دانلود و خرید کتاب گراند هتل پرتگاه استوارت جفریز ترجمه محمد معماریان
تصویر جلد کتاب گراند هتل پرتگاه

کتاب گراند هتل پرتگاه

معرفی کتاب گراند هتل پرتگاه

کتاب گراند هتل پرتگاه نوشته استوارت جفریز است که با ترجمه محمد معماریان منتشر شده است. این کتاب به زندگی اصحاب مکتب فرانکفورت می‌پردازد.

درباره کتاب گراند هتل پرتگاه

مکتب فرانکفورت و نگاه انتقادی‌اش به جامعه و سیاست و فرهنگ پدیده ناآشنایی نزد مخاطبان جهانی یا ایرانی نیست. بسیاری از آثار دست‌اول اصحاب این مکتب در دسترس علاقه‌مندان (ازجمله مخاطبان ایرانی) هستند و دانش‌پژوهان در تشریح ایده‌ها و نگارش متن و حاشیهٔ زندگی‌هایشان هم کم کار نکرده‌اند. پس در این بازار پررونق ایده‌ها و زندگی‌نامه‌های فرانکفورتی‌ها، که به‌ویژه با آشکارشدن نقصان‌های سرمایه‌داری نئولیبرال در یک دهه اخیر (همراه با سایر آثار انتقادی) توجه دوباره‌ای هم نثارشان شده است، نوشتن یک روایت تاریخی دیگر در قالب زندگی‌نامه دسته‌جمعی از سرگذشت اصحاب این مکتب است.

مکتب فرانکفورت نام مکتبی آلمانی است که در دهه ۱۹۳۰ (میلادی) توسط ماکس هورکهایمر در قالب یک انجمن پژوهش‌های اجتماعی در فرانکفورت تأسیس شد. عمده فعالیت این مکتب در زمینه‌های مربوط به فلسفه علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی و نظریه اجتماعی نئومارکسیستی است. از نظر مکتب فرانکفورت، پیدایش و رواج یافتن رسانه‌های جمعی و صنعت فرهنگ و رخنه بی‌وقفه آن‌ها در زندگی در طول قرن بیستم، نشانگر چرخش از سرمایه‌داری لیبرالی خود تنظیم شونده قرن نوزدهم به «سرمایه‌داری سازمان یافته و سراپا برنامه‌ریزی شده» قرن بیستم است.

خواندن کتاب گراند هتل پرتگاه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به مکتب فرانکفورت پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب گراند هتل پرتگاه

بالاخره آدورنو و مابقی اصحاب مکتب فرانکفورت قدری با شخصیت‌های اقتدارطلب آشنا بودند. اگر شما یک متفکر مارکسیست یهودی باشید که مجبور شوید به تبعید بگریزید تا به دست نازی‌ها کشته نشوید، یعنی همان وضعیت اکثر اصحاب مکتب فرانکفورت، حوزهٔ تخصصی‌تان همین شخصیت‌ها می‌شوند. همهٔ چهره‌های برجستهٔ مکتب فرانکفورت مدت زیادی را به نظریه‌پردازی دربارهٔ نازیسم پرداخته بودند تا توضیح دهند که چرا به‌ویژه مردم آلمان به نقطه‌ای رسیدند که، به‌جای خیزش در یک انقلاب سوسیالیستی علیه سرکوبگران سرمایه‌دار، به انقیاد خود میل پیدا کردند.

نکتهٔ جالب توجه در تفکر انتقادی آدورنو در ۱۹۶۹ آن است که به نظر او آن نوع شخصیت اقتدارطلبی که در دورهٔ هیتلر رونق یافت، و روح همرنگی با جماعت که همراه آن پدیدار شد زنده و سرحال در چپ جدید و جنبش دانشجویی حضور داشت. هر دو آن‌ها ژست ضداقتدارطلبی می‌گرفتند، اما همان ساختارهای سرکوبگری را بازسازی می‌کردند که در ظاهر قصد براندازی‌شان را داشتند. آدورنو نوشت: «آن‌هایی که تندتر از همه اعتراض می‌کنند، از لحاظ بیزاری‌شان از درون‌نگری، شبیه به شخصیت‌های اقتدارطلب‌اند».

فقط یک نفر از اعضای مکتب فرانکفورت بود که آب سردی روی سر رادیکال‌های اواخر دههٔ ۱۹۶۰ نریخت. هربرت مارکوزه، که آن هنگام در دانشگاه کالیفرنیا در سن دیگو کار می‌کرد، دستی بر آتشِ این ستیزه‌جویی سیاسی داشت، گرچه همکارانش در مکتب فرانکفورت آن را تمسخر می‌کردند. مارکوزه هرچند عنوان تجلیل‌آمیز «پدر چپ جدید» را خوار می‌شمرد، مدتی غرق اشتیاقات این جنبش بود چنان‌که به خود جرئت می‌داد گمان کند چیزی تا رسیدن به آرمان‌شهر غیرسرکوبگر نمانده است. او به این خاطر ورد تکریم دانشجویان بود، ولی درعین‌حال به‌خاطر تهدید به مرگ مجبور شد مخفی شود. در پاریس، دانشجویان پرچمی با شعار «مارکس، مائو، مارکوزه» به دست گرفتند تا بر یک تثلیث انقلابی جدید درود بفرستند.

ولی، عطف به مکتب فرانکفورت، مارکوزه استثنا بود. آدورنو بیشتر شاخص این مکتب بود که، گاه در مقاله‌های باب روز و گاه در مکاتبات خشم‌آ گین با مارکوزه، استدلال می‌کرد اکنون وقت ژست‌های سهلِ اقدام نیست، بلکه زمان کار دشوارِ فکرورزی است. او نوشت: «آن فکرورزی‌ای که اقدام‌گرایان بدنامش کرده‌اند گویا به تلاش بیش‌ازحد نیاز دارد: مستلزم کار زیاد است، زیاده از حد عمل‌گرایانه است». (۷) در برابر این عمل‌گرایی نابجا، نظریه یک عقب‌نشینی ارتجاعی در «گراندهتل پرتگاه» نبود، بلکه عزلت‌گزینی اصول‌گرایانه در قلعهٔ تفکر بود، دژی که هر از گاه سوگنامه‌های رادیکال از آن صادر می‌شد. به نظر آدورنو، کنش رادیکال حقیقی همانا فکرورزی بود، نه تجمع اعتراضی و سنگربندی. «هرکس تفکر می‌کند مقاومت عرضه می‌کند؛ حتی برای کسی که اعلام می‌کند خلاف جریان است، شنا در جهت جریان راحت‌تر است» 


Amir
۱۴۰۲/۱۱/۱۳

یکی از بهترین کتابهایی که در باره نظریه انتقادی و در بطور کلی نقد جامعه مدرن خواندم نثر روان و روشن نویسنده همراه با ترجمه بسیار خوب موجب شد که با وجودی که کتاب را در بی نهایت خواندم آنرا

- بیشتر
هیچ سندی از تمدن نیست که درعین‌حال سند توحش نباشد
پوریای معاصر
تئودور آدورنو، اندکی پیش از فوت خود در سال ۱۹۶۹، به یک مصاحبه‌گر گفت: «من یک الگوی نظری از تفکر را تأسیس کردم. از کجا می‌دانستم که دیگران آن را با کوکتل‌مولوتوف پیاده می‌کنند؟
پوریای معاصر
آن الگوهای شخصیتی که چون همسو با مرسوم‌ترین الگوهای آشکار یا غالب‌ترین ایدئال‌های یک جامعه نیستند برچسب «آسیب‌زا» خورده‌اند در یک بررسی دقیق‌تر مشخص می‌شود نسخه‌های اغراق‌شده از آن چیزهایی‌اند که زیر پوست آن جامعه تقریباً فراگیر بوده‌اند. آنچه امروز «آسیب‌زا» است شاید، با تغییر شرایط اجتماعی، الگوی غالب فردا شود.
پوریای معاصر
نظریه نایب آن چیزهایی است که تنگ‌نظرانه نیستند. نظریه، علی‌رغم همهٔ ناآزادی خود، ضامن آزادی در میانهٔ ناآزادی است
پوریای معاصر

حجم

۶۲۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۱۶ صفحه

حجم

۶۲۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۱۶ صفحه

قیمت:
۴۲,۳۰۰
تومان