کتاب قدرت زندگی؛ آگامبن و سیاست آینده
معرفی کتاب قدرت زندگی؛ آگامبن و سیاست آینده
کتاب قدرت زندگی؛ آگامبن و سیاست آینده نوشته دیوید کیشیک است که با ترجمه مجتبا گلمحمدی منتشر شده است. کتاب حاضر که در سال ۲۰۱۲ به همت انتشارات دانشگاه استنفورد منتشر شده است، این کتاب به پیوندهای زندگی و سیاست در سرتاسر زندگی و آثار جورجو آگامبن میپردازد. این روایت جذاب و خواندنی کیشیک است از زندگی آگامبن در متن کارهایش و کارهای آگامبن در متن زندگیاش. سایمون کریچلی آن را «یک اثر برجسته» وصف کرده است.
خواندن کتاب قدرت زندگی؛ آگامبن و سیاست آینده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب راب ه علاقهمندان به زندگینامه پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب قدرت زندگی؛ آگامبن و سیاست آینده
آگامبن اغلب به زبان بهسان توانمندی ناب فکر میکند؛ نه صرفاً همچون انتقال این یا آن قطعه از اطلاعات، بلکه، بالاتر از همه، همچون خودِ قابلیت انتقال. برای او چندان مهم نیست که ما دربارهٔ هرچیزی سخن میگوییم، بلکه خود توانایی سخنگفتن ماست که برای او واقعاً اهمیت دارد، سخنگویی یا تواناییِ سخنگفتن به معنای دقیق کلمه. زبان قدرتی است که شاید به کار بسته شود یا شاید نه، و این نقطهٔ دومآنچه ما میتوانیم نگوییم (که با آنچه ما نمیتوانیم بگوییم یکسان نیست)است که او از تأکید بر آن هرگز خسته نمیشود. بااینحال، حتی خیالپردازیِ وجودِ این قدرتِ زبان، جدا از آنچه ما ازاینپس «قدرت زندگی» مینامیم، ناممکن است[یعنی]، بدون بهحسابآوردن موجود زندهای که ترجیح میدهد یا ترجیح نمیدهد سخن بگوید، یا کار کند، یا حتی فکر کند. جهان شاید از کوههای کاغذ سفید و اقیانوسهای جوهر سیاه پُر شده باشد، اما بدون دستکم یک نفر کاتب (همچنین دستکم امید به یک مخاطب) هرگز چیزی نوشته نمیشود. ازاینروی، توانمندی زبان نباید با آن چیزی آمیخته شود که فردینان دو سوسور langue مینامد، که همان ساختار انتزاعی زبان است، مستقل از بیان آن در گفتار بالفعل (parole). چنانکه خودِ سوسور میپذیرفت، هیچ علم زبانی نمیتواند در میان باشد که «زندگی نشانهها در قلمرو زندگی اجتماعی» را مطالعه نکند. (۸) اگر ما برای یک ثانیه فراموش کنیم که زبان همواره در پراکسیس مشترک انسانی گنجانده میشود و از یاد ببریم که کلمهها بهسادگی الگوهایی در بافت زندگیهای مشترک ما هستند، آنگاه چهبسا بهاشتباه باور داشته باشیمچنانکه خود آگامبن زمانی چنین کردکه «قدرت زبان باید بهسوی زبان رهنمون گردد»، که «چشم باید نقطهٔ کورش را ببیند»، و این البته ناممکن است: «اگر بهراستی میتوانستم نقطهٔ کور در چشمم را ببینم»و تقریباً در همان دم اقرار میکند«آنگاه هیچچیز نمیدیدم»
حجم
۱۹۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه
حجم
۱۹۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۹۰ صفحه