کتاب کافکا؛ به سوی ادبیات اقلیت
معرفی کتاب کافکا؛ به سوی ادبیات اقلیت
کتاب کافکا؛ به سوی ادبیات اقلیت، نوشته ژیل دلوز و فلیکس گتاری، تصویر جدیدی از کافکا به مخاطبان ارائه میکند. کافکای این کتاب، با کافکایی که از قبل میشناختید متفاوت است.
کتاب کافکا؛ به سوی ادبیات اقلیت را با ترجمهی حسین نمکین بخوانید و با این چهرهی جدید آشنا شوید.
دربارهی کتاب کافکا؛ به سوی ادبیات اقلیت
اولین چیزی که با شنیدن نام کافکا به ذهنتان میآید چیست؟ مردی دلمرده، ناراحت و افسرده که تبدیل به حشره شده است؟ ممکن است با فکر کردن به کافکا، یک نسخهی ایرانی از او به ذهنتان بیاید. صادق هدایت. هم چون آثار او را ترجمه میکرده و هم چون انگار میخواسته مانند او باشد. داستانهایی مینوشته که عموم جامعه آن را سیاه میدانند و خواندنش، مایهی افسردگی است. اما ژیل دلوز و فلیکس گتاری در کتاب کافکا؛ به سوی ادبیات اقلیت نظری متفاوتی دارند. آنها میخواهند در این کتاب، کافکای متفاوتی را نشانتان بدهند. شخصیتی که تا به حال ندیدهاید و احتمالا پیش از این نمیشناختید.
شاید کسی کافکایِ این کتاب را بجا نیاورد. گفتنِ اینکه چیزی به نامِ «دانشِ شادِ کافکا» وجود دارد، چیزِ عجیبی است. کافکای این کتاب، خرخاکیِ قهرمانی است که کاری جز نقبزدن در بلوکهای عرصهی نمادین ندارد: میل به زندگی تحرکی افقی در عضلات است که درست مثلِ آب راهِ خود را در دلِ سنگ باز خواهد کرد.
کتاب کافکا؛ به سوی ادبیات اقلیت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران کافکا و علاقهمندان به آثار ادبی معاصر از خواندن کتاب کافکا؛ به سوی ادبیات اقلیت لذت میبرند.
بخشی از کتاب کافکا؛ به سوی ادبیات اقلیت
چطور میشود به جهان آثار کافکا وارد شد؟ این جهان یک ریزوم است؛ یک نَقب. قصری است که از قضا دروازههای متعددی دارد اما چیزی که ناشناخته است، موقعیت این درها و قواعد استفاده از آنهاست. یا هتل امریکا، پُر از درهای اصلی و فرعی و نگهبانهایی است که از آنها مراقبت میکنند؛ حتی ورودیها و خروجیهای بیدری هم دارد. بااینحال، ممکن است در ظاهر اینطور بهنظر برسد که جهان کافکا نقبی است که یک و تنها یک ورودی دارد (مثل داستان نقب)؛ و باز ممکن است اینطور بهنظر برسد که در این نقب، حیوان کاری از دستش برنمیآید جز اینکه مدام در خیال یافتن یک ورودی دوم باشد، ورودی دومی که کارکردی جز نظارت [بر ورودی اول] و پاییدن آن ندارد. اما این تلهای است که آن حیوان و کافکا باهم ساختهاند. کل آن توصیفاتی که دربارهٔ نقب میشنویم، صرفاً برای حقهزدن به دشمن است. بنابراین، ما از نقطهای تصادفی وارد خواهیم شد، و ما بههرحال از یکی از این درها تو خواهیم رفت؛ راههایی که هیچکدام بیشتر از دیگری نمیارزند، و هیچ دری لزوماً مزیتی بر باقی درها ندارد، حتی اگر دری که برای ورود انتخاب کردهایم، وانمود میکند که بنبست، شکافی تنگ یا یک سیفون است. درعوض، تنها کاری که میکنیم این است که بفهمیم ورودی ما به چه نقطههای دیگری راه دارد، به چه تقاطعها و دالانهای دیگری که ممکن است آدم موقع عبور از یک نقطه به نقطهٔ دیگر از کنارشان بگذرد. سعی خواهیم کرد تا نقشهٔ ریزوم را پیدا کنیم. بفهمیم این نقشه بسته به راهی که برای ورود انتخاب کردهایم، چگونه شکلش را عوض میکند. تنها همین اصل ورودیهای چندگانه یا تعدد مدخلهاست که نمیگذارد سروکلهٔ دشمن پیدا شود؛ سروکلهٔ دال و همهٔ آن تلاشهایی که میخواهند متنی را که به رویمان آغوش گشوده است تا تجربهاش کنیم، [درعوض] تأویل کنیم.
حجم
۲۹۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۲۹۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
نظرات کاربران
دلوز و گتاری در این اثر خوانشی متفاوت از آثار کافکا ارائه می دهند که متفاوت از نقد ها و تفسیر های دیگر است. نوعی نقد شیزوآنالیزی، که از نظریات اساسی دلوز و گتاری است و درکتاب های مشترک این
توصیه میکنم این اثر برای آنهاییکه حد اقل چند کتاب از آثار کافکا را خوانده باشند دلچسب است درود بر صادق هدایت معرف کافکا به ایرانیان .
چرا آثار فرانتس کافکا در اپ موجود نمی باشد