تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

دانلود و خرید کتاب صوتی فردا
معرفی کتاب صوتی فردا
کتاب صوتی «فردا» نوشتهٔ گیوم موسو با ترجمهٔ سعیده بوغیری و گویندگی سلمان ظاهری، توسط نشر صوتی آوانامه منتشر شده است. این اثر در ژانر رمان معمایی و عاشقانه قرار میگیرد و داستانی پرکشش را روایت میکند که میان بوستون و نیویورک جریان دارد. «فردا» با محوریت دو شخصیت اصلی، متیو شاپیرو و اِما لاوناشتین، به بررسی تقاطع تصادفی زندگیها، فقدان، امید و جستوجوی دوباره برای عشق میپردازد. نسخهی صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب فردا
«فردا» رمانی داستانی و معمایی است که با روایتی دوخطی، زندگی دو شخصیت اصلی را در دو شهر متفاوت دنبال میکند. گیوم موسو، نویسندهٔ فرانسوی، در این کتاب با بهرهگیری از عناصر عاشقانه، رازآلود و حتی اندکی فراواقعی، داستانی را خلق کرده که در آن تصادف، تقدیر و انتخابهای فردی نقش مهمی دارند. ساختار کتاب به گونهای است که هر فصل به تناوب به زندگی متیو، استاد فلسفه در بوستون، و اِما، کارشناس نوشیدنی در نیویورک، میپردازد. روایت با جزئیات دقیق از محیط، شخصیتپردازی عمیق و دیالوگهای پرکشش، مخاطب را به دل دغدغههای عاطفی و روانی شخصیتها میبرد. این رمان با فضاسازی شهری، اشاره به فرهنگ معاصر و دغدغههای روزمره، تصویری ملموس از زندگی مدرن ارائه داده است. «فردا» با ترکیب عناصر عاشقانه و معمایی، مخاطب را به کشف پیوندهای پنهان میان گذشته و آینده دعوت میکند.
خلاصه کتاب فردا
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «فردا» با معرفی متیو شاپیرو، استاد فلسفه در دانشگاه هاروارد، آغاز میشود؛ مردی که پس از مرگ ناگهانی همسرش، کیت، در تصادف، درگیر سوگواری و اندوهی عمیق است و تلاش میکند برای دختر خردسالش، امیلی، پدری شایسته باشد. متیو با وجود حمایت دوستان و همسایهاش آوریل، هنوز نتوانسته با فقدان همسرش کنار بیاید و زندگیاش در رکود و انزوا میگذرد. در سوی دیگر، اِما لاوناشتین، زنی جوان و کارشناس نوشیدنی در رستورانی معتبر در نیویورک، با زخمهای عاطفی و روابط نافرجام دستوپنجه نرم میکند و در جستوجوی معنایی تازه برای زندگی خود است. یک اتفاق ساده اما سرنوشتساز، یعنی خرید یک لپتاپ دستدوم توسط متیو، باعث میشود او به طور تصادفی با اِما ارتباط ایمیلی برقرار کند. این ارتباط ابتدا دربارهٔ چند عکس باقیمانده روی لپتاپ است، اما به تدریج به گفتوگوهایی صمیمی و عمیق درباره زندگی، عشق، فقدان و امید تبدیل میشود. هر دو شخصیت، بیآنکه یکدیگر را دیده باشند، در دل شبهای تنهاییشان، از طریق ایمیل به هم نزدیک میشوند و به نوعی همدلی و امید دوباره دست مییابند. در ادامه، این ارتباط مجازی به قرار ملاقاتی در نیویورک میانجامد و هر دو، با وجود تردیدها و زخمهای گذشته، تصمیم میگیرند به آیندهای تازه فکر کنند. داستان با تعلیق و پیچیدگیهایی همراه است که مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند، بیآنکه پایان ماجرا را به طور کامل افشا کند.
چرا باید کتاب فردا را بشنویم؟
«فردا» با ترکیب عناصر عاشقانه و معمایی، داستانی درباره مواجهه با فقدان، امید به شروع دوباره و نقش تصادف در زندگی انسانها ارائه میدهد. روایت دوخطی و شخصیتپردازی دقیق، مخاطب را به دل احساسات و تردیدهای شخصیتها میبرد و امکان همذاتپنداری با آنها را فراهم میکند. این کتاب به موضوعاتی چون سوگواری، بازسازی زندگی پس از بحران، و قدرت ارتباط انسانی میپردازد و نشان میدهد چگونه یک برخورد ساده میتواند مسیر زندگی را تغییر دهد. شنیدن این اثر فرصتی برای تجربهٔ داستانی پرکشش و تاملبرانگیز است که همزمان به جنبههای روانشناختی و عاطفی انسان میپردازد.
شنیدن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای معمایی و عاشقانه، کسانی که با موضوعاتی مانند فقدان، سوگواری، یا شروع دوباره در زندگی دستوپنجه نرم میکنند، و مخاطبانی که به روایتهای چندلایه و شخصیتمحور علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال داستانی درباره امید، ارتباط و تاثیر تصادفهای کوچک بر سرنوشت هستند، شنیدن این کتاب پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب فردا
«ما آن کسی نیستیم که در آینه میبینیم، بلکه، آن کسی هستیم که در چشمان دیگری میدرخشیم. تارن جی. تجپال دانشگاه هاروارد کمبریج ۱۹ دسامبر ۲۰۱۱ آمفیتئاتر مملو از جمعیت، اما ساکت بود. عقربههای صفحه برنزی ساعت دیواری قدیمی دووپنجاه وپنج دقیقه را نشان میداد. درس فلسفه متیو شاپیرو به پایان میرسید. اریکا استیوارت بیستودو ساله، که در ردیف اول نشسته بود، با قوت استاد را ورانداز میکرد. یک ساعتی میشد که تلاش میکرد توجه او را به خود جلب کند. آرام و تحسینبرانگیز به حرفهای او گوش میداد و با هریک از تأکیدهای او سر تکان میداد، اما بینتیجه بود. باوجود اینکه استاد در برابر رفتارهای متکبرانه هرروزه زن جوان بیاحساس بود؛ اما هر روز برای او جذابتر و تأثیرگذارتر میشد. چهره جوان، موهای کوتاه و تهریش، جذابیتی انکارناپذیر به او میداد که دانشجویان را شیفته میکرد. متیو، با آن شلوار جین کمرنگ، پوتینهای چرمی کهنه و پلیور یقه اسکی، بیشتر به دانشجوی تحصیلات تکمیلی شبیه بود تا به بعضی از همکارانش که در پردیس دانشگاهی رفتاری خشک و سختگیرانه داشتند. اما بیش از ظاهر زیبا، شیوایی بیانش بود که زن جوان را میفریفت. متیو شاپیرو، یکی از محبوبترین اساتید پردیس دانشگاهی بود. در طول پنج سالی که در کمبریج تدریس میکرد، شیوه تدریسش همه ساله دانشجویان تازهای را جذب میکرد. به لطف تعاریف دهانبه دهان، این ترم بیش از هشتصد دانشجو برای درس او نامنویسی کرده بودند و این درس حالا در بزرگترین آمفیتئاتر سورهال برگزار میشد.»
زمان
۱۱ ساعت و ۳۱ دقیقه
حجم
۹۵۳٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۱ ساعت و ۳۱ دقیقه
حجم
۹۵۳٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد