دانلود و خرید کتاب تاب آوری انتشارات هاروارد بیزینس ری‌ویو ترجمه فرخ بافنده

معرفی کتاب تاب آوری

کتاب تاب آوری از کتاب‌های مجموعه مهارت‌های زندگی دانشگاه هاروارد است. این اثر شامل ۶مقاله از نشریهٔ «هاروارد بیزنس ریویو» است که ویژگی‌های کلیدی افرادی را آشکار می‌کندکه قوی‌تر از سختی‌ها و مصیبت‌های زندگی ظاهر می‌شوند. فرخ بافنده مقالات این مجموعه را گردآوری و ترجمه کرده است.

درباره کتاب تاب آوری

چطور سختی‌ها و شکست‌های زندگی شخصی و کاری‌مان را پشت سر بگذاریم، و دوباره قد راست کنیم؟ چرا بعضی افراد با آنکه از سختی‌ها و ناملایماتِ واقعی رنج می‌برند، تزلزل از خود نشان نمی‌دهند؟ آن ویژگی تاب‌آوری دقیقاً چیست که آدم‌ها را در طول زندگی پیش می‌بَرد؟

این سؤالی است که شش مقاله این مجموعه به آن پاسخ‌هایی داده‌اند. ماهیتِ «تاب‌آوری»، و مکانیسم آن به قلم دیان کوتو، «تاب‌آوری» به زبان ساده به قلم دَنیل گُلمن، چطور میزان تاب‌آوری خود را ارزیابی، مدیریت، و تقویت کنید به قلم دیوید گوپانز، در هر نقدی، درسی برای شما هست نوشته  شیلا هین و داگلاس استون، جنگیدن: چطور رهبران بزرگ بعد از مصیبت‌های کاری به زندگی برمی‌گردند اثر جفری اِی. سانفیلد و اندرو جِی. وارد و تاب‌آوری، یعنی تجدید قوا کردن، نه تحمل کردن به قلم شاون آکور و میشل گیلِن عناوین مقالات این مجموعه‌اند که هرکدام اطلاعات ارزشمندی را ردباره تاب‌آوری انسان در اختیار خواننده قرار می‌دهند.

 بخشی از کتاب تاب آوری

شکی نیست که بازخورد امری حیاتی است: عملکرد را بهتر می‌کند، استعداد را پرورش می‌دهد، انتظارات را همسو می‌کند،‌ مشکلات را حل می‌کند، میزان دستمزد و امکان ارتقای مقام را تعیین می‌کند، و بر کم و زیاد شدن سود و زیان شرکت تأثیر می‌گذارد.

ولی شکی هم نیست که در بسیاری از شرکت‌ها بازخورد، درست جواب نمی‌دهد! نگاهی اجمالی به آمارها حکایت از همین امر دارند: فقط ۳۶ درصد از مدیران، ارزیابی عملکردها را کامل و سروقت انجام می‌دهند. در پژوهشی که اخیراً انجام شد، ۵۵ درصد از کارکنان معتقد بودند جدیدترین ارزیابی عملکردی که دربارهٔ آن‌ها انجام شده، منصفانه یا دقیق نبوده است، و از هر چهار نفر، یک نفر اذعان داشت که از چنین ارزیابی‌هایی بیشتر از هر چیز دیگری در زندگی کاری‌اش وحشت دارد! وقتی از مدیران ارشدِ بخش منابع انسانی دربارهٔ بزرگترین چالش مدیریت عملکرد سؤال شد، ۶۳ درصدِ این مدیران از عدم‌توانایی یا عدم‌تمایل خود به پرداختن به موضوع دشوارِ ارزیابی کردن عملکرد کارکنان و ارائهٔ بازخورد به آن‌ها سخن گفته بودند. معمولاً تعلیم دادن و راهنمایی کردن در بهترین حالت، در نظر دیگران نامنصفانه می‌آید!

بسیاری از شرکت‌ها سعی می‌کنند با آموزش دادنِ نحوهٔ ارائهٔ بیشتر و مؤثرتر بازخورد به رهبران، این گونه مشکلات را از سر راه بردارند. این کار تا حدی جواب می‌دهد ـ مسلماً وقتی که مدیران قادر به برقراریِ بهتر ارتباط و بیان شفاف‌تر منظور خود باشند، همه سود می‌برند. ولی اگر دریافت‌کنندهٔ بازخورد نتواند آنچه را که گفته‌شده درک کند و فرابگیرد، تقویتِ مهارت‌های فرد بازخورددهنده نتیجهٔ مثبت چندانی در پی نخواهد داشت. فرد دریافت‌کنندهٔ بازخورد، تعیین‌کنندهٔ رد یا قبول بازخورد است؛ اوست که باید آنچه می‌شنود در نظرش منطقی بیاید، و در نهایت اوست که تصمیم می‌گیرد تغییر کند یا نکند. این نگاه منفی به بازخورد که موجب می‌شود همه از آن فراری باشند، باید جای خود را به نگاه مثبتی بدهد که افراد را وادارد خود در پیِ گرفتن بازخورد بروند.

بیست سال است که ما نحوهٔ انجام گفتگوهای دشوار را به مدیران تعلیم می‌دهیم، و متوجه شده‌ایم که تقریباً همه ـ از مدیران تازه‌کار گرفته، تا مدیران ارشد پیشکسوت ـ با موضوع بازخورد مشکل دارند. یک بررسیِ انتقادی عملکرد، یک پیشنهادِ با حسن نیت، یا یک نظرِ تلویحی که شاید حتی اصلاً بازخورد هم نباشد ‌(برای مثال، «خوب... سخنرانی‌تان قطعاً جالب بود»)، می‌تواند جرقهٔ واکنشی احساسی را شعله‌ور کند، به رابطه تنش وارد کند، و گفتگو را به بن‌بست بکشاند. ولی اوضاع این‌قدرها هم خراب نیست!‌ خبر خوب هم داریم: اینکه مهارت‌های لازم برای دریافتِ درست بازخورد، مشخص و قابل‌یادگیری هستند. این مهارت‌ها کمک می‌کنند احساس‌هایی را شناسایی و کنترل کنید که عامل شعله‌ور شدن‌شان بازخورد است؛ افزون بر این، به شما نشان می‌دهند که چطور از دلِ انتقاد ارزش بیرون بکشید، حتی وقتی که بد بیان می‌شود.

چرا بازخورد تأثیر لازم را نمی‌گذارد؟

چه چیزی دریافت بازخورد را این‌قدر سخت می‌کند؟ این فرایند درست قلب دو نیاز اساسیِ انسان را که معمولاً در جدال با هم هستند نشانه رفته است: یعنی، نیاز به یادگیری و رشد، و نیاز به پذیرفته شدن به همان صورتی که هستی. در نتیجه، حتی توصیه‌ای به ظاهر ملایم هم می‌تواند احساس خشم یا اضطراب را در شما را شعله‌ور کند، یا موجب شود احساس کنید با شما بدرفتاری شده است، یا عمیقاً به خطر افتاده‌اید. و صدالبته، جمله‌ای دفاعی مثلِ («موضوع را شخصی نکن»)، از شدت ضربه کم نمی‌کند!


maman sajede
۱۴۰۱/۰۶/۲۴

کتاب مختصر و مفید بود فقط بیشتر متمرکز بر تاب آوری در حوزه کسب و کار بود

عاطفه رشادیان
۱۴۰۱/۰۲/۳۱

عالیییی

khanom mohandes
۱۴۰۱/۰۲/۱۰

بسیار کتاب کم حجم، مفید، روان و کاربردی ای هست بخونیدش حتما بنظرم👍🏻

افراد تاب‌آور سه ویژگی دارند: اول، پذیرشِ بی‌کم‌وکاست واقعیت؛ دوم،‌ داشتن باوری عمیق به اینکه زندگی معنادار است ـ باوری که اغلب ریشه در ارزش‌های به‌شدت قوی دارد؛ و سوم، توانایی غیرعادی و مرموز برای بدیهه‌پردازی.
zahra HadiA
«مهم‌تر از میزان تحصیلات، مهم‌تر از تجربه، مهم‌تر از آموزش... سطح تاب‌آوری فرد است که تعیین خواهد کرد چه کسی موفق می‌شود و چه کسی شکست می‌خورد. در بخش بیماران سرطانی هم چنین است؛‌ در المپیک هم چنین است؛‌ و در اتاق هیئت مدیره هم همین طور».
احسان رضاپور
تاب‌آوری چیزی است که تو بعد از رخ دادنِ فاجعه می‌فهمی که آن را داری یا نه
27059
دو راه برای تاب‌آوریِ بیشتر وجود دارد: یکی، حرف زدن با خودتان؛ دیگری از نو آموزش دادن مغزتان.
khanom mohandes
موریس وَندرپول، رئیس سابق «انجمن و مؤسسهٔ روانکاوی بوستون»، با بررسی قربانیان هولوکاست متوجه شد که بسیاری از بازماندگانِ سالم اردوگاه‌های کار اجباری، دارای آن چیزی بودند که او «سپر پلاستیکی» می‌خواند. این سپر از ویژگی‌های متعددی، از جمله حس شوخ‌طبعی، تشکیل شده بود
zahra HadiA
او پس از بررسی این موضوع که چرا تعداد زیادی از بچه‌هایی که والدین اسکیزوفرنیدارند خودشان دچار این بیماری روانی نمی‌شوند، به این نتیجه رسید که ویژگیِ مشخصی به نام تاب‌آوری هست که نقشی به‌مراتب مهم‌تر از آنچه قبلاً تصور می‌شد، در سلامت روان بازی می‌کند.
zahra HadiA
بهتر است از نبردهایی که فقط به پیروزیِ بدتر از شکست ختم می‌شوند، اجتناب کرد. نبردهای از روی انتقام محض می‌توانند سرنوشتی شبیه به تراژدی‌های شکسپیر پیدا کنند ـ که در آن‌ها همهٔ طرف‌ها می‌بازند
khanom mohandes
افراد تاب‌آور سه ویژگی دارند: اول، پذیرشِ بی‌کم‌وکاست واقعیت؛ دوم،‌ داشتن باوری عمیق به اینکه زندگی معنادار است ـ باوری که اغلب ریشه در ارزش‌های به‌شدت قوی دارد؛ و سوم، توانایی غیرعادی و مرموز برای بدیهه‌پردازی
mohad
نوجوان مقاوم و تاب‌آور نوجوانی است که خوب خوابیده باشد. وقتی دانش‌آموزی سوار بر اتوموبیلش خسته و خواب‌آلود راهی مدرسه می‌شود، با رانندگی معیوبش خطر تصادف با کسی را به جان می‌خرد، درست از پسِ امتحان ادبیاتش برنمی‌آید، در تعامل با دوستانش خویشتن‌داری کمی دارد، و در خانه، با والدینش بی‌حوصله و بدعُنق است. کارِ بیش از حد و خستگی، نقطهٔ مقابل تاب‌آوری‌اند.
alireza sadidi
سومین جزء تاب‌آوری، بدیهه‌پردازی است ـ یعنی توانایی زندگی کردن بدون داشتن ملزومات مورد نظرتان، و استفاده کردن از چیزهای موجود که کافی یا مطلوب شما نیستند.
ali 56
رشد شما وابسته به دو چیز است: یکی، توانایی دیدن ارزشِ نهفته در نقد (علیرغم واکنش‌های طبیعی‌تان به آن)، و دوم، تمایلتان به گرفتنِ توصیه و تعلیم بیشتر از رئیسها، همکاران و زیردستانتان.
mohad
برداشت‌های غلط در مورد تاب‌آوری اغلب از سنین کم پرورانده می‌شوند. والدینی که تلاش می‌کنند به فرزندانشان تاب‌آوری را یاد بدهند، ممکن است دانش‌آموزی دبیرستانی را تحسین کنند که تا سه بعد از نیمه‌شب بیدار می‌ماند تا پروژهٔ نمایشگاه علومش را تمام کند. چه تحریفی از تاب‌آوری! نوجوان مقاوم و تاب‌آور نوجوانی است که خوب خوابیده باشد.
khanom mohandes
هیچ‌کس نمی‌تواند حقیقتاً موفقیت و شکست را برای ما تعریف کند ـ فقط خودمان می‌توانیم آن‌ها را برای خودمان تعریف کنیم. هیچ‌کس نمی‌تواند وقارمان را از ما بگیرد، مگر ما خودمان تسلیمش کنیم. هیچ‌کس نمی‌تواند امید و غرورمان را بگیرد، مگر آنکه خودمان از آن‌ها دست بشوییم. هیچ‌کس نمی‌تواند خلاقیت، تخیل، و مهارت‌های ما را بدزدد، مگر اینکه ما دست از فکر کردن برداریم. هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی دوباره قد راست کردن ما را بگیرد، مگر خودمان تسلیم شویم.
khanom mohandes
او متوجه شد که آوازهٔ جهانی‌اش، تریبونی به او می‌داد که از طریقش می‌توانست برای بازپس‌گیریِ نقش تأثیرگذارش در رویدادهای جهانی بجنگد. از این رو، دیگران را به میدان نبرد فرا خواند و از حمایت پرشور همسرش روزالین، چند نفر از اعضای دولتش، محققان دانشگاهیِ حوزهٔ علوم پایه و علوم اجتماعی، رهبران جهان، و حامیان مالی برای ساختن «مرکز کارتر» بهره گرفت. او حاضر نشد دست از مبارزه بردارد، و با این کار روحیه و استقامت و قدرت تاب‌آوری خود را ثابت کرد. او همچنان به میانجی‌گریِ منازعات بین‌المللی در کشورهای اتیوپی و اریتره، لیبریا،‌ هائیتی، بوسنی و ونزوئلا ادامه داد، و در این مسیر ثابت کرد که ـ به قول معروف ـ از اسب افتاده اما از اصل نیفتاده است
khanom mohandes
اگر زمانِ بیش از حد زیادی را در «منطقهٔ کار» سپری می‌کنید، نیاز به زمان بیشتری در «منطقهٔ تجدید قوا» دارید؛ در غیر این صورت،‌ ریسک خستگیِ مفرط را به جان می‌خرید. وقتی برای «سخت تلاش کردن» به تمام منابع درونی‌تان متوسل می‌شوید، باید کلی انرژی مصرف کنید تا بر سطح برانگیختگیِ پایین فعلی‌تان غلبه کنید.
alireza sadidi
«هرگز نباید فراموش کنیم که همیشه می‌توانیم در زندگی معنا پیدا کنیم ـ حتی وقتی که با موقعیتی نومیدکننده روبه‌رو هستیم... حتی وقتی با سرنوشتی روبه‌رو هستیم که نمی‌توان تغییرش داد».
mohad
برای مثال، وقتی سخن از استقامت و تاب آوردن به میان می‌آید، سربازی را مجسم می‌کنیم که دارد از میان گل‌ولای به زحمت جلو می‌رود، یا بوکسوری که به زحمت یک راند دیگر تاب می‌آورد، یا بازیکن فوتبالی که برای چند دقیقه بازیِ بیشتر خود را به زور از روی چمن بلند می‌کند. ما بر این باوریم که، هر چه با سرسختی بیشتری در برابر شرایط تاب بیاوریم، مقاوم‌تر هستیم، و در نتیجه موفق‌تر خواهیم بود. ولی، کل این ایده به لحاظ علمی نادقیق است.
khanom mohandes
تاب‌آوری، یعنی تجدید قوا کردن، نه تحمل کردن
khanom mohandes
وقتی که او با ما و بقیه صحبت می‌کرد، روی حس سرخوردگی‌اش یا ظلمی که به نظرش در حقش شده بود، انگشت نمی‌گذاشت. مونیکلا لانگلی در کتاب سال ۲۰۰۳ خود با نام خراب کردن دیوارهالحظه‌ای را که ویل از دیمون خواست استعفا دهد توصیف می‌کند: دیمون شوکه شده بود، ولی در جواب گفت: «حتماً همهٔ جوانب این مسأله را بررسی کرده‌ای، و دیگر کاری از دست من ساخته نیست».
khanom mohandes
او خردمندانه گفتگویش را با بازخورد آن‌ها دربارهٔ خودش شروع کرد و پرسید: «من چه کاری می‌کنم که شرایط را برای شما دشوار می‌کند؟ چه چیزی اوضاع را بهتر می‌کند؟»
khanom mohandes

حجم

۸۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۸۹٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۳۳,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۵۰%
تومان