کتاب نهم نوامبر
معرفی کتاب نهم نوامبر
کالین هوور، نویسنده امریکایی خالق رمانهای تاثیرگذار عاشقانه در رمان نهم نوامبر هم دوباره شما را به فضار رازآلود و جذاب یک ارتباط میبرد. ارتباط عاشقانه میان یک دختر جوان و نویسندهای که معلوم نیست چگونه و چرا سر راه او قرار گرفته است.
آثار کالین هوور که در زمره پرفروشهاس سال قرار دارند بیشتر به موضوعات زنان، عشق و خانواده میپردازند. کالین هوور سه سال پیاپی توانسته است جایزه بهترین نویسنده از دیدگاه خوانندگان را کسب کند.
درباره کتاب نهم نوامبر
فالون دختر هیجدهسالهای که در یک آتش سوزی دچار زخمهای روی بالاتنه و صورتش شده است در نهم نوامبر، روزی که تصمیم دارد شبش لوسآنجلس را برای شروع یک زندگی دوباره به مقصد نیویویرک ترک کند با پدرش که یک بازیگر هالیوودی است در رستورانی قرار میگذارد. رابطه فالون با پدرش خوب نیست زیرا او مادرش را ترک کرده و تا به حال با دو زن رابطه داشته است. درست لحظهای که پدر فالون شروع به صحبت درباره ازدواج سوم خودش با زنی میکند، بنتون جیمز کسلر، یک رماننویس جوان که حرفهای آن دو را میشنیده، سر میز آنها میآید و وانمود میکند دوستپسر فالون است. فالون ابتدا جا میخورد اما سریع خودش را با او هماهنگ میکند. بعد از این ملاقات آنها یک روز را باهم میگذرانند و داستان پرماجرای زندگی فالون و روند آشنایی آنها الهامبخش بن برای آغاز رمان جدیدش میشود. آنها باهم یک قرار میگذراند، این که هر سال در نهم نوامبر یکدیگر را در همان رستوران ملاقات کنند، بعد از گذشت چند سال و تکرار ملاقاتها، بن دوباره فالون را غافلگیر می کند. او رازی را برای دخترک فاش میکند که زندگی فالون را دگرگون میکند.
خواندن کتاب نهم نوامبر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم.
علاقهمندان به رمانهای پرماجرا و پر راز و رمز عاشقانه را به خواندن رمان نهم نوامبر دعوت میکنیم.
درباره کالین هوور
کالین هوور در سال ۱۹۷۹ در تگزاس به دنیا آمد و در سال ۲۰۱۱ اولین رمان خود «بسته» را منتشر کرد. وبلاگنویس معروف «ماریس بلک» به این رمان پنچ ستاره داد و این کتاب به سرعت از پرفروشهای نیویورک تایمز شد. هوور کتابهای زیادی نوشته است که بیشتر آنها مانند «عقبنشینی»، «ما تمامش میکنیم»، «این دختر» جوایز و دستاوردهای ارزشمندی داشتهاند. رمان «حقیقت» هوور هم یکی از ده رمان برتر عاشقانه سال ۲۰۱۹ به انتخاب گودریدز بوده است.
بخشی از کتاب نهم نوامبر
مردیکه توی غرفه پشت سرِ پدرم نشسته بود، از جاش بلند میشه و حواسمو به کل پرت میکنه. سعی میکنم قبل از اینکه به سمت ما برگرده موهامو بریزم روی صورتم، ولی دیگه خیلی دیره. اون دوباره بهم خیره شده.
لبخندی که قبلا بهم زده بود هنوزم روی صورتش جا خوش کرده، اما این بار نگاهمو ازش نمیگیرم. در واقع، اون داره میاد سمت غرفه ما و من نمیتونم نگاهمو از نگاهش بگیرم. قبل از اینکه بتونم واکنشی نشون بدم، میاد و کنارم روی نیمکت میشینه.
خدایا. داره چیکار میکنه؟
میگه: «عزیزم، ببخشید دیر کردم» و دستشو دور شونههام میپیچه.
اون الآن بهم گفت عزیزم؟ یه آدم غریبه همین الآن دستشو گذاشت روی شونههام و بهم گفت عزیزم.
اینجا چه خبره؟
به پدرم نگاه میکنم و با خودم فکر میکنم این اتفاق یه جورایی زیرِ سرِ اونه، اما اونم داره با سردرگمی بیشتری به غریبهای که کنارم نشسته نگاه میکنه.
وقتی احساس میکنم لبای مرد غریبه موهامو لمس میکنه، بدنم زیر بازوی مردونهاش از تعجب خشک میشه.
زیر لب میگه: «لعنت به ترافیک لسآنجلس.»
یه آدم غریبه همین الآن موهامو بوسید.
اینجا واقعآ چه خبره؟
مرد غریبه دستشو به سمت پدرم میگیره و میگه: «من بِن۸ هستم. بنتون جیمز کسلِر۹. دوستپسر دخترتون.»
دوستپسر... چی؟
پدرم باهاش دست میده. مطمئنم دهنم ناخودآگاه از تعجب باز مونده، برای همین بلافاصله میبندمش. نمیخوام بابام بفهمه این مردو به هیچ وجه نمیشناسم و البته نمیخوام این آقای بنتون فکر کنه اونقدر از توجهش خوشم اومده که فکم از تعجب داره زمینو لمس میکنه. فقط اینطوری بهش نگاه میکنم، چون... خب... چون معلومه که این غریبه یه دیوونه به تمام معناست.
بن دست پدرمو رها میکنه و راحت به پشتی نیمکت تکیه میده. بعد آروم چشمکی بهم میزنه و کمی نزدیک میشه و دهنشو اونقدر به گوشم نزدیک میکنه که هر آن ممکنه ازم مشت بخوره.
آروم توی گوشم زمزمه میکنه: «فقط باهام هماهنگ باش.» بعد همون طور که هنوز داره لبخند میزنه، عقب میشینه.
فقط باهام هماهنگ باش؟
اینجا چه خبره؟ کلاس خصوصی بداههگویی؟
حجم
۲۳۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۲۳۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
نظرات کاربران
چند صفحه به پایان کتاب مونده و ترجیح دادم این نظر رو بنویسم. یه دوستی تو بخش نظرات نوشته بود بیشتر شبیه رمانای تینیجریه و یکی دیگه نوشته بود با سطح نوجوانانه... شاید اگه خود من دو سال پیش این رمان رو
به این میگن عشق واقعی💗 این کتاب درباره چی بود؟ -درباره اینکه تصمیم های عجولانه چه صدمه ای به ما میزند. -برای عشق واقعی هیچ مانعی وجود ندارد -نباید بابت ظاهرمان خجالت زده باشیم، باید به درونمان افتخار کنیم چه کسایی این کتابو بخونن؟
داستان واقعا احساسی و قشنگی داشت قلم کالین هوور واقعا اعتیادآوره عاشق شخصیت های رمان میشی و نمیتونی رهاش کنی نمی دونم چرا احساس می کنم شخصیت های مرد رمان های این نویسنده زیادی خوب و بی نقص ان انگار
کتاب های کالین هوور دقیقا اینجوری که حس میکنی داری یه رمان سطح پایین تینیجری میخونی ولی آخر کتاب میفهمی که زیادی زود قضاوت کردی . این نویسنده توی جهان مشهوره و قلمش فوق العاده است و فکر میکنم به قدری
داستان پردازی کتاب یه چیز خیلی خاص و در عین حال کامل و بی نقص بود. نمیشه گفت یک رمان فوق العاده بود اما بعد از مدتها یک کتاب تونست منو قانع کنه. توصیفهای احساسهای درونی شخصیتهای داستان یکی از
کتاب خوب و قشنگی بود. سرگرمت میکنه و نمیتونی بلند شی مثل اعتیاد ، میخوای هی بلند شی اما میگی این صفحه هم بخونم.
خوندن کتابهای کالین هوور،برام مثل یک ارامبخش عمل میکنه و حتی شده برای چندساعت منو از زندگی کسل و روزمره خارج میکنه؛در واقع اولین نویسنده ایه که دلم میخواد تمام کتابهاش رو در آغوش بگیرم از بس برام شیرین و
کتاب بسیار خوبیه .👏شخصیت پردازی و محوریت خوبی داره صحنه ها قابل پیش بینی نیست و همین هیجان انگیزش میکنه رمانی با تم عاشقانه است ♥️که میشه در دیالوگ هاش درس هایی خوب از یک زندگی درست گرفت 👌من از
اگه آخرش اونجوری تموم نمیشد قطعا بهش پنج ستاره میدادم!ولی بهرحال… نویسنده تو این کتاب خیلی خوب تونسته نشون بده تصمیمایی که تو یه لحظه و از سر خشم و بیفکری میگیریم میتونه چه عواقب جبران ناپذیری داشته باشه! . . . من تقریبا هر
داستانش جالب بود و به نظرم نکته های خیلی خوبی داشت و ارزش یبار خوندن رو داره منکه عاشق کتاب های این نویسنده شدم و از طاقچه میخوام که بقیه کتاب های این نویسنده رو در طاقچه بی نهایت بزاره