کتاب قرن گمشده
معرفی کتاب قرن گمشده
کتاب قرن گمشده نوشتهٔ احمد سیف است. نشر نی این کتاب در حوزهٔ تاریخ و جامعهشناسی را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر اقتصاد و جامعهٔ ایران در قرن نوزدهم را بررسی کرده است.
درباره کتاب قرن گمشده
احمد سیف در کتاب قرن گمشده در باب اقتصاد و جامعهٔ ایران در قرن نوزدهم به تحقیق پرداخته است. کتاب حاضر دربردارندهٔ ۱۳ مقاله است. این اثر سومین کتابی است که دربارهٔ اقتصاد و جامعهٔ ایران در قرن نوزدهم از احمد سیف به فارسی منتشر شده است. انگارهٔ اصلی بررسیهای این کتاب، این است که اگر نخواهیم به قرون پیشتر بازگردیم، علل ناکامیهای اقتصادی ما ریشه در تحولاتی دارند که ایران در قرن نوزدهم شاهد بوده است؛ یعنی این قرن از دیدگاه بررسی تحولات اقتصادی قرن گمشده است. گویی اقتصاد ایران از این دورهٔ ۱۰۰ساله نگذشته است. به عقیدهٔ نویسنده برخلاف ادعاهای گاهوبیگاه شماری از پژوهشگران، اقتصاد ایران در ۱۸۰۰ با اقتصاد ایران در ۱۹۰۰ تفاوتی چشمگیر، بهویژه در وجوه مثبت، ندارد. در ابتدا و انتهای قرن، مالکیت خصوصی محترم نیست و امنیتی ندارد. ساختار سیاسی نیز تغییری نکرده است. همچون گذشته، مستبد اعظم، شاه، و وابستگان بوروکراسی متحجر حاکم همهکارهاند و برای مردم نیز هیچ پاسخگویی ندارند. شیوههای تولید، چه از نظر بیان حقوقی و چه از دیدگاه فنشناختی تغییری نکرده است. نظام مالیاتی و دیوان به همان شکل و صورتی است که صد سال پیشتر بود. اینکه اندکی بعد، از درون این مجموعه، با نهضت مشروطیت روبهرو میشویم که با همه کاستی حرکتی سترگ بود، بررسی و تحلیلی همهجانبه میطلبد. نویسنده در کتاب حاضر بیان کرده است که بهعلت ناهمخوانی این نهضت با دیگر اجزای کلیت ساختار ایران است که شماری از پژوهشگران آن را «دستپخت» انگلیسیها میدانند و به این پرسش ابتدایی نیز بیتوجهاند که منافع دولت انگلستان از مشروطهشدنِ حاکمیت در ایران چه میتوانست باشد؟ مگر با حکومت شاه مستبد کم قرارداد بسته بودند؟ و مگر شمار قابلتوجهی از زمامدارانِ قبل از مشروطه در جهت منافع دولت انگلستان در ایران کم خدمت کرده بودند؟ البته ناگفته نماند که برخلاف روسیه تزاری که علنا به ضدیت با این جنبش پرداخت، انگلستان در مراحل اولیه از آن دفاع کرد، ولی دیری نگذشت که دسیسههای آشکار و پنهان دولت انگلستان نیز علیه مشروطه آشکار شد که نویسنده در نوشتهای دیگر به شواهد آن اشاره کرده است. از نظر احمد سیف، «انگلیسی» دانستن مشروطه قبل از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد، نشانه ضعف تحلیل و شناخت اندک تحلیلگران ما از اوضاع سیاسی ایران است. آیا جریانات رژی، که با استدلالی مشابه به روسیه تزاری منسوب شده بود، یک نهضت روسی بود؟ این کتاب را بخوانید تا بتوانید پاسخی برای این پرسشهای اساسی بیابید.
خواندن کتاب قرن گمشده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران جامعهشناسی و اقتصاد و علاقهمندان به تاریخ ایران، بهویژه در قرن نوزدهم پیشنهاد میکنیم.
درباره احمد سیف
احمد سیف یا ایرج سیف متولد ۱۳۲۴ در آمل، نویسنده و مترجم کتب و مقالات اقتصادی، سیاسی و تاریخی، اقتصاددان و استاد دانشگاه است. وی در دانشگاه استافوردشر و دانشگاه رجنتس لندن دارای مرتبهٔ استاد ارشد است و اقتصاد تدریس میکرد. وی همچنین در مرکز سیاستهای اقتصادی و عمومی دانشگاه کمبریج که وی عضوی از آن است به عنوان نگارنده اقتصاددان، مقاله منتشر میکند. سیف کتب و مقالات بسیاری در زمینهٔ اقتصاد، سیاست و تاریخ مشروطه به رشتهٔ تحریر درآورده یاترجمه کردهاست. برخی از آثار وی با نام مستعار بهروز امین نیز منتشر شدهاند.
کتابهای تألیفی:
دربارهٔ فئودالیسم ایران قبل از مشروطه.
نقدی بر تاریخنگاران شوروی.
اقتصاد ایران در قرن نوزدهم.
مقدمهای بر اقتصاد سیاسی.
پیشدرآمدی بر استبدادسالاری در ایران.
استبداد، مسئلهٔ مالکیت، و انباشت سرمایه در ایران.
در انکار خودکامگی، چند مقاله دربارهٔ علیاکبر دهخدا.
تاریخ آشفته یا آشفتهنگاری تاریخی؟
قرن گمشده، اقتصاد و جامعهٔ ایران در قرن نوزدهم.
سرمایهداری و دموکراسی.
کتابهای ترجمه:
آلک نوو؛ بوریس کاگارلیستکی؛ کن لیوینگستون؛ سایمون کلارک و دیگران. دگردیسی قدرت: بحران سوسیالیسم یا بحران دولت؟. ترجمهٔ احمد سیف؛ کاظم فرهادی.
والدن بیو. پیروزی سیاه؛ ایالات متحده، تعدیل ساختاری و فقر جهانی. ترجمهٔ احمد سیف؛ کاظم فرهادی.
گروه نویسندگان. جهانیکردن فقر و فلاکت، استراتژی تعدیل ساختاری در عمل (مجموعهٔ مقالات). ترجمهٔ احمد سیف.
گروه نویسندگان. بربریت مدرن (اروپا در هزارهٔ سوم). ترجمهٔ احمد سیف.
سوزان جوج، والدن بلو، گر؛ پلاست، مایکل چسودوفسکی و.... استعمار پسامدرن. ترجمهٔ احمد سیف.
رابین رمزی. تئوریهای توطئه. ترجمهٔ احمد سیف.
گروه نویسندگان. جهان پس از ۱۱ سپتامبر (استراتژی امپریالیسم در هزارهٔ سوم)
بخشی از کتاب قرن گمشده
«اغراق نیست اگر بگوییم که احتمالاً عمدهترین علت بیماری و مرگ زودرس در ایران، در تمام طول قرن نوزدهم و حتی نیمه اول قرن بیستم، مالاریا بود. اینکه در استانهای حاشیه دریای خزر اینچنین بوده باشد، تعجب برانگیز نبود. همه شرایط اقلیمی و جغرافیایی برای تکثیر پشه مالاریا در آن استانها فراهم بود و بههمین دلیل در بسیاری از مناطق کشور و بهویژه در استانهای تولیدکننده برنج، بیماری مالاریا بومی و مزمن شده بود. ولی گستردگی و شیوع این بیماری در استانهای مرکزی ایران که بارش بارانشان ناچیز بود، بهواقع تعجببرانگیز است. در واقع بر اساس پژوهشی که در دهه ۳۰ قرن بیستم انجام گرفت، روشن شد که به غیر از سیستان و کویر بزرگ و کویر لوت، این بیماری در دیگر مناطق ایران بومی بوده است.
شواهد و اسناد قرن نوزدهم اطلاعات زیادی درباره این بیماری بهدست نمیدهند. حتی تخمینی از شمار کسانی که ممکن است از این بیماری مرده باشند، در دست نداریم. یک دلیل احتمالی برای این غفلت شاید این بود که مرگ ناشی از مالاریا، مرگی آنی و سریع مانند مردن از طاعون و وبا نبود. معمولا مدتی طول میکشید تا بیمار در نبود امکانات بهداشت عمومی و درمان از این بیماری بمیرد. ولی تردیدی نیست که شمار این افراد بسیار زیاد بود.
اگرچه در اسناد قرن نوزدهم تخمینی نیست، ولی در موارد مکرر به شیوع آن در ایران اشاره کردهاند. برای مثال، ابوت در ۱۸۴۲ نوشت، «شرایط اقلیمی این منطقه [حاشیه دریای خزر] پوشیده از جنگل، که با بارش بارانی بهصورت مرداب درمیآید، باید بسیار غیربهداشتی باشد. البته رطوبت این منطقه هم بسیار زیاد است و هرگز خشک نمیشود. از این مجموعه، مالاریای کشندهای پدید میآید که در ماههای گرم شدت میگیرد». چند سال بعد، مکنزی از رشت گزارش کرد ۹۰ درصد دهقانان «شکمهای بسیار برآمدهای دارند که نتیجه تب دائمیشان [مالاریا] است» و ایستویک در ۱۸۶۱ مدعی شد که «باید در فاصله ماه آوریل تا نوامبر، کشت برنج در مازندران غیرقانونی اعلام شود. حتی یک نفر نیست که تب [مالاریا] نداشتهباشد. بسیاری میمیرند و اگر شماری دیگر به مناطق کوهستانی نگریزند، بعید نیست منطقه خالی از سکنه بشود». چند سال بعد، کنسول چرچیل در ۱۸۷۸ نوشت، «لازم به یادآوری است که وقتی طاعون [طاعون سال ۱۸۷۷ در گیلان] رو به کاهش گذاشت، تبهای منقطع [مالاریا] که همیشه در این منطقه حضور دارد ــ با شدت و حدت بیشتری بروز کرد». عجیب است که در اوایل قرن بیستم در ۱۹۰۷، از سواحل خلیج فارس خبر داریم که «تب مالاریا از معمول شایعتر شده است». این روایت گسترش فراگیر مالاریا، در نیمه اول قرن بیستم هم ادامه مییابد. بررسی قابل وثوق سازمان اطلاعات نیروی دریایی انگلستان درباره ایران، در دهه ۴۰ قرن بیستم از شیوع گسترده مالاریا در خراسان، کرمانشاه، کردستان، خوزستان، اصفهان، یزد، کرمان و فارس خبر میدهد. از اطراف تهران خبر داریم که تنها شمار اندکی از مردم محلی مالاریا نگرفتند و با اینکه در آن موقع، درمان مؤثر وجود داشت، ولی در ایران «تنها طبقات ثروتمند» به درمان دسترسی داشتند. به ظن غالب، میتوانیم نتیجه بگیریم که برای اکثریت جمعیت، اوضاع به همان روال پیش میگذشت، یعنی آنها به درمان مؤثر و مدرن دسترسی نداشتند.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه