دانلود و خرید کتاب پرنده به پرنده آن لاموت ترجمه مهدی نصراله‌زاده
تصویر جلد کتاب پرنده به پرنده

کتاب پرنده به پرنده

نویسنده:آن لاموت
انتشارات:نشر بیدگل
امتیاز:
۳.۸از ۳۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پرنده به پرنده

کتاب پرنده به پرنده نوشته آن لاموت است که با ترجمه مهدی نصراله‌زاده منتشر شده است این کتاب درس‌هایی درباره‌ی نوشتن و زندگی است که نویسنده با زبانی جذاب در اختیار خواننده قرار داده است.

درباره کتاب پرنده به پرنده

آن لاموت به خواننده‌هایی که در سودای نوشتن هستند یاد می‌دهد که چگونه نوشتن را به بخشی از زندگی تبدیل کنند. لاموت در کتاب «پرنده به پرنده» ترغیب می‌کند، تعلیم می‌دهد و الهام می‌بخشد. کتاب پرنده به پرنده یکی از محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین کتاب‌ها درباره نویسندگی است، اما چیزی که کتاب را متمایز می‌کند این است که تنها کتابی درباره نویسندگی نیست و بیشتر شبیه به خودزندگی‌نامه‌‌‌ای خواندنی است که در آن لاموت همانقدر که درباره نویسندگی می‌گوید درباره زندگی نیز می‌نویسد.

خواندن کتاب پرنده به پرنده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌نویسی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب پرنده به پرنده

بیست‌وشش‌ساله بودم، موقعی که پدرم دیگر  یک سالی می‌شد که مُرده بود. باورکردنی نبود. از من کتابی منتشر شده بود! من اکنون درست همان چیزی بودم که همواره رؤیایش را داشتم. و راست نبود اگر می‌گفتم که اکنون دیگر به نیروانا رسیده‌ام؟ چه عرض کنم!

پیش از آنکه نخستین کتابم را بفروشم به‌جد خیال می‌کردم که انتشار کتاب به‌طور آنی و خودبه‌خودی رضایت‌بخش خواهد بود، تجربه‌ای بسیار مثبت، روحیه‌بخش و رمانتیک، چیزی شبیه یک آگهی تبلیغاتیِ شرکت هالمارک، آنجا که یک نفر، در حرکت آهسته، دوان‌دوان از بین چمنزاری پوشیده از گل‌های وحشی عبور کرده و خودش را در آغوش گرمِ تحسین و تفاخر پرتاب می‌کند.

چنین چیزی برای من اتفاق نیفتاد. برای بیشتر نویسنده‌ها، ماه‌های قبل از بیرون آمدن و روی خشت افتادنِ یک کتاب مصداق دست‌وپنجه نرم کردن با بدترین کابوس‌هایی است که زندگی برایتان در چنته دارد، بسیار شبیه بیست دقیقهٔ اول فیلم و اینک آخرالزمان کوپولا، آنجا که مارتین شین را در اتاق متلی در سایگون می‌بینیم، کاملاً به‌هم‌ریخته و ازهم‌پاشیده. انتظار و خیالات مختلف، هم شاد و آفتابی و هم گرفته و تیره‌وتار، جان آدم را می‌گیرد. افزون بر همهٔ اینها، یک مورد دیگر هم هست: نقدهای اولیهٔ کتاب که حدود دو ماه قبل از انتشار کتاب درمی‌آیند. من کتابی نازک دربارهٔ پدرِ درحال‌مرگم که اکنون دیگر مرده بود نوشته بودم. حال، برطبق دو یادداشت اولِ منتشرشده دربارهٔ آن، کتاب من یک اتلاف‌وقت تمام‌عیار بود، اثری فوق‌العاده کسل‌کننده، احساساتی و ازخودمتشکر که مثل استفراغ عنکبوت همهٔ چیزهای حال‌به‌هم‌زنِ دنیا را یک‌جا باهم داشت.

این البته عین کلمات استفاده‌شده در آن یادداشت‌ها نیست.


سپیده برگ بیده
۱۳۹۹/۰۹/۱۴

این کتاب اولین کتابیه که درمورد نویسندگی خوندم و با اینکه اوایل کتاب با ترجمه و نوشتار کتاب نمیتونستم ارتباط برقرار کنم (و خیلی طول کشید تا عادت کنم بهش) اما به شدت به من انگیزه داد برای شروع. نویسنده‌ی

- بیشتر
imalializade
۱۳۹۹/۱۱/۲۳

لاموت بامزه و در عین حال به شکل بیمارگونه‌ای پرحرف است. فکر می‌کنم خواندن این کتاب می‌تواند حال نویسنده‌های افسرده را کمی بهتر کند.

سارا مطلوب
۱۴۰۰/۰۵/۰۱

کتاب محشره برای هر کسی که آرزوی نوشتن داره ولی تو چاله‌چوله‌های مسیر گیر افتاده. همهٔ روایت خودمونی و بدیع و دست‌اوله، ضمن اینکه زبان طنز بسیار به جذابیتش کمک می‌کنه. از توصیه‌های کلیشه‌ای نویسنده‌ها به نوآموزان هم خبری نیست.

- بیشتر
محسن حرمی
۱۴۰۰/۰۴/۱۷

این کتاب بی نظیره، قطعا از خوندنش و خلاقیت در نگارش و پیوند جذابی که لاموت بین نوشتن و زندگی ایجاد کرده شگفت زده میشید. برای من که عجیب الهام بخش بود. و بهتره در پایان بگم این کتاب کتابی درباره

- بیشتر
کاربر ۱۱۸۳۹۹۰
۱۳۹۹/۰۹/۱۴

S99RENPXQ187P۴۰٪تخفیف اشتراک

راحله
۱۴۰۰/۰۴/۲۳

برای شروع نویسندگی خوبه

m.dehnavi
۱۴۰۳/۰۴/۰۴

این کتاب بیشتر برای افرادیه که کمی نوشتن بلدند، راه و چاه رو میشناسن ولی گیج شدن و گیر کردن. وقتی میخونن میفهمن مشکل تمام نویسندگان مشترکه و دلگرم میشن. در حقیقت پی می‌بریم که همه انسان هستیم و پر

- بیشتر
امیر
۱۴۰۱/۱۰/۲۱

کتاب خیلی خوبیه. یه درخواست داشتم، میخواستم بگم کسی که کتاب خوب در مورد نویسندگی یا رمان نویسی خونده به بنده هم معرفی کنه. البته کتاب هایی که در طاقچه هم باشه. ممنون میشم اگه وقتتون رو برای چند دقیقه

- بیشتر
Darvag
۱۴۰۱/۰۴/۰۸

سلام خدمت دوستان من کتاب های نویسندگی رو بیشترشون رو حدودا مطالعه کردم این تکنیک بهتون نمیگه فقط امیدوارتون میکنه که بنویسید . درمورد پیرنگ و عناصر و شخصیت سازی و ... صحبتی نمیشه. برا سرگرمی خوبه بخونی کسی که اول راه هستش

- بیشتر
Albus
۱۴۰۳/۰۱/۲۷

این کتاب برام باز نمیشه

به قول مارک تواین، حضرت آدم تنها بشری بود که وقتی چیز خوبی می‌گفت می‌دانست هیچ‌کس آن را پیش‌تر نگفته.
SaNaZ
اگر یک چیز را با اطمینان کامل می‌دانستم آن بود که اگر می‌خواهی خدا را به خنده بندازی، به او بگو که برای آینده چه نقشه‌ها داری.
SaNaZ
تقریباً هر نویسنده‌ای که به عمرم شناخته‌ام توانسته است کسی را پیدا کند که هم‌زمان یک دوست و یک منتقد باشد.
SaNaZ
فلانری اُکانر گفته است، هرکس دوران کودکی را سپری کرده باشد مواد و مصالح کافی برای آنکه باقی عمرش را بنویسد دارد
کاربر ۲۰۸۴۰۷۳
من کتاب‌ها را مثل آدمی که دارد ویتامین می‌گیرد می‌بلعیدم، چون می‌ترسیدم اگر این کار را نکنم همین آدم خودشیفتهٔ شل‌ووِل و میان‌مایه‌ای که هستم باقی می‌مانم، و خوابش را ببینم که روزی آدم فکوری بشوم یا حتی کسی بشوم که دیگران جدی‌اش بگیرند.
zahra.shabestarii
به او گفتم که آرام‌وقرار ندارم، همه‌جا هستم و هیچ‌جا نیستم، بالا و پائین می‌شوم، پخش‌وپلا می‌شوم، اوج می‌گیرم، سقوط می‌کنم، عقب می‌نشینم، سرگشته و گمشده‌ام، و در میانهٔ همهٔ این احوال، تلاش می‌کنم به حسی هرچند گذرا از سکون و آرامش‌خاطر نیز دست یابم.
SaNaZ
هرقدر هم که مالامال از ایده و احساس باشیم، یک جا ناگزیریم عملاً بنشینیم و بنویسیم.
SaNaZ
اما صِرف خواست و ارادهٔ شما برای اینکه این امور اتفاق بیفتد کافی نیست. مداومت و استقامت و ایمان و کارِ سخت لازم دارد. بنابراین، کار دیگری که می‌توانید بکنید آن است که پیش بروید و دست‌به‌کار شوید.
کاربر ۲۰۸۴۰۷۳
انسداد ذهنیِ مبتلابهِ نویسندگان برای شما هم اتفاق خواهد افتاد. شما آن اندکی را که اخیراً نوشته‌اید خواهید خواهند و با وضوح کامل خواهید دید که نوشته‌تان یک تکه آشغال به‌تمام‌معناست.
imalializade
اگر می‌خواهی خدا را به خنده بندازی، به او بگو که برای آینده چه نقشه‌ها داری.
imalializade
یک وقتی از نویسندهٔ امریکایی، ایتن کَنین، خواستم تا برایم از ارزشمندترین چیزی که دربارهٔ نوشتن می‌داند بگوید و او بی‌درنگ جواب داد، «هیچ‌چیز مهم‌تر از یک راوی دوست‌داشتنی نیست. هیچ‌چیز بهتر از آن باعث قوام و دوام یک داستان نمی‌شود.» به گمانم حق با اوست. اگر راوی شما کسی باشد که درک و برداشت ویژه‌اش از اشیا و امور شما را مجذوب می‌کند، دیگر مهم نخواهد بود که برای مدتی طولانی چیز زیادی در روایت اتفاق نیفتد.
zahrainwonderland
«با مخ به زمین خوردن فقط با متمایل شدنِ بیش از حد به جلو اتفاق نمی‌افتد؛ چه‌بسا با متمایل شدن بیش از حد به عقب نیز  با مخ به زمین بخورید» (خطر تصادف همان‌قدر که در جلو تاختن و پیش رفتن وجود دارد در عقب کشیدن و پس نشستن هم هست)
parnian
به قول مارک تواین، حضرت آدم تنها بشری بود که وقتی چیز خوبی می‌گفت می‌دانست هیچ‌کس آن را پیش‌تر نگفته.
imalializade
گاهی اوقات که مشغول آماده کردن صحنه برای ورود شخصیت‌هایتان هستید شاید با خودتان فکر کنید خوب است شخصیت‌هایتان را آزاد بگذارید که بدون حضور شما در کناره‌های صحنه دور هم جمع شوند، خودشان را برای ایفای نقش‌هایشان آماده کنند و فی‌البداهه دیالوگ بگویند.
حجت
موهبت دیگرِ  نویسنده بودن آن است که نوشتن شما را برمی‌انگیزد تا به زندگی، آن‌طور که نرم و آهسته، یا سراسیمه و پرشتاب، در اطرافتان می‌گذرد دقیق‌تر نگاه کنید.
کاربر ۱۸۸۷۰۲۷
کامل بودن یعنی سطحی بودن، غیرواقعی بودن و ملال‌آور بودن تا سرحد مرگ.
SaNaZ
تازه اواخر تابستان همان سال بود که توانستم بفهمم آنها چه احساسی داشته‌اند، آن هم وقتی برای نخستین‌بار رمان ناطور دشت را خواندم و فهمیدم چه حالی دارد اینکه کسی از جانب من و به‌نمایندگی از من حرف بزند، اینکه کتابی را با حسی که هم‌زمان حس پیروزی و حس تسکین است تمام کنی، و اینکه یک حیوان اجتماعی تنها و تک‌افتاده سرانجام از پیلهٔ تنهایی‌اش بیرون بیاید و رابطه برقرار کند.
HaleH.Eb
انتشار کتابْ زندگی‌تان را تغییر نخواهد داد، مشکلاتتان را نیز حل نخواهد کرد. انتشار کتاب باعث نخواهد شد که اعتمادبه‌نفس بیشتری پیدا کنید یا آنکه زیباتر شوید، و احتمالاً شما را ثروتمندتر هم نخواهد کرد. تا روز انتشار کتابتان برسد، یک زمان انتظار بسیار طولانی سپری خواهد گشت، و بعد هم جشن‌ها و مهمانی‌ها معمولاً کمابیش سریع تمام خواهند شد.
imalializade
به انبوه دوستان نویسنده‌ام فکر می‌کنم؛ هیچ‌کدامشان در حالتی از آرامش و رضایتمندیِ محض پیش چشم عالم نمی‌خرامند و نمی‌درخشند. در خطوط چهرهٔ بیشتر آنها حسی از وحشت‌زدگی، جفاشدگی، و حیرت‌زدگی می‌بینید، همچون سگ‌های دامن‌نشین بینوایی که، محض امتحان، رویشان اسپری‌های دئودورانتِ خیلی شخصی پاشیده باشند. هنرجویانم نمی‌خواهند این چیزها را بشنوند. همان‌گونه که نمی‌خواهند بدانند تازه بعد از انتشار کتاب چهارمم بود که من از وضعیت هنرمندی مفلوک و قحطی‌زده بیرون آمدم. آنها نمی‌خواهند بشنوند که بیشتر آنها احتمالاً چیزی چاپ نخواهند کرد و اینکه حتی شمار کمتری از آنها دستشان به دهانشان خواهد رسید. بااین‌حال، خیالات و تصوراتی که آنها دربارهٔ معنا و مفهوم انتشار اثری از خودشان دارند تقریباً هیچ ربطی با واقعیت ندارد.
imalializade
وقتی گیر و مشکل بینش‌تان را دریافتید، از بند رها می‌شوید و شروع به دویدن می‌کنید
کاربر ۲۰۸۴۰۷۳

حجم

۳۴۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۸ صفحه

حجم

۳۴۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۸ صفحه

قیمت:
۱۴۸,۰۰۰
۱۰۳,۶۰۰
۳۰%
تومان