کتاب با ۳۹۰ تا درخت کریسمس میخواهی چه کنی؟
معرفی کتاب با ۳۹۰ تا درخت کریسمس میخواهی چه کنی؟
کتاب با ۳۹۰ تا درخت کریسمس میخواهی چه کنی؟ مجموعه داستانهای کوتاه از بهترین نویسندگان دنیا مانند ریچارد براتیگان، ولادیمیر ناباکوف، ریموند کارور و ... است.
نیما ملکمحمدی کتاب با ۳۹۰ تا درخت کریسمس میخواهی چه کنی؟ را به فارسی ترجمه کرده است.
دربارهی کتاب با ۳۹۰ تا درخت کریسمس میخواهی چه کنی؟
کتاب با ۳۹۰ تا درخت کریسمس میخواهی چه کنی؟ مجموعه داستانهای کوتاه از بهترین نویسندگان جهان است که در یک مجموعه گردآوری شدهاند. در کتاب با ۳۹۰ تا درخت کریسمس میخواهی چه کنی؟ داستانهایی از ریچارد براتیگان، ولادیمیر ناباکوف، ریموند کارور، کارل یاگنما، نادین گوردیمر و... میخوانیم. نام کتاب از روی داستانی از ریچارد براتیگان انتخاب شده است که اولین داستان این مجموعه است.
کتاب با ۳۹۰ تا درخت کریسمس میخواهی چه کنی؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران و علاقهمندان به داستان کوتاه از خواندن کتاب با ۳۹۰ تا درخت کریسمس میخواهی چه کنی؟ لذت میبرند.
بخشی از کتاب با ۳۹۰ تا درخت کریسمس میخواهی چه کنی؟
مـن تنهایی در یـک آپارتمان غریبه زندگـی میکـردم و از مرغدانی صاحبان خانـه که در مکزیک بودند نگهداری میکردم. هر روز به پرندهها غذا میدادم و آبشان را عوض میکردم و یک جاروبرقی کوچولو هم داشتم که هر وقت لازم میشد مرغدانی را با آن تر و تمیز میکردم. کریسمس تنهایی شام خوردم. هاتداگ و لوبیا و یک شیشه رام با کوکاکولا. کریسمس محزونی بود و قتل پرزیدنت کندی شبیه یکی از آن پرندهها بود که باید هر روز غذاشان میدادم.
تنهـا علتـی که این را گفتم این اسـت کـه نوعی زمینهی روانی بـرای ۳۹۰ تا عکس درختهای کریسمس جور کنم. هیچ آدمی بدون انگیزهی کافی دست به اینجور کارها نمیزند.
یک شب دیر وقت از دیدن کسانی در ناب هیل پیاده به خانه برمیگشتم. دور هم نشسته بودیم و بعد فنجان پشت فنجان قهوه خورده بودیم تا اینکه مثل شیر پر دل و جرئت شده بودیم. حوالی نیمه به بعد شب بیرون آمدم و از یک خیابان سـاکت و تاریک به طرف خانه سـرازیر شـدم، کنار یک شیر آتشنشانی درخت کریسمس رهاشدهای را دیدم. تزئینات درخت کنده شده بودند و درخت به طرز غمانگیزی آنجا افتاده بود، مثل جسـد یک سـرباز پس از شکسـت در جنگ. تا یک هفته قبل برای خودش قهرمانی بوده.
بعد یک درخت کریسمس دیگر دیدم که ماشینی رویش پارک کرده بود. یکنفر درختش را آنجا ول کرده بود و ماشین تصادفا رفته بود رویش. درخت اصلا شـبیه چیزی نبود که موجب جلب توجه بچهها بشـود. چندتایی از شاخههایش فرورفته بودند توی سپر.
موقعی از سال بود که مردم سانفرانسیسکو از شر درختهای کریسمسشان خلاص میشدند، آنها را ول میکردند کنار خیابان یا در زمینهای خالی یا هر جای دیگری که میشد. راهی بود برای جدا شدن از کریسمس. آن درختهای کریسمس محزون و رهاشده فکرم را واقعا به خودشان مشغول کرده بودند. هر کاری که از دستشان برمیآمد برای آن کریسمس ترورشده کرده بودند و حالا مثل اجناس به دردنخور بیرونشـان میانداختند تا برای خودشـان کنار خیابان بیافتند.
فهرست
- ۳۹۰ تا عکس درخت کریسمس میخوای چی کار؟
- ماهیت فعل و انفعالات عاشقانهی بشری
- ابر، قلعه، دریاچه
- قهوه
- ویتـامـین
- من رو دوست داری؟
- زندگی من با موج
- به یاد آر
- غارت
- دوست من لوک
- ادای احترام
- نامهای نوشتم
- رازها و شگفتیها
حجم
۹۷۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
حجم
۹۷۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
نظرات کاربران
لطفا کتاب لولیتا اثر همین نویسنده رو هم بیارید.