دانلود و خرید کتاب اسکارلت دهه‌ی شصت سجاد افشاریان
تصویر جلد کتاب اسکارلت دهه‌ی شصت

کتاب اسکارلت دهه‌ی شصت

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۵از ۵۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اسکارلت دهه‌ی شصت

کتاب اسکارلت دهه‌ی شصت نوشته سجاد افشاریان است که توسط نشر چشمه منتشر شده است. کتاب اسکارلت دهه‌ی شصت شامل‌ شعرهایی زیبا و لطیف از این نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهور است.

درباره کتاب اسکارلت دهه‌ی شصت

سجاد افشاریان را با بازیگری در تئاتر و نویسندگی برنامه خندوانه می‌شناسیم اما او شاعری توانا است. او به‌دلیل تجربه بازیگری و نویسندگی توان ساخت و پرداخت تصویرسازری دارد به همین دلیل شعرهایش سرشار از تصاویر ناب و تکرارنشدنی‌ای است که زمانی که برای اولین بار با آن‌ها روبه‌رو می‌شوید حس عشق را مجدد تجربه می‌کنید. کلمات برای افشاریان وسیله‌ای متفاوت از دیگر شاعران است او تصاویر مشترک انسان‌ها را با شعر می‌آمیزد و تجربه‌ای می‌سازد که در عین مشترک بودن در ذهن خواننده ایرانی تازه و سرشار از حس آرامش است. شعر برای افشاریان روایت احساسات انسان در دنیای مدرن است.

خواندن کتاب اسکارلت دهه‌ی شصت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شعر معاصر پیشنهاد می‌کنیم

شعری از اسکارلت دهه‌ی شصت

برداشت آخر را از عمد سُرفه کردم

تا یک‌بار دیگر

بیشتر بگویم که چه‌قدرها دوستت دارم

و این حجمِ بی‌قراری چشم‌ها

تمامش بداهه بود

برداشت بهتر بسیار داشتیم

اما با تلخیِ بی‌پایان تمام شد

و

تمام شد

(:Ne´gar:)
۱۴۰۰/۰۳/۱۰

نرم و لطیف و سرد. عاشقانه های خاکستری تهران شرجی جنوب عطر شیراز و شالیزار . زیبا بود.

maryam_z
۱۳۹۹/۰۳/۲۲

با توجه به تاریخ ادبیات غنی فارسی، به نظر من در حال حاضر شاعران جدید باید قبل از چاپ کتاب چند تا سوال کلیدی از خودشون بکنند. مثل اینکه من قصد وارد کردن چه مفهوم جدیدی رو دارم، یا درباره

- بیشتر
Mamazi XV
۱۴۰۰/۰۹/۲۶

کسایی که حس حال سجاد افشاریان رو درک میکنند کامل متوجه شعر میشن و ارتباط برقرار میکنن

آبنوس' تیناز
۱۴۰۲/۰۱/۲۶

دشمن خویشیم و یار آنکه مارا می کشد غرق دریاییم و ما را موج دریا می کشد..."درودی که اگر دریا بود." . I missed you ح

Moti
۱۳۹۹/۰۷/۱۲

مقدمه ی کتاب به شدت جذاب بود و من فکر کردم که قراره همه ی نوشته های این کتاب به همین جذابیت باشه. هرچند از حق نگذریم چند تا شعر شاهکار توی کتاب بود. شعر ها برای من چندان جذاب نبود.

- بیشتر
رویش;
۱۴۰۱/۱۰/۳۰

من از کلیت شخصیت سجاد افشاریان خوشم میاد انسانی متفاوت با شوقی درونی که کمتر کسی درکس میکنه بنظر من نوشتن یکی از هنر هاشه حقیقتا سمت ژانری رفت کتاب که میشه گفت تکراری اما امیخته شدنش با عطر بوی خود

- بیشتر
parisa
۱۴۰۱/۰۵/۱۵

بااحساس ترین انسان

حمیده پارسائیان
۱۴۰۰/۰۱/۰۳

تصویرها به شدت تکراری بودند و شعرها اغلب حرف تازه‌ای نداشتند.

khazar
۱۴۰۲/۰۳/۱۸

(سیزده) با صدای افشاریانِ توی ذهنم خوندم و اندازه‌ی ۶۶ صفحه آرامش و زیبایی تزریق شد تو رگ‌هام. ارزش چندبار خوندن و شنیدن با صدای خودشونو داره.

پرواز
۱۴۰۰/۱۰/۰۶

دوستش داشتم؛)

وقت‌های رفتن درها موجودات بسیار غم‌انگیزی‌اند  چون نمی‌توانند نگهت دارند  و من دلم به اندازهٔ تمامِ درهای غمگین جهان تنگ است
(:Ne´gar:)
کاغذ گران شده پست هم که از مُد افتاده  من هم که هزارهزار صفحه عاشقت می‌شوم  کاش این شعر هم تحریم شود  تا تو عاشقانه‌تر بخوانی‌ام
(:Ne´gar:)
چشم‌هات را که به خنده وا می‌دارم  فاتح‌ترین جنگجوی تاریخ می‌شوم
Riri ask
بپوش مرا  تنم را تنت کن ترکیب خونِ رگ‌های‌مان ارغوانی می‌دهد
m_oghab
می‌خواهم زیرزمینی به اندازهٔ این جهان حفر کنم  پناهگاهی؛ تا یک ساعت هم که شده  من وُ تو وُ جهانِ دلخواهِ‌مان و آن تکه‌ابری که از آسمان برایت چیدم  در پناه هم باشیم نابه‌هنگام جهان که خالی شد  شاید خدا هم از آن بالا به زیرزمین ما پناه آورد
(:Ne´gar:)
که من پیادهٔ تواَم تجریشُ شریعتیُ نوابُ صیادُ هنگامُ شب آ هنگام تواَم من انقلاب تواَم چمران؛ نَه هفتِ تیرخوردهٔ تواَم من به‌تنهایی طهرانِ تواَم
کربلایی
بپوش مرا  تنم را تنت کن ترکیب خونِ رگ‌های‌مان ارغوانی می‌دهد
(:Ne´gar:)
من در تمامیِ بی‌تو غمگینم  و ادامه نمی‌دهم
(:Ne´gar:)
گفتم ای کاش معادل دوستت دارم  هزاران کلام دیگر بود  تا با هر هزار بخوانمت
arghavan
بعدِ تو همه‌چیز بهمن است
.ً..
گفتم ای کاش معادل دوستت دارم  هزاران کلام دیگر بود  تا با هر هزار بخوانمت
زینب آذرگشب
من دست برده‌ام به شب  اما به گاه صبح  خالی‌تر از آغوش تو بازگشته‌ام
Rastaa Rajabi
اثاثِ خانه را کشیدیم و سیگار را تا آخرین نخ  حالا چند ساعتی‌ست تنها تنهایی می‌کشم تنهایی هم که لایت وُ اولترا ندارد تنها تلخ است و می‌چسبد  چمدان تلخ است و می‌چسبد  به دستانت به جای دستانم  من در تمامیِ بی‌تو غمگینم  و ادامه نمی‌دهم
زینب آذرگشب
گفتم ای کاش معادل دوستت دارم  هزاران کلام دیگر بود  تا با هر هزار بخوانمت  آغوش عاشقانه‌ترینِ کلمات شد
Behjat Shafiee
درها موجودات بسیار غم‌انگیزی‌اند  چون نمی‌توانند نگهت دارند  و من دلم به اندازهٔ تمامِ درهای غمگین جهان تنگ است
.ً..
شب کجا تمام می شود؟
phi.lo.bib.lic
می‌خواهم زیرزمینی به اندازهٔ این جهان حفر کنم  پناهگاهی؛ تا یک ساعت هم که شده  من وُ تو وُ جهانِ دلخواهِ‌مان و آن تکه‌ابری که از آسمان برایت چیدم  در پناه هم باشیم نابه‌هنگام جهان که خالی شد  شاید خدا هم از آن بالا به زیرزمین ما پناه آورد
arghavan
شانزده بعد از تو فرمِ سفر به ماه را پُر کرده‌ام زندگی ما شروع شده بود در صدای تو سوییتی اجاره کردم و کارمندِ وقت‌شناس چشم‌هات شدم با دست‌هات چند سالی مدیرعاملِ شرابِ شیراز می‌شدم با رقصِ موهات در باد بر صورتم رییس هیئت‌مدیرهٔ عاشقان شهر درآمدمان بد نبود با سیاه‌مستی عاشقی زندگی می‌چرخید زمین عاشق تو شد با بوسه‌ای تو را بلعید و من فرمِ سفر به ماه را پُر کردم
vihan
سی و هشت فقط می‌خواهم معجزه‌ام شادی چشم‌هات باشد من پیامبر لبخندم خدا کند که با خدا به نتیجه برسیم
BaranRezaei
چه شبانه‌روزهایی که شکستم استخوان‌به‌استخوان به ترکِ بوسه، سیگار، موهات و هیهات از موهات یک لحظه صبر کن باید برای چشم‌هات واِن‌یکاد بخوانم
.ً..

حجم

۴۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۵ صفحه

حجم

۴۳٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۰۵ صفحه

قیمت:
۳۱,۵۰۰
۱۵,۷۵۰
۵۰%
تومان