دانلود و خرید کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده جی.کی. رولینگ ترجمه آرزو مقدس
تصویر جلد کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده

کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده

معرفی کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده

هری پاتر و فرزند نفرین شده هشتمین داستان از مجموعه‌ی جذاب هری پاتر است. هری‌پاتر و فرزند نفرین شده داستان زندگی فرزند هری‌پاتر است که از پدرش ناراضی است.

هری پاتر و فرزند نفرین شده اولین داستان رسمی از هری پاتر است که به صورت نمایشنامه و برای اجرا بر روی صحنه تئاتر توسط جی.کی. رولینگ، جک ثورن و جان تیفانی نوشته شده است. آرزو مقدس و نیلوفر امن‌زاده ی این اثر را به فارسی ترجمه کرده‌اند.

درباره‌ کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده

داستان کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده، در میان‌سالی هری پاتر می‌گذرد. یعنی نوزده سال بعد از ماجرای هری پاتر و یادگاران مرگ. در حقیقت شخصیت‌های اصلی داستان آلبوس، پسر هری پاتر و اسکورپیوس، پسر دریکو مالفوی هستند. هری پاتر حالا کارمند وزارت جادو است. او و همسرش می‌خواهند فرزندشان آلبوس را به هاگوارتز بفرستند. آن‌ها برای بدرقه بچه‌ها به ایستگاه معروف نه و سه چهارم آمده‌اند. اما در این میان مشکلی وجود دارد. آلبوس از پدرش راضی نیست. او و اسکورپیوس تصمیم می‌گیرند که زمان را تغییر بدهند و به گذشته برگردند. اما هربار سفر آن‌ها به گذشته ایجاد تغییر باعث اتفاقات هولناکی می‌شود.

کتاب هری پاتر و فرزند نفرین شده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به داستان‌های فانتزی علاقه‌مند هستید، از خواندن هری پاتر و فرزند نفرین شده لذت می‌برید. هری پاتر و فرزند نفرین شده برای کسانی که بقیه‌ی جلدهای مجموعه‌ی هری پاتر را دوست داشته‌اند نیز، اثری جذاب به شمار می‌رود.

درباره‌ی جی.کی. رولینگ

جی.کی. رولینگ با نام اصلی جوآن رولینگ در تاریخ ۳۱ ژوئیه ۱۹۶۵ در انگلستان متولد شد. او در رشتهٔ زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه اکستر انگلستان به تحصیل پرداخت. ایده‌ی نوشتن کتاب هری‌پاتر نیز در همین دوران در روزی که برای رفتن به دانشگاه منتظر قطار بود، در سرش شکل گرفت. او در سال ۱۹۹۲ با مردی ازدواج کرد و از او صاحب دختری شد. این ازدواج عمر کوتاهی داشت. بعد از جدایی، جی.کی. رولینگ خود را یک شکست‌خورده‌ی واقعی می‌دید. او دست به خودکشی زد و مدتی نیز به دلیل افسردگی بستری بود.

اولین کتاب سری هری پاتر با عنوان "هری پاتر و سنگ جادو" در سال ۱۹۹۵ به چاپ رسید و پس از انتشار آن بود که شهرت و ثروت زیادی برای جی.کی. رولینگ به ارمغان آورد. با انتشار و موفقیت کتاب‌های هری‌پاتر، جی.کی. رولینگ به یکی از ثروتمندترین زنان دنیا تبدیل شد. او در لیست بیست نویسنده‌ی زن برتر دنیا قرار دارد و شخصیت او بارها و بارها مورد تحسین قرار گرفته است. او در حال حاضر فعالیت‌های خیریه‌ی زیادی را مدیریت می‌کند. 


معرفی نویسنده
عکس جی.کی. رولینگ
جی.کی. رولینگ
انگلیسی | تولد ۱۹۶۵

جی کی رولینگ، با نام کامل جوآن کاتلین رولینگ، یکی از مشهورترین نویسنده‌های انگلیسی‌زبان جهان است که اکثرا او را به عنوان نویسنده‌ی مجموعه کتاب‌های پرطرفدار هری پاتر می‌شناسند. رمان‌های رولینگ در سراسر جهان بیش از ۴۰۰ میلیون نسخه فروش رفته‌اند، جوایز متعددی را از آن خود کرده‌اند و بر فیلم‌ها، سریال‌ها و نمایش‌های بسیاری اثرگذار بوده‌اند.

shana
۱۴۰۰/۰۳/۱۶

وارد شدن به دنیای مرموز و پر رمز و راز هری پاتر با خوندن این کتاب عالیه البته باید بگم که من کتاب های قبلی مجموعه هری پاتر رو بیشتر لز این جلد دوست دارم ولی خب این کتاب هم قشنگ

- بیشتر
hermione jean granger
۱۳۹۹/۰۹/۲۵

محشره

Astronaut
۱۴۰۰/۰۴/۱۵

عالی بود ! ولی میتونم بگم خیلی ناراحت شدم که هری پاتر ۳۷سالش شد . ولی با این حال نظر نویسنده مهمه . پیشنهاد میکنم بخونید 💛🍊🎈 مرسی !

Ben.Ali
۱۴۰۰/۱۲/۰۲

نسبت به کتب اصلی ضعیف تر بود البته شاید به دلیل این باشه که در اصل نمایشنامه هست نه کتاب

negin
۱۴۰۰/۰۶/۰۳

عالی بود ولی مثل فیلم هاش نیست دوست داشتم فیلمش رو ببینم ولی حیف که به خاطر برخی از دلایل ساخته نشد عالیه

Alireza Mogh
۱۴۰۲/۰۳/۰۵

از مجموعه ی اصلیه هری پاتر که مشخصه سطحش پایین تره ( چون اصن نویسندش خود رولینگ نیست ) ولی بازم برا کسایی مثل من که با هری پاتر بزرگ شدن واقعا هنوزم جذابه

Delara
۱۴۰۰/۰۵/۰۵

اگه از طرفدار های فیلم هری پاترین حتما پیشنهاد میکنم

A
۱۴۰۱/۰۲/۰۸

کتاب خوبیه که در واقع یه جور نمایشنامه هست و بر اساس هری پاتر هست. اگه نمایشنامه دوست دارین.

Sara
۱۴۰۰/۱۲/۲۴

اول از همه سلام می کنم به همه پاترهدا🙂بیش از حد کتاب فوق العاده ای هست امیدوارم هر چه زودتر شروع کنن به ساختن فیلمش و حتی تصور آلبوس و این ماجراجویی ها تو فیلم برام هیجان انگیزه . هشت

- بیشتر
sana
۱۴۰۰/۱۱/۲۱

کتاب عالی بود ممنون که به بینهایت اضافه کردید.فقط کاشکی فیلمش را میساختن خیلی خوب میشد

هری جوان: من تلاش می‌کنم... خاله پتونیا: ولی تلاشِت اصلاً موفقیت‌آمیز نبوده. روی لیوان‌ها لکهٔ چربی هست. قابلمه‌ها هم هنوز کثیف‌ان. یالا بدو برو توی آشپزخونه و ظرف‌ها رو بساب.
کلاشینکف
و... اسنیپ چی؟ اسنیپ توی اون دنیا چی‌کار می‌کنه؟ اسنیپ: احتمالاً من اون‌جا مُرده‌م. او به اسکورپیوس نگاه می‌کند. چهرهٔ اسکورپیوس غمگین می‌شود. اسنیپ لبخند باریکی می‌زند. از دیدنم زیادی متعجب شدی. چه‌طوری مُردم؟ اسکورپیوس: دلیرانه. اسنیپ: به‌دست کی؟ اسکورپیوس: وُلدمورت: اسنیپ: چه‌قدر آزاردهنده. در طول مدتی که اسنیپ این اطلاعات را هضم می‌کند، سکوت برقرار می‌شود. با این حال، باید افتخار کنم که خودِ اربابِ تاریکی کلکم رو کنده. هرمیون: متأسفم سوِروس. اسنیپ به او نگاه می‌کند و درد را قورت می‌دهد. بعد، با دستش به رون اشاره می‌کند. اسنیپ: درسته. اما با این حال وضع من از تو بهتره. حداقل من همسرِ این نیستم.
نیومون
هر وقت شما سه تا با هم باشید، مردم نگاهتون می‌کنند. با هم نباشید هم نگاهتون می‌کنند. کلاً همیشه همه نگاهتون می‌کنند.
=o
هرمیون: این که چیزی نیست، رز نگران اینه که سال اول می‌تونه رکورد بیشترین امتیاز کوییدیچ رو بشکنه یا سال دوم و این که چند سال زودتر از بقیه می‌تونه تو آزمون سطح مقدماتی جادوگری شرکت کنه. رون: واقعاً معلوم نیست این‌همه بلندپروازی این دختر به کی رفته؟!
=o
درِیکو: آستوریا همیشه می‌دونست که قرار نیست به سنِ پیری برسه. می‌خواست وقتی می‌ره، من یه نفر رو داشته باشم، چون... درِیکو مالفوی بودن یعنی تنهاییِ ابدی.
seyed
آدم‌های بزرگی بودن، و عیب‌های بزرگی هم داشتن و می‌دونی چیه... به خاطر اون عیب‌ها به آدم‌های بی‌نظیری تبدیل شدن.
Fateme
هرمیون: هیچ هم چنین فکری نکردم؛ من کاملاً بِهت ایمان دارم. رز: منم کاملاً ایمان دارم که افسر آزمون رو طلسم کرده.
=o
متشکرم که به خاطر شیرینی‌هام موندی، آلبوس!
سورملینا؛
آلبوس حسابی از جا می‌پرد و دلفی، یک زنِ بیست و چند ساله، با ظاهری مصمم را می‌بینیم که از پایین پله‌ها نگاهش می‌کند. اِوا، ببخشید. نمی‌خواستم بترسونمت. من‌هم عادت داشتم همیشه توی پله‌ها قایم شم و به حرف‌های دیگران گوش کنم. می‌نشستم و منتظر می‌موندم تا کسی حرفی بزنه که یه‌ذره جالب باشه.
=o
هرمیون: ای بابا. مامان و بابای من دندون‌پزشک بودند، به هر حال باید یه روزی از حرفشون سرپیچی کنم دیگه. البته الان که چهل سالمه دیگه یه کم دیره ولی...
=o
هرمیون: اگه یه بخشی از وجود ولدمورت، به هر حالتی، زنده مونده باشه، باید آماده باشیم. من می‌ترسم. جینی: منم می‌ترسم. رون: من از هیچی نمی‌ترسم، به جز مامانم.
booklover
دریکو: می‌دونی چیِ مادرت رو بیشتر از همه دوست داشتم؟ همیشه می‌تونست بهم کمک کنه توی تاریکی، نور رو پیدا کنم.
seyed
برافروز! کاغذِ مچاله‌شده شعله‌ور می‌شود و روی صحنه بالا می‌رود. هری: عجب کار احمقانه‌ای! آلبوس: تازه می‌دونی چی خنده‌داره؟ اینکه اصلاً فکر نمی‌کردم بتونم آتیشش بزنم. تو این طلسم خیلی ضعیفم.
=o
چون... درِیکو مالفوی بودن یعنی تنهاییِ ابدی.
KAVİON
هری: عشق کور می‌کنه. هر دوی ما سعی کردیم به پسرامون چیزی رو بدیم که خودمون احتیاج داشتیم، نه چیزی که اون‌ها نیاز داشتند. اون‌قدر سرمون گرمِ نوشتنِ دوبارهٔ گذشته‌های خودمون بودیم که... زمان حال رو فراموش کردیم و گذاشتیم پژمرده شه.
KAVİON
شجاعت باعث بخشش حماقت نمی‌شه.
KAVİON
آلبوس سِوِروس؛ ما اسم دوتا از مدیران هاگوارتز رو برای تو انتخاب کردیم که یکی‌شون از خونهٔ اسلیترین بود و می‌تونم بگم شجاع‌ترین مردی بود که به عمرم شناخته‌م
Urania
درِیکو مالفوی بودن یعنی تنهاییِ ابدی
امیرحسین رئوف نیا
آلبوس سِوِروس؛ ما اسم دوتا از مدیران هاگوارتز رو برای تو انتخاب کردیم که یکی‌شون از خونهٔ اسلیترین بود و می‌تونم بگم شجاع‌ترین مردی بود که به عمرم شناخته‌م.
سورملینا؛
آلبوس: سبز، رنگ آرامش‌بخشیه. نیست؟ منظورم اینه که اتاق‌های گریفیندور هم خوب‌ان، اما مشکلِ‌رنگ قرمز اینه که... می‌گن قرمز آدم رو عصبانی می‌کنه... البته قصد ندارم توهین کنم...
seyed

حجم

۲۰۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

حجم

۲۰۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۷۶ صفحه

قیمت:
۹۲,۰۰۰
تومان