دانلود و خرید کتاب بیست و هشت روز تمام داوید زافیر ترجمه حسین تهرانی
تصویر جلد کتاب بیست و هشت روز تمام

کتاب بیست و هشت روز تمام

معرفی کتاب بیست و هشت روز تمام

بیست و هشت روز تمام نوشته داوید زافیر، رمانی با حال و هوای جنگ جهانی دوم درباره زندگی سخت دختری شانزده ساله به اسم میرا است.

درباره کتاب بیست و هشت روز تمام

داستان در سال ۱۹۴۳ می گذرد. جنگ ویرانگر جهانی در جریان است. جوانان یهودی در گتو ورشو دست به مقاومت می‌زنند و این کار بیست و هشت روز ادامه دارد. میرا، یکی از اعضای گروه مقاومت، دختری شانزده ساله است که در این جدال مرگ و زندگی می‌کوشد با قاچاق مواد غذایی زندگی خود و خواهرش را نجات دهد و در برابر نازی ها مقاومت کند.

داوید زافیر در این کتاب شخصیت اصلی را در برابر یک دوراهی قرار می دهد تا تصمیم بگیرد با انتخابش سرنوشت خواهرش و یهودیان دیگر را رقم بزند. درواقع محور داستان بر تصمیم‌ها و انتخاب های میرا می‌چرخد. 

 خواندن کتاب بیست و هشت روز تمام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به داستان‌های تاریخی به ویژه داستان‌هایی از جنگ جهانی دوم از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

 درباره داوید زافیر

داوید زافیر، متولد ۱۹۶۶، از معروف‌ترین و موفق‌ترین نویسندگان معاصر آلمان است. رمان‌هایش؛ مسیح مرا دوست دارد، کارمای بد، ناگهان شکسپیر، گاو، خانوادهٔ شاد و بیست‌وهشت روز تمام درمجموع به فروش بیش از سه میلیون نسخه دست یافته‌اند و به اکثر زبان‌های زندهٔ دنیا ترجمه شده‌اند. این آثار، خارج از آلمان نیز جزء پرفروش‌ترین کتاب‌ها محسوب می‌شوند. داوید زافیر به‌خاطر نوشتن سناریوی سریال تلویزیونی برلین، برلین موفق به دریافت جایزهٔ تلویزیونی گریمه از آلمان و اِمی (اسکار تلویزیونی) از آمریکا شد. داوید در برمن زندگی و کار می‌کند و دو فرزند دارد.

 بخشی از کتاب بیست و هشت روز تمام

حصارهایی که بردگان یهودی به دستور نازی‌ها بنا کرده بودند - بله، یهودیان اجازه یافتند زندانشان را به دست خودشان بنا کنند - سه متر ارتفاع داشت. روی آن‌ها خرده‌شیشه ریخته بودند و بالایشان هم سیم‌خاردارهایی به ارتفاع تقریباً نیم متر کشیده شده بود. سه واحد از گتو محافظت می‌کردند: نگهبانان، پلیس لهستان و در خود گتو، پلیس‌های یهودی. این خوک‌ها هرچه آلمانی‌ها از آن‌ها می‌خواستند، انجام می‌دادند تا زندگی‌شان نسبت به ما کمی بهتر باشد. به هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌شد اعتماد کرد، من‌جمله به برادر بزرگ‌تر و دلربایم.

قاچاقچیان حرفه‌ای جلوی معدود دروازه‌های گتو به نگهبانان رشوه می‌دادند - تمام نگهبانان از پول خوششان می‌آمد، فرقی هم نمی‌کرد که چه ملیتی داشتند. به‌محض اینکه نگهبانان رشوه را می‌گرفتند، گاری‌های پر از اجناس اجازه پیدا می‌کردند از مرز عبور کنند. موادغذایی را اغلب در کف مضاعف گاری‌ها پنهان می‌کردند، ولی گاهی حیوان‌هایی که گاری را می‌کشیدند، خودشان جنس بودند. هنگام ورود به گتو، گاری‌ها به اسب‌ها بسته بودند، ولی کمی بعد انسان‌ها گاری‌ها را می‌کشیدند.

برای من ورود به گتو و خروج از آن کار چندان راحتی نبود. پولی نداشتم که بخواهم مثل خیلی‌ها به نگهبانان رشوه بدهم و – گرچه لاغراندام - بزرگ‌تر از آن بودم که مثل بسیاری از بچه‌های کوچک که مجبور بودند کمک‌خرج خانواده باشند، از میان سوراخ‌های کوچکی که زیر حصارها ایجاد شده بودند، بیرون بخزم. این موجودات ژنده‌پوش که در هوای گرم، سرد، بارانی، به‌زور از میان سوراخ‌ها رد می‌شدند و به‌زحمت از لوله‌های فاضلاب عبور می‌کردند و متهورانه از حصارها بالا می‌رفتند و دست‌هایشان بر اثر برخورد با خرده‌شیشه‌ها می‌برید، قهرمانان غم‌انگیز گتو بودند. سن اکثرشان زیر ده سال بود، تعدادی از آن‌ها تنها شش‌سال سن داشتند. ولی وقتی در چشمانشان نگاه می‌کردی، انگار هزار سال در این کرهٔ خاکی سرگردان بودند. هر بار که این موجوداتِ جوانِ پیر را می‌دیدم، خوشحال می‌شدم از اینکه توانسته بودم شرایط بهتری را برای زندگی هانا فراهم کنم.



Yasaman
۱۳۹۹/۰۸/۱۷

این رمان از همون صفحه اول کشش داشت. اصلا خسته کننده نبود. توصیفات عالی انگار من خودم در گتو بودم و همه چیز رو داشتم میدیدم. در مجموع عالی و روان بود اما داستان واقعا تلخ بود . باورش سخته آلمانی ها به

- بیشتر
رضا
۱۴۰۰/۰۲/۳۰

خب همونطور که خیلی از دوستان دیگه توضیح دادن این کتاب روایتیست از متن تاریخ که از دل جنایتها و آدم کشی های نازی ها گرفته شده (ترجیح میدم نگم آلمانی ها چون و بگم نازی ها، چون به همون

- بیشتر
tia
۱۳۹۹/۰۶/۳۱

بسیار عالی ، یاد بگیریم که همه انسانها برابرند ، جدای از دین و نژاد و ملیتشان.

fat
۱۳۹۹/۰۲/۱۱

داستان در مورد دختری یهودی به نام میراست که توی گتو همراه با مادرش و خواهر کوچکترش هانا زندگی میکنه . بعد از اینکه پدرش اونا رو ترک میکنه( شما میتونین ترک کردن رو به هرچیزی نسبت بدین😔) میرا فقط

- بیشتر
Tina
۱۳۹۹/۰۶/۲۰

این کتاب فوق‌العاده است. من از خواندنش خیلی لذت بردم. داستان پردازی و توصیفات عالیه و متنی روان دارد.

Raynamaria
۱۳۹۹/۰۲/۲۳

این کتاب همه چیز داره؛ جنگ، عشق، خانواده، دوراهی های اخلاقی، ترس، شجاعت، مقاومت، زندگی و مرگ! شاید اغلب، از روبه‌رو شدن با فیلم ها و کتابهایی درباره فجایع جنگ جهانی پرهیز کنیم. اما فکر میکنم دقیقا این اشتباه محضه. اره

- بیشتر
shaparak
۱۳۹۹/۰۳/۱۹

همه فیلم لیست شیندلر رو دیدن ام هیچ کس به فکر بقیه اون چهارصد هزار نفر که جزو لیست نبودن نیافتاد یا ازشون سراغ نگرفته این کتاب جواب سرنوشت بقیه افراد گتوی لهستان هست

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۳۹۹/۰۲/۱۴

مبارزه برای زنده ماندن تلاش برای لحظه ای نفس و امیدی که از میان ناامیدی شعله می کشد درون مایه اصلی رمان به قیام گتو ورشو در ۱۹آوریل ۱۹۴۳روز عید پسح یهودیان که تا می ادامه داشت و بیست و

- بیشتر
vida.hamzei
۱۳۹۹/۰۳/۳۱

واقعا از مطالعه این کتاب لذت بردم فوق العاده و‌ کتاب های مشابهی که در این باب مطالعه کردم : انسان در جستجوی معنا از ویکتور فرانکل و شهر دزد ها از دیوید بنیوف که در این کتاب داستان از

- بیشتر
Mono
۱۴۰۱/۰۸/۲۲

روایتی از هولوکاست و جنایت‌هایی که نازی‌ها در گتو ورشو و در قبال یهودی‌های لهستان مرتکب شده‌ن. نمی‌دونم چه‌طور باید توصیفش کنم. می‌شه گفت در نوع خودش کم‌نظیر و بی‌کم‌وکاسته. داستان از زبان دختر نوجوانی به اسم میرا روایت می‌شه که

- بیشتر
دیوانه‌کننده است که آدم چه زود می‌تواند دوباره امیدوار شود.
Yasaman
در مرگ، همهٔ ما انسان‌ها مشابه بودیم - حتی اگر ادیان چیز دیگری ادعا کنند
n re
در زندگی، مهم‌ترین چیز رسیدن به نتیجه نیست، بلکه این است که آدم تصمیم به انجام کاری بگیرد.
Yasaman
«دومین سلاح بُرنده یک ظالم، دروغ‌هایش است.» هانا پرسید: «و بُرنده‌ترین؟» «ترس.»
i_ihash
«هرکسی آزاد است تصمیم بگیرد می‌خواهد چطور انسانی باشد.»
میرالماسی
قصه‌ها همین‌طور هستند دیگر. هر شنونده‌ای می‌تواند برداشت خاص خودش را داشته باشد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
کودکان فقط جلوی بیمارستان نشسته بودند و سرباز اس‌اس بدون هیچ دلیلی آن‌ها را کشته بود.
i_ihash
کسی برنده است که کمتر بترسد.
Fatemeh Karimian
کسی برنده است که کمتر بترسد. حالا متوجه این موضوع شدم. آلمانی‌ها به همین دلیل بر یهودیان چیره شده بودند. تا این لحظه. ولی ما دیگر ترس نداشتیم. چون مرده بودیم.
Raynamaria
درحالی‌که خانم‌ها به امورات خانه رسیدگی می‌کردند، آقایان تمام روز مشغول عبادت بودند. تصور من از یک خانوادهٔ خوشبخت چیزی جز این بود.
Yasaman
شاید روبین‌شتاین واقعاً دیوانه نبود. شاید عاقل بود، چون از آلمانی‌ها نمی‌ترسید. احتمالاً همهٔ ما را به‌خاطر ترسمان از آلمانی‌ها به سخره می‌گرفت، همان‌طور که ما به دیوانه‌بازی‌هایش می‌خندیدیم.
Yasaman
آدم می‌خواهد چطور انسانی باشد؟
Raynamaria
«هرکسی آزاد است تصمیم بگیرد می‌خواهد چطور انسانی باشد.» بعد نگاه عمیقی در چشمانم کرد: «پرسش این است میرا کوچولو، که تو مایلی چطور انسانی باشی؟» آهسته و با حالتی تدافعی گفتم: «کسی که زنده بماند.» دلقک گفت: «به نظر من مفهوم زندگی باید ورای این حرف‌ها باشد.»
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
قهرمان بودن یک چیز نسبی بود. بستگی به این داشت که آدم کدام طرف قرار می‌گرفت.
i_ihash
به خدا باور نداشت، به خودش باور نداشت، ولی به ترحم شیاطین باور داشت! جروبحث کردن با او چه فایده‌ای داشت؟
masomeh
در گتو صدهاهزار نفر زندگی می‌کردند، ولی فقط سه نفر بودند که همه آن‌ها را می‌شناختند. یکی خوار شمرده می‌شد، یکی بسیار عزیز بود و یکی که مسخره‌اش می‌کردند. کسی که همه مسخره‌اش می‌کردند، روبین‌شتاین بود.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
باتوجه‌به مرگی که در انتظار بود، چه چیزها که برای آدم‌ها مهم نبود...
E.E
کسی برنده است که کمتر بترسد.
E.E
در زندگی و مرگ هیچ‌کس، هیچ منطقی نهفته نبود.
forooghsoodani
کمتر از نیم‌ساعت بعد یکی از دریچه‌ها را بلند کرد و ما یکی پس از دیگری وارد مجرای فاضلاب شدیم. آبراهام چراغ‌قوه‌به‌دست، من و یوزف هرکدام با یک شمع. بلافاصله تا زانو وارد آب شدیم. بوی گند به شدت آزاردهنده بود.
Fatemeh Karimian

حجم

۳۶۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۰ صفحه

حجم

۳۶۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۴۰ صفحه

قیمت:
۶۹,۵۰۰
۴۸,۶۵۰
۳۰%
تومان