دانلود و خرید کتاب هوش اجتماعی؛ علم جدید دانیل گلمن ترجمه حمیدرضا بلوچ
تصویر جلد کتاب هوش اجتماعی؛ علم جدید

کتاب هوش اجتماعی؛ علم جدید

نویسنده:دانیل گلمن
امتیاز:
۳.۵از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هوش اجتماعی؛ علم جدید

هوش اجتماعی؛ علم جدید یکی از کتاب‌های جالب دکتر دانیل گلمن در معرفی انواع هوش بشری است. گلمن پیش از این کتاب‌هایی هم درباره هوش هیجانی و هوش محیط زیستی نوشته است.

 درباره کتاب هوش اجتماعی؛ علم جدید

 گلمن در این کتاب می‌گوید علم عصب‌شناسی کشف کرده است که طراحی مغز انسان به گونه‌ای است که او را موجودی اجتماعی می‌سازد، یعنی هر زمان که با کسی سر و کار پیدا می‌کنیم، به گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر وارد یک رابطهٔ صمیمانهٔ مغز به مغز می‌شویم. این رابطهٔ مغزی به ما امکان می‌دهد که بر مغز، همین طور جسمِ شخص دیگر تأثیر بگذاریم ـ همان طور که او می‌تواند بر ما تأثیر بگذارد. حتی عادی‌ترین تماس‌های روزمره، به عنوان تنظیم‌کننده‌های مغز عمل می‌کنند، عواطف و هیجانات‌مان را شکل می‌دهند و بعضی از آنها برای‌ما مطلوب و خواستنی می‌شوند، و بقیه نه. هرچه‌قدر ارتباط ما با دیگری از نظر عاطفی قوی‌تر باشد، تأثیرگذاری دوطرفه‌مان بر یکدیگر بیشتر خواهد بود. بیشترین داد و ستدهای عاطفی ما با افرادی صورت می‌گیرد که بیشترین اوقات خود را با آنها می‌گذرانیم ـ بویژه آنهایی که بیشترین حس دلسوزی و مراقبت را نسبت به آنها داریم. در طی این ارتباطات مغزی، مغزهای ما با یکدیگر وارد نوعی پایکوبی عاطفی و احساسی می‌شود. روابط اجتماعی ما با مردم، همانند نوعی تنظیم‌کننده عمل می‌کند. چیزی مثل یک ترموستات که عواطف و احساسات‌مان، همچنین عملکردهای ذهنی‌مان را مرتب و منظم می‌کند.

 گلمن در این کتاب درباره نقش هوش انسانی در روابط اجتماعی می‌نویسد و درواقع هوش اجتماعی را که تعین‌کننده رفتار و نوع ارتباط ما با انسان‌های دیگر در اجتماع است با جزئيات و برمبنای کشفیات علمی در این زمینه معرفی می‌کند. او این کتاب را کامل کننده کتاب هوش عاطفی خود معرفی کرده است.

 خواندن کتاب هوش اجتماعی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

متخصصان و علاقه‌مندان به مباحث روان‌شناسی و عصب‌شناسی

درباره دانیل گلمن

دکتر دانیل گلمن، مسئولیت بخش علوم رفتاری نیویورک تایمز را به عهده دارد. او در هاروارد تدریس می‌کرد و پیش از این سردبیر مجله سایکولوژی ToDay بود. سایر کتاب‌های او عبارتند از هوش اجتماعی، کار با هوش هیجانی و ذهن مراقبه‌گر است.

بخشی از کتاب هوش اجتماعی؛ علم جدید

یک روز بعد از ظهر، در مدرسهٔ الاهیات پرینستون قرار بود چهل تن از دانش‌آموختگان بر اساس یک سخنرانی تمرینی مورد ارزیابی قرار گیرند. موضوع سخنرانی نیمی از آنان، از موضوعات انجیل تعیین شده بود و بقیه باید دربارهٔ حکایت مرد نیکوکاری صحبت می‌کردند که برای کمک کردن به غریبه‌ای مجروح، که مورد بی‌اعتنایی تعدادی خشکه مقدس قرار گرفته بود، در کنار راه توقف می‌کند.

همهٔ افراد در اتاقی جمع شده و در حال تمرین بودند. هر پانزده دقیقه یک نفر از آنان برای انجام سخنرانی خود باید به ساختمانی دیگر می‌رفت. هیچ یک از آنان نمی‌دانستند در حال پس دادن آزمونی دربارهٔ گذشت و فداکاری هستند.

مسیر آنان از جلوی دری می‌گذشت که در آن جا مردی ناله‌کنان از درد بر زمین افتاده بود. بیست و چهار نفر از دانشجویان بی آن که کوچک‌ترین توجهی به ناله‌های غم‌انگیز مرد نشان دهند، از جلوی او گذشتند. حتی آنهایی که قرار بود داستان مرد نیکوکار را امتحان دهند از نظر رفتار هیچ تفاوتی با بقیه نداشتند.

آنها می‌ترسیدند مبادا دیر به آزمون برسند. از بین ده نفری که فکر می‌کردند بموقع به آزمون نمی‌رسند، فقط یک نفرشان توقف کرد؛ و از میان ده نفر دیگر که می‌دانستند وقت کافی دارند، شش نفر ایستادند.

به نظر می‌رسد یکی از عوامل مهمی که در گذشت و فداکاری نقش دارد، داشتن وقت برای توجه کردن است؛ برای این که به بهترین وجه برای همدردی برانگیخته شویم، لازم است بر روی موضوع تمرکز کامل پیدا کنیم تا از نظر عاطفی درگیر آن شویم.

مسلماً افراد از نظر توانایی، تمایل، و علاقه برای توجه نشان دادن به چیزی، با یکدیگر متفاوت هستند. ممکن است یک نوجوان توجهی به صدای غرغر مادرش نشان ندهد، اما لحظه‌ای بعد به صدای دوستش که تلفنی با او صحبت می‌کند با تمرکز کامل گوش کند. دانشجویان یادشده نیز برای شرکت در آزمون خود آن قدر دغدغه فکری داشتند که مایل نبودند یا نمی‌توانستند به مرد افتاده توجه کنند. بدون شک آنها طوری درگیر افکار خود و فشار زمان بودند که حتی متوجه وضعیت او هم نشدند، تا چه رسد به این که کمکش کنند.

در شهرهای بزرگ، پدیده‌ای به نام « شهرزدگی » وجود دارد که موجب می‌شود افراد چنان غرق در مشغلهٔ خود باشند که دیگر تمایلی به توجه یا کمک کردن به دیگری نداشته باشند. به نظر جامعه‌شناسان، دلیل گرایش افراد به این حالتِ در خودفرورفتگی در خیابان‌های شلوغ شهر، این است که می‌خواهند خود را در برابر هجوم محرک‌های فراوان اطراف حفاظت کنند. برای رسیدن به این هدف پیداست که به طور ناخودآگاه با کم کردن توجه از مواردی که نیازمند توجه آنها است، انرژی لازم برای حفاظت از خود را فراهم می‌آورند. به قول یک شاعر، ما شلوغی خیابان را با نگاه خیره و گوش‌های بسته، برای خود قابل تحمل می‌کنیم.

به علاوه در اجتماع، توجه ما بین عوامل گوناگون تقسیم می‌شود. شاید اگر در خیابانی واقع در یکی از شهرهای بزرگ امریکا، مرد بی‌خانمانی دست نیاز به سوی مردم دراز کند، در حالی که چند قدم آن طرف‌تر زنی خوش‌پوش با سخنان جذاب در حال جلب توجه مردم برای امضای عریضه‌ای سیاسی باشد، هیچ کس به مرد فقیر اعتنایی نکند (البته این امر بسته به علائق افراد می‌تواند کاملاً برعکس باشد: توجه به مرد فقیر و بی‌اعتنایی به درخواست سیاسی زن.) به طور خلاصه، اولویت‌های ما، میزان سازگاری با جامعه و هزاران عامل مربوط به روانشناسی اجتماعی می‌توانند موجب شوند ما عواطف و توجه (و به تبع آنها همدردی) خو


معرفی نویسنده
عکس دانیل گلمن
دانیل گلمن

دانیل گلمن (دنیل گلمن) در‌ ۷‌ مارس ۱۹۴۶ در یک خانواده‌ی یهودی در استاکتون کالیفرنیا به‌دنیا آمد. مادرش فی گلمن (۲۰۱۰- ۱۹۱۰) استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه پاسیفیک Pacific و پدرش ایروینگ‌گلمن (۱۹۶۱- ۱۸۹۸) استاد کالج استاکتون‌ Stockton در زمینه‌ی علوم انسانی بود.‌

پرنیان
۱۴۰۱/۰۲/۲۳

کتابی فوق العاده مفید برای داشتن ارتباطی موثر ، با اراعه دلایل علمی و جذاب، من واقعا لذت بردم ، ممنون از طاقچه عزیز واینکه بعضی از کتابهای اقای گلمن رو در بینهایت قرار دادیدبرقرار باشید

هیجانات قابل سرایت هستند. عواطف و هیجانات شدید، آسان‌تر و زودتر از یک ویروس سرماخوردگی وارد بدن و ذهن ما می‌شوند ـ به همین دلیل می‌توان آنها را معادل عاطفی ویروس سرماخوردگی دانست.
Sajjad
رابطهٔ انسانی رنج‌آور و ناراحت‌کننده، می‌تواند هورمون‌های استرس را تا بدان حد افزایش دهد که موجب تخریب ژن‌های کنترل‌کنندهٔ سلول‌های ضد ویروس گردد.
احسان رضاپور
درصد از کودکان دوسالهٔ امریکایی، حداقل سه ساعت در روز تلویزیون تماشا می‌کنند ـ در طی این ساعات آنها هیچ تماس و گفتگویی با افرادی که می‌توانند به آنها مهارت‌های رفتاری مناسب را یاد بدهند ندارند. در این سنین، هرچه‌قدر آنها بیشتر تلویزیون تماشا کنند، سرکش و وحشی‌تر می‌شوند و آشفته و غیرقابل کنترل‌تر خواهند بود.
l
توجه کردن، امکان برقراری رابطهٔ عاطفی را فراهم می‌کند و بدون توجه، همدلی معنا پیدا نمی‌کند.
Sajjad
« انسان نه یک جانور منطقی، بلکه جانوری منطق‌ساز است. »
متین
ارتباط مغزها، خارج از حیطهٔ آگاهی ما و حتی بدون نیاز به هیچ گونه قصد یا توجه صورت می‌پذیرد. البته ما می‌توانیم به شکل ارادی برای نزدیک شدن به دیگران کارهای آنان را تقلید کنیم، اما غالباً چنین کاری نتیجهٔ عکس دارد. اگر هماهنگی به صورت خودجوش پدید بیاید بهترین نتیجه را خواهد داشت. در غیر این صورت، عملی ارادی با انگیزه‌های پنهان نظیر چاپلوسی به حساب می‌آید. رمز سرعت عمل در مسیر سفید، خودکار بودن آن است. برای آن نمونه، آمیگدال می‌تواند نشانه‌های ترس را با نیم‌نگاهی در چهرهٔ دیگری و با سرعت ۳۳ هزارم ثانیه و در برخی افراد ۱۷ هزارم ثانیه (یعنی کم‌تر از ۲ صدم ثانیه) شناسایی کند.
Sajjad
همان گونه که دود سیگار فرد سیگاری به اطرافیانش آسیب می‌رساند، ممکن است شخص عصبانی با بروز نابه‌جای احساساتش، دیگری را قربانی خشم خود سازد.
mehdiesmaeilinasab
عضو یک گروه بودن، در موقعیت‌های دشوار زندگی در طبیعت، تا چه اندازه در بقای انسان مؤثر است و از طرف دیگر، اگر انسان می‌خواست به تنهایی برای دستیابی به منابع محدود غذایی با یک گروه رقابت کند، با چه خطراتی روبه‌رو می‌شد.
Sajjad
هر قدر حضور ذهن و توجه ما بیشتر باشد، پی بردن به حالت درونی دیگران، هر قدر هم علائم نامحسوس‌تر و شرایط مبهم‌تری پیش رو داشته باشیم، سریع‌تر امکان‌پذیر می‌گردد. در مقابل، با شدید شدن اضطراب، توانایی همدردی در ما کاهش می‌یابد. به طور خلاصه، غرق شدن در خود به هر شکلی که باشد، همدلی را نابود می‌کند و جایی برای دلسوزی باقی نمی‌گذارد. زمانی که تمام توجه ما وقف خودمان می‌شود، دنیای ما نیز به مشکلات‌مان محدود می‌گردد و گرفتاری‌ها در نظرمان بزرگ جلوه می‌کنند. اما هنگامی که به دیگران توجه می‌کنیم، دنیا برایمان وسعت می‌یابد و مشکلات خودمان به حاشیهٔ ذهن رانده می‌شوند و در نتیجه کوچک‌تر به نظر می‌رسند. به این ترتیب ظرفیت ما برای ارتباط بیشتر یا قوی‌تر و نیز دلجویی از دیگران افزایش پیدا می‌کند.
Sajjad
عمل دروغ گویی مستلزم فعالیت آگاهانه و ارادی در مسیر خاکستری است که با به کار افتادن سیستم‌های نظارت بر عملکرد انسان، موجب می‌گردد تمام اعمال و کلمات ما حساب‌شده ابراز شوند. طبق نظر اِکمن، افراد دروغ‌گو آن قدر که به انتخاب کلمات خود دقت می‌کنند تا دروغ‌شان ماهرانه از کار دربیاید، به تغییرات چهرهٔ خود توجه ندارند.
Sajjad
از آن جا که فقط فکر کردن به یک عمل مغز را آمادهٔ انجام آن عمل می‌سازد، برانگیختگی ما را هدایت می‌کند تا اعمال روزمرهٔ خود را بدون هیچ گونه تلاش یا تفکر انسانی دربارهٔ این که در مرحلهٔ بعد چه باید کرد، به انجام برسانیم. چیزی شبیه فهرست کارهای ذهنی که باید انجام شوند. مثلاً صبح‌ها با دیدن مسواک خود در دستشویی، به طور خودکار آن را برمی‌داریم و شروع به مسواک زدن می‌کنیم. این گونه اشتیاق به عمل، همه جا هدایت‌کنندهٔ ما است.
Sajjad
نمایشنامه‌نویس مشهور روس، آنتون چخوف می‌گوید، « هیچ وقت در پردهٔ دوم نمایش اسلحه را روی دیوار نگذار، مگر آن که بخواهی در پایان پردهٔ سوم از آن استفاده کنی ـ زیرا تماشاچی انتظار دارد از آن استفاده کنی. »
Sajjad
به نظر می‌رسد محرک‌های فکری، نیروی خود را از مسیر سفید و از طریق همراهی با عواطف قوی به دست می‌آورند. افکاری که بتوانند ما را تحریک کنند برای ما مهم محسوب می‌شوند و این امر دقیقاً در مورد عواطف نیز صادق است.
Sajjad
به راستی خنده می‌تواند کوتاه‌ترین راه اتصال دو مغز باشد که با گسترش غیرقابل توقف خود، به سرعت پیوندی اجتماعی را پدید می‌آورد. دو دختر جوان را در نظر بگیرید که با هم مشغول خندیدن هستند. هر چه بیشتر با هم دوست باشند و بخندند، احساس هماهنگی، شادابی و نشاط بیشتری خواهند داشت. به بیان دیگر آنها حالت یکدیگر را تشدید می‌کنند. هرّ و کرّ آن دو شاید برای بزرگ‌ترها افراطی و ناخوشایند به نظر برسد، اما برای خودشان بهترین لحظات توأم با صمیمیت و دوستی خواهد بود.
Sajjad
طبیعت خواهان گسترش روابط مثبت است. با وجود این که تهاجم و خشونت جایگاهی بارز در زندگی بشر دارد، ولی ما به طور ذاتی برای نامهربانی با یکدیگر ساخته نشده‌ایم.
Sajjad
لبخند، نسبت به سایر حالت‌های عاطفی دارای یک امتیاز است: مغز انسان چهره‌های شاد را بهتر و سریع‌تر از چهره‌هایی با سایر احساسات شناسایی می‌کند و آنها را ترجیح می‌دهد ـ این پدیده را « مزیت چهرهٔ شاد » می‌نامند.
Sajjad
به گفتهٔ یک ضرب‌المثل تبتی: « وقتی به زندگی لبخند می‌زنی، نیمی از این لبخند برای خودت و نیمی از آن برای دیگری است. »
Sajjad
اعصاب آئینه‌ای ما را مطمئن می‌کنند به محض آن که دیگری احساسی را در چهرهٔ ما ببیند، بلافاصله همان احساس را در درون خود حس می‌کند. بنابراین ما به تنهایی احساسات خود را تجربه نمی‌کنیم، بلکه اطرافیان ما نیز، چه به شکل آشکار و چه به صورت نهفته، آن را تجربه می‌کنند.
Sajjad
من عمل شما را از طریق خلق الگویی از آن در مغز خود درک می‌کنم. جیاکومو ریزولاتی، دانشمند عصب‌شناس ایتالیایی که اعصاب آئینه‌ای را کشف کرد، می‌گوید، این سیستم‌های عصبی « به ما امکان می‌دهد ذهن دیگران را نه از طریق استدلال مفهومی، بلکه به وسیلهٔ شبیه‌سازی مستقیم درک کنیم؛ یعنی از راه احساس و نه از راه فکر. » به کار افتادن مدارهای مشابه در دو مغز موجب می‌شود بلافاصله به حسی مشترک دست یابند که به آنها می‌گوید در یک لحظهٔ خاص چه چیزی مهم است. این امر نوعی رابطهٔ بی‌واسطه، یا حس سهیم بودن با هم در لحظه را پدید می‌آورد. عصب‌شناسان این حالت بازتاب دوجانبه را « تشدید تفاهم » می‌نامند، پیوند میان دو مغز که از طریق مسیر سفید، مداری دونفره به وجود می‌آورد.
Sajjad
سلول‌های عصبی آئینه‌ای ما، به محض آن که کسی را مثلاً در حال خاراندن سر و یا پاک کردن اشک می‌بینیم، شروع به فعالیت می‌کنند تا بخشی از الگوی فعال‌سازی اعصاب در مغز ما، رفتار آنها را تقلید کند. از این طریق اطلاعات مشابه و یکسانی از آنچه در حال مشاهده هستیم برای سلول‌های حرکتی‌مان فراهم می‌شود و این امکان را می‌یابیم که طوری در اعمال دیگران مشارکت کنیم که انگار خودمان در حال انجام آن اعمال هستیم.
Sajjad

حجم

۵۸۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۵۸۰ صفحه

حجم

۵۸۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۵۸۰ صفحه

قیمت:
۸۱,۰۰۰
تومان