کتاب فرانکنشتاین
معرفی کتاب فرانکنشتاین
فرانکنشتاین نوشته مری شلی، نویسنده زن انگلیسی قرن نوزدهم است که با ترجمه علی سلامی منتشر شده است. این کتاب داستان دکتری به نام فرنکنشتاین است که براساس یک تصمیم اشتباه زندگی افراد زیادی را نابود میکند.
درباره کتاب فرانکشتاین
در فرانکنشتاین، نویسنده از بسیاری از عناصر و فضاهایِ ترسناک آن روزگار به خوبی استفاده کرده است. با این همه، فرانکنشتاین یک رمان دلهرهآور معمولی نیست و شاید راز ماندگاری آن نیز در همین نکته باشد. شاهکار مری شلی در واقع این بود که برای نخستینبار علم را با داستانهای ترسناک آشتی داد. به زبان دیگر، برای اولینبار با خلق هیولایی که محصول علم بود نوع ادبی جدید «رمانتیک ترسناک علمی» را به وجود آورد؛ کاری که در آن زمان سابقه نداشت. از سوی دیگر فرانکنشتاین زمانی منتشر شد که بشر در آغاز راه پیشرفتهای علمی و شاد از مسیر علم بود. اما شلی از نخستین کسانی بود که بوی خطر را حس کرد و با انتشار فرانکنشتاین هشدار داد که علم تجربی گاهی میتواند ترسناک باشد.
خواندن کتاب فرانکشتاین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به داستانهای عجیب و دلهره آور پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب فرانکنشتاین
سرملوان، سیرتِ بسیار خوبی دارد و در کشتی، به خاطر مهربانی و ملایمت قوانینش معروف است. این ویژگی و همینطور شجاعت و صداقتش، مرا مشتاق کرد که او را استخدام کنم؛ و چون جوانیام در تنهایی سپری شده و بهترین سالهای عمرم تحت کنف حمایت زنانه و محبتآمیز تو گذشته، قالب شخصیتم چنان شکل گرفته که از خشونتی که در کشتی اعمال میشود بیزارم. وقتی دربارهٔ دریانوردی شنیدم که به همین اندازه از قلبی مهربان برخوردار است و کارکنان کشتی به او احترام میگذارند و از او اطاعت میکنند، خود را بسیار خوشبخت احساس کردم که توانستهام از خدماتش برخوردار شود. نخستین بار داستان او را به طرزی عاشقانه از خانمی شنیدم که خوشبختی زندگیاش را مدیون او میدانست. داستان بهطور خلاصه چنین است:
چند سال پیش این دریانورد یک بانوی جوان روسی را دوست داشت که از ثروت نسبی برخوردار بود و بعد از آنکه دریادار ثروت کلانی جمع کرد، پدر دختر راضی به این وصلت شد. او دختر را یکبار دیگر پیش از مراسم تعیینشده ملاقات کرد؛ اما اشک از دیدگان دختر روان شد؛ خود را بهپای دوستم انداخت و به او التماس کرد که او را ببخشد و اعتراف کرد که کس دیگری را دوست دارد و چون آن پسر فقیر و بیچیز است، پدرش راضی به ازدواج آنها نمیشود. دوست فداکار من، دختر را از حمایت خود مطمئن کرد و همینکه از نام آن پسر مطلع شد، پیگیریاش را رها کرد. دوستم قبلاً مزرعهای خریده بود و قصد داشت بقیهٔ عمرش را در آنجا بگذراند؛ اما تمام مزرعه و بقیه پولش را به رقیبش داد و خودش از پدر آن خانم جوان درخواست که به ازدواج او با دختر، رضایت دهد؛ اما پیرمرد، سرسختانه مخالفت کرد و فکر میکرد از جنبهٔ شرافت، نسبت به دوست من وظیفه دارد. او چون سرسختی پدر دختر را دید، کشورش را ترک کرد و وقتی شنید که معشوقهٔ سابقش طبق میلش ازدواج کرده، به وطنش بازگشت. تو خواهی گفت: «چه انسان شریفی!» او اینگونه است؛ کاملاً نافرهیخته و بهاندازهٔ یک تُرک کمحرف و دچار نوعی بیقیدی ناشی از جهل که از طرفی رفتارش را حیرتانگیزتر میکند و از طرف دیگر از علاقه و همدردی که بهناچار صاحب آن است، میکاهد
حجم
۲۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۷۰ صفحه
حجم
۲۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۷۰ صفحه
نظرات کاربران
من با نظر خانم تارا مخالفم چون کتاب رفتار سازندهی هیولارو تشویق یا تایید نمیکنه و قضاوت رو به عهدهی خوانندهی کتاب گذاشته و به نظرم مقایسهی شاهنامه با این کتاب کاملا مقایسهی اشتباهی هست چون نه از لحاظ نوشتار
این کتاب رو خریداری کردم ولی وارد کتابخانه نشد. یعنی چه.
اگر علاقمند به فضاهای گوتیک هستید این اثر رو قطعا و یقینا بهتون پیشنهاد میکنم. شاید نظرم جنبه شخصی داشته باشه ولی احساس همذاتپنداری زیادی با مخلوق فرانکنشتاین و گاها با خود فرانکنشتاین داشتم و این باعث میشد با هیجان
راستش این کتابم مثل بیشتر کتابای ترجمه شده تو ایران سانسور داشت 🤨 ترس از ساختن چیزی که ساختی خالق بودن چیز عجیبیه🙃
راستش مدتها بود که کتاب فرانکشتاین رو تو قفسه ی کتابخونه می دیدم و دو دل می شدم که بخونمش یا نه که آخر خونده نمی شد، تا اینکه فیلم "مری شلی" رو دیدم و وقتی داستان زندگی نویسنده و
داستان جذاب و هیجان انگیزیه، ترجمه خوب بود. توصیه میکنم
بزرگترین مشکل فرانکشتاین، اینه که چطور ممکنه کسی چیزی رو خلق کنه، بعد یهویی تا این حد از اون متنفر بشه!! نویسنده داستان رو طوری پیش برده که یه پیش فرض ثابت داره: نفرت از هیولا! هیولایی که فقط ظاهر بدی