دانلود و خرید کتاب آیا قرن بیست‌ویکم به چین تعلق دارد؟ نیل فرگوسن ترجمه مسعود یوسف حصیرچین
تصویر جلد کتاب آیا قرن بیست‌ویکم به چین تعلق دارد؟

کتاب آیا قرن بیست‌ویکم به چین تعلق دارد؟

معرفی کتاب آیا قرن بیست‌ویکم به چین تعلق دارد؟

کتاب آیا قرن بیست‌ویکم به چین تعلق دارد؟ نوشته نیل فرگوسن و هنری کسینجل و دیوید لی است که با ترجمه فرید زکریا و مسعود یوسف حصیرچین منتشر شده است.

درباره کتاب آیا قرن بیست‌ویکم به چین تعلق دارد؟

 مناظره‌های مانک که ایده‌ی مجری آن، رادیارد گریفیتس است، از سال ۲۰۰۸ و تقریباً هر شش ماه یک‌بار در سالن روی تامسن شهر تورنتو برگزار می‌شود. سرمایه‌گذار و حامی مالی این مناظره‌ها بنیاد خیریه‌ی اورئا است که به دست پیتر مانک و همسرش ملانی تأسیس شده است. پیتر مانک، یک تاجر مجار-کانادایی است که صاحب یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های استخراج معادن طلا در دنیا و چندین شرکت دیگر در زمینه‌های گوناگون است و همچنین مؤسس یک دانشکده و یک بیمارستان در تورنتو است.

شیوه‌ی برگزاری این مناظره‌ها بدین‌گونه است که ابتدا موضوع یا پرسشی مطرح می‌شود و بسته به زمینه‌ی پرسش، دو یا چهار مهمان به عنوان مناظره‌کننده در قالب دو تیم مدافعان و منتقدان دعوت می‌شوند. پیش از آغاز مناظره از حدود سه هزار شرکت‌کننده در سالن و نیز تماشاگران آنلاین و تلویزیونی، رأی‌گیری می‌شود که به سود کدام‌ طرف از طرفین مناظره رأی می‌دهند. این کتاب هم یکی از این مناظره‌های مهم است.

خواندن کتاب آیا قرن بیست‌ویکم به چین تعلق دارد؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان و پژوهشگران اقتصاد بین‌الملل پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب آیا قرن بیست‌ویکم به چین تعلق دارد؟

می‌توانم درباره‌ی تجربه شخصی خودم برای‌تان بگویم. من برای برنامه‌ام با ون جیابائو مصاحبه کردم و مصاحبه‌ی بسیار مهمی بود که افتخار انجامش را داشتم. دولت چین این مصاحبه را اعلام کرد چرا که بسیار مهم به نظر می‌رسید. نخست‌وزیر ون صحبت‌های بی‌خطری در این باره بیان کرد که چین چگونه در نهایت از لحاظ سیاسی تکامل خواهد یافت. این مصاحبه در تلویزیون چین ممنوع و از وب‌سایت‌های چینی حذف شد. سپس گروهی از خبرنگاران چینی به سانسور این مصاحبه اعتراض کردند و بلافاصله نامه‌ی اعتراضی‌شان از وب‌سایت‌شان حذف شد. این کار به نظرم اصلاحات سیاسی نمی‌آید. به نظرم نوعی آماده شدن برای دفع نقد است، ترس از این‌که چه چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. کاملاً روشن است که چین آزادی بیشتر و بیشتری به مردمش می‌دهد. اصلاً به این مسئله شک ندارم. اما باید بفهمند که چطور می‌خواهند نظامی سیاسی برپا کنند که خودش را با این طبقه‌ی متوسط در حال رشد در جهانی جای دهد که در آن مردم خواهان پاسخگویی بیشتر و بیشتری از رهبران‌شان هستند.

Pourdad
۱۳۹۹/۰۹/۱۷

وقتی میگن دیالوگ از جمع نظرات مختلف به وجود میاد این مناظره ثابت میکند که چگونه دیالکتیک برقرار می شود این کتاب کوتاه به نظر من شاهکار است و تمامی افراد در مقاطعی نظراتی می دهند که بسیار قابل تعمق است کتابی

- بیشتر
pR
۱۴۰۲/۰۲/۱۵

. از کشورهای دیکتاتور بیزاریم .. چین در حال سلطه بر جهان است و چین نماد دیکتاتوری شرق هست مانند روس ها

MAHDI MOEINI
۱۴۰۱/۰۴/۱۵

یک بحث و مناظره سریع و نسبتا سطحی هیچ کدام از مناظره گران وارد بحث عمیق نمی شوند اعداد و ارقامی مطرح نیست بیشتر احساسشان را بیان میکنند

ایران آزاد
۱۴۰۲/۰۹/۱۱

نکات جالبی مطرح شد. البته از یک مناظره نمی‌شود توقع زیادی داشت. معمولا مناظرات نه جدال حقیقت و کذب، که جدال زبان‌ها و قدرت بیان ناطقین است. تعجب من از دوستانی است که می‌گویند مطالب مطرح شده سطحی یا واضح

- بیشتر
محمد استادولی
۱۴۰۱/۰۸/۰۳

کتاب خوب و روانی است. اما خیلی موضوع جدیدی برای گفتن ندارد

ببینند که می‌خواهیم در پنج یا ده سال آینده کجا باشیم و از آن نقطه شروع به کار کنند نه این‌که ماه به ماه بر مدیریت بحران کار کنیم و در موقعیتی باشیم که هر بار رهبران با یکدیگر دیدار می‌کنند، بیانیهٔ خیلی خوبی اعلام شود و دو ماه بعد کسی بپرسد «چینی‌ها کجا اشتباه کردند؟ غرب کجا اشتباه کرد؟» دیدگاه اصلی‌ام همین است، بنابراین دربارهٔ مسئلهٔ دریای چین جنوبی روشن است که باید با احترام به آزادی ناوبری وارد عمل شویم. اما این تنها یک نمونه است. آن‌چه لازم است، فهم این مسئله است که وارد نظم جهانی جدیدی با مسائل جهانی می‌شویم و این نظم جهانی را نمی‌توان با استفاده از همان اصول تفکر معمول و متداول سامان بخشید. و همین‌جاست که رابطه با چین مهم می‌شود، چون چین در حال ترقی است. مسئله این است، آیا چین می‌تواند خویشتنداری را بیاموزد؟ و آیا ایالات متحد می‌تواند خودش را با کاهش تأثیر پیشین ما تطبیق کند؟ این مسئله‌ای است که باید به آن پرداخته شود.
Reza Sheykhlar
ببینند که می‌خواهیم در پنج یا ده سال آینده کجا باشیم و از آن نقطه شروع به کار کنند نه این‌که ماه به ماه بر مدیریت بحران کار کنیم و در موقعیتی باشیم که هر بار رهبران با یکدیگر دیدار می‌کنند، بیانیهٔ خیلی خوبی اعلام شود و دو ماه بعد کسی بپرسد «چینی‌ها کجا اشتباه کردند؟ غرب کجا اشتباه کرد؟» دیدگاه اصلی‌ام همین است، بنابراین دربارهٔ مسئلهٔ دریای چین جنوبی روشن است که باید با احترام به آزادی ناوبری وارد عمل شویم. اما این تنها یک نمونه است. آن‌چه لازم است، فهم این مسئله است که وارد نظم جهانی جدیدی با مسائل جهانی می‌شویم و این نظم جهانی را نمی‌توان با استفاده از همان اصول تفکر معمول و متداول سامان بخشید. و همین‌جاست که رابطه با چین مهم می‌شود، چون چین در حال ترقی است. مسئله این است، آیا چین می‌تواند خویشتنداری را بیاموزد؟ و آیا ایالات متحد می‌تواند خودش را با کاهش تأثیر پیشین ما تطبیق کند؟ این مسئله‌ای است که باید به آن پرداخته شود.
Reza Sheykhlar
ببینند که می‌خواهیم در پنج یا ده سال آینده کجا باشیم و از آن نقطه شروع به کار کنند نه این‌که ماه به ماه بر مدیریت بحران کار کنیم و در موقعیتی باشیم که هر بار رهبران با یکدیگر دیدار می‌کنند، بیانیهٔ خیلی خوبی اعلام شود و دو ماه بعد کسی بپرسد «چینی‌ها کجا اشتباه کردند؟ غرب کجا اشتباه کرد؟» دیدگاه اصلی‌ام همین است، بنابراین دربارهٔ مسئلهٔ دریای چین جنوبی روشن است که باید با احترام به آزادی ناوبری وارد عمل شویم. اما این تنها یک نمونه است. آن‌چه لازم است، فهم این مسئله است که وارد نظم جهانی جدیدی با مسائل جهانی می‌شویم و این نظم جهانی را نمی‌توان با استفاده از همان اصول تفکر معمول و متداول سامان بخشید. و همین‌جاست که رابطه با چین مهم می‌شود، چون چین در حال ترقی است. مسئله این است، آیا چین می‌تواند خویشتنداری را بیاموزد؟ و آیا ایالات متحد می‌تواند خودش را با کاهش تأثیر پیشین ما تطبیق کند؟ این مسئله‌ای است که باید به آن پرداخته شود.
Reza Sheykhlar
اصلاح به معنی بهبودبخشی‌های آرام در نهادهای‌مان است، چه اقتصادی و چه سیاسی. گشودگی به معنی یاد گرفتن همهٔ خوبی‌های غرب است. در ابتدا، مردم پیام اصلاح و گشودگی را باور نداشتند، درست همان‌طور که فرید می‌گفت. اما رهبر بزرگ‌مان، دنگ ژیائو پنگ، گفت «مناظره نکنید. فقط انجامش بدهید». فکر می‌کنم دنگ ژیائو پنگ اگر زنده بود از طرفداران مناظره‌های مانک نمی‌بود. احتمالاً طرفدار نایکی می‌بود. فقط انجامش بده. البته، تغییرات سی سال گذشته، قدرت اصلاح و گشودگی را نشان داده است. جوانان ما از پیشرفت‌مان راضی نیستند. آنان، با قدرت اینترنت، تشنهٔ اصلاحات بیشترند، گشودگی بیشتر. این پیام نخست بود؛ انرژی. انرژی هنوز آن‌جاست، در باک.
Reza Sheykhlar
مقصد به کلیدواژهٔ دوم بستگی دارد: احیا. مقصد، احیای آن تمدن بزرگ ۱۵۰۰ سال پیش، خاندان تانگ، است. این احیا انتقامی علیه غرب یا تقلید موفقیت ایالات متحد در تسلط کامل بر جهان نیست. بلکه احیای تمدنی مسالمت‌آمیز، با اعتماد به نفس و روادار مثل خاندان تانگ است. مقصد این تغییر این‌جاست که تقریباً نیمی از راهش را آمده‌ایم.
Reza Sheykhlar
ظهور چین مدل جایگزینی برای نهادهای اجتماعی و اقتصادی به ما می‌دهد؛ مدلی متفاوت از مدل‌های غربی، متفاوت از مدل‌های ایالات متحد. در این مدل –در مقایسه با مدل‌های ایالات متحد و دیگر مدل‌های غربی– کفهٔ ترازو بیشتر به سمت آسایش، رفاه اجتماعی و پایداری اجتماعی سنگینی می‌کند تا به طرف آزادی فردی خالص. وجه سوم اثر گذاری، روابط بین‌الملل است. احیای تمدن‌های بزرگی مثل خاندان تانگ، کانون تازه‌ای به روابط بین‌الملل می‌دهد که در آن‌ها چین به دنبال صلح و همکاری است. این تأثیر را در دو و نیم سال گذشته در بحران مالی دیده‌ایم.
Reza Sheykhlar
تنها یک کشور وجود دارد که بر جهان سلطه دارد: آن هم ایالات متحد است. سرمشق قرار دادن ایالات متحد در سلطه بر جهان، رؤیا و میل چین نیست و این کشور ظرفیت آن را هم ندارد. اصلا در ژن سنت کنفوسیوسی ما نیست.
reza
ما کنار نمی‌ایستیم و اهل مشارکتیم. وقتی متخاصم می‌شویم، وقتی نگران ظهور چین می‌شویم، وقتی نگران افول نسبی ایالات متحد یا غرب می‌شویم، مشکلاتی را برای جهان به وجود می‌آوریم، نیروهای منفی و مشکوک را در چین تحریک می‌کنیم. در این حالت، البته که جهان می‌تواند جهانی بسیار آزاردهنده شود.
reza
هنری کیسینجر: برای کسی که در کودکی به آلمانی صحبت کرده است، شش دقیقه شاید برای گفتن یک کلمه هم کافی نباشد. همکارانم دربارهٔ عظمت چین صحبت کردند. من به دست‌آوردهای فوق العادهٔ چین احترام می‌گذارم و هیچ کس دستاوردهای چین را در ۴۰ سالی که من مستقیم آن را زیر نظر گرفته‌ام انکار نمی‌کند؛ در واقع من بر این پیشرفت‌ها صحه می‌گذارم. اما مسئلهٔ پیش روی ما این است که آیا قرن بیست و یکم به چین تعلق خواهد داشت یا خیر؟ من می‌گویم که چین در قرن بیست و یکم درگیر مشکلات بسیار بزرگ درونی‌اش و همسایه‌هایش خواهد بود. به همین دلیل، برایم بسیار دشوار خواهد بود جهانی را تصور کنم که چین بر آن مسلط است.
☆Nostalgia☆
البته، همان‌طور که نتیجه خواهم گرفت، به باور من، این مفهوم که هر کشوری به جهان تسلط خواهد داشت، در خودش، نسبت به جهانی که در آن زندگی می‌کنیم سوءتفاهمی دارد. چین از لحاظ اقتصادی به چیزهای بزرگی رسیده است اما سالانه باید ۲۴ میلیون شغل ایجاد کند؛ سالانه ۶ میلیون نفر را جذب شهرها کند و با جمعیت شناور ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیونی دست و پنجه نرم کند. باید جامعه‌ای را هم‌ساز کند که مناطق ساحلی‌اش در سطح کشورهای پیشرفته است در حالی که مناطق داخلی‌اش در سطح کشورهای توسعه‌نیافته‌اند. و همهٔ این‌ها را باید در نظام سیاسی‌ای با هم وفق دهد که باید با تغییر اقتصادی و تطبیق سیاسی دست و پنجه نرم کند که نتیجهٔ اجتناب ناپذیر آمارهای کلانِ تغییر اقتصادی است. از منظر ژئوپلیتیک، در طول تاریخ، چین در محاصرهٔ کشورهای کوچک‌تری بوده که به تنهایی نمی‌توانستند برای این کشور عامل تهدید باشند اما در صورت اتحاد می‌توانستند برای چین تهدیدی به حساب بیایند.
☆Nostalgia☆

حجم

۶۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۶۶٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان