستلزم تأمین بیشترین آزادی و استقلال او نسبت به قدرت دولت است
afshinmehrabi
برای تحقق بیشترین حد مسئولیت‌پذیری فرد باید قدرت دولتی، تا حد ممکن، محدود گردد و هر نهاد سیاسی ـ اجتماعی فقط وسیله‌ای برای تأمین رفاه و سعادت فرد باشد
afshinmehrabi
در ایران هر سلسلهٔ حاکمی با چپاول و غارت و نابودی اشرافیت پیش از خود، قدرت خود را تثبیت و به‌دنبال آن اشرافیت خاص خود را پدید آورده است. در عصر نوین نیز عدم وابستگی اقتصادی حکومت به طبقات اجتماعی میدان رقابت اقتصادی را برای مردم محدود و در نتیجه، از تفکیک اجتماعی معین و مشخص در ایران جلوگیری کرده است.
afshinmehrabi
فرد معینی که نزدیک منبع قدرت استبدادی است و بنابراین، همه‌کاره به نظر می‌آید اگر به هر دلیلی از منبع قدرت طرد و دور شود یکباره به فرد هیچ‌کاره‌ای تبدیل می‌شود.
afshinmehrabi
در رژیم استبدادی، دین خود نیز مستبد است؛ و ترسی است که بر ترس پیشین افزوده می‌شود. ... در حقیقت، استبداد هیچ قانونی برای اداره امور کشور و تداوم آنها نمی‌شناسد، ... جز قانونی که بر انتقال عجیب و غریب قدرت سلطان، حاکم است و این قدرت همواره قدرت مطلق است.
afshinmehrabi
بر نظام بی‌قانون استبدادی رابطهٔ خدایگان ــ بندگی حاکم است. در چنین نظامی یک خدایگان، رهبر، پادشاه وجود دارد و بقیه ــ در هر جایگاهی از سلسله‌مراتب اجتماعی که باشند ــ فقط پیرو و فرمانبردار هستند.
afshinmehrabi
حاکم در نظام استبدادی، خودمدارترین فرد است.
afshinmehrabi
در چنین رژیمی منطق اقتصاد، بی‌منطقی است. منطقِ اقتصاد نیز به هوای نفسانی محض افراد تقلیل می‌یابد. زندگی تاجر فقط از امروز به فردا موکول می‌شود. زیرا همواره این ترس وجود دارد که هرآنچه را امروز گرد آورده است فردا از او بگیرند.
afshinmehrabi

حجم

۱۹۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۹۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان