دانلود و خرید کتاب سگ خوری محمدرضا قلی‌پور
تصویر جلد کتاب سگ خوری

کتاب سگ خوری

انتشارات:نشر آواژ
امتیاز:
۴.۱از ۲۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سگ خوری

کتاب سگ‌خوری نوشته محمدرضا قلی‌پور یک نمایشنامه مدرن است که توسط انتشارات آواژ منتشر شده است. این کتاب به دلیل کشش فراوان در دوران انتشار به چاپ دوم رسیده است.

درباره کتاب سگ‌خوری

سگ‌خوری نمایشنامه‌ای است از محمدرضا قلی‌پور و از جمله آثار شاخص و قابل توجه این نمایشنامه‌نویس صاحب سبک به شمار می‌آید. این نمایشنامه کاندیدای بخش اساتید مسابقه نمایشنامه نویسی دانشگاهیان ایران بوده است و با استقبال مخاطبان به چاپ دوم رسیده است. به عقیده منتقدان سگ‌خوری نمایشنامه‌ای است چشمگیر و قصه‌محور که با کشش و تعلیق مناسب و شخصیت‌پردازی جذاب و دیالوگ‌نویسی خاص و متکی بر گویش یک خرده فرهنگ قشر حاشیه‌نشین شهری را ممتاز و متمایز می‌کند. سگ خوری سوژه بسیار خاصی دارد و یک گروگانگیری را در شرایطی ویژه و با حضور یک سگ به نمایش می‌گذارد. پرداخت پرتنش اثر با دیالوگ های خاص اش بر جذابیت های آن افزوده است. این نمایشنامه با فاکتورهای اجتماعی روز و جسارت نویسنده‌اش می تواند از درام های شاخص معاصر به شمار بیاید.

خواندن کتاب سگ‌خوری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم

بخش‌هایی از کتاب سگ‌خوری

نعیم: حالا چرا خودزنی می‌کنی؟ نزن، جا می‌ذاره، وقتِ پیری عود می‌کنه.

شاهده: همهٔ فکرم شده دررو. از چاهِ خلا و سوراخِ هواکِش بگیر تا سقفِ بالاسر و زمینِ زیرِ پامون. همه‌شونو هر چی هم که بعید، تو سرم چِش چِش کردم، بالا بردم، پایین آوردم، سَر و تَه، تَه به سَر. هیچی نمی‌ده. هیچی نمی‌شه. دارم می‌شم قطره. هر آن می‌ترسم این مأمورا پلاستیکِ تَهِ قطره چکونو فشار بدن، قرمز شَم بریزم کَفِ زمین. بد حالی‌اَم نعیم. چرا ندارم دیگه.

نعیم: می‌گم بیا شاهده...

شاهده: نگو نعیم. یأسی، اونم نه یه خط و یه آیه.

نعیم: تو اَم دیگه از بیخ و بُن می‌بُری و ختم می‌کُنیا.

شاهده: بِخُشکی. از ریشه بِخُشکی.

pockethead
۱۳۹۹/۰۳/۱۱

قبلا از آقای قلی پور تروکاژ رو خونده بودم که کار خیلی خوب و قابل قبولی بود. شاید هم به خاطر این انتظار بیشتری داشتم. نمایشنامه سگ خوری اگر چه در سطح زبان اثر موفقیه اما در شخصیت پردازی و

- بیشتر
شهرزاد قصه گو
۱۳۹۹/۰۱/۱۲

مثل بقیه کارهای نویسنده عالیییی

Awin Derakhshani
۱۳۹۸/۱۲/۰۲

خیلی محشره

افشین رایان
۱۴۰۱/۰۲/۱۷

در معرفی نمایشنامه نوشته شده نمایشنامه مدرن! متوجه نشدم کجای این نمایشنامه مدرنه. آیا فرم تازه‌ای را آزموده در روایت یا چی؟ برخلاف دوستان دیگری که از دیالوگ‌ها به شعف اومدن من دیالوگ‌های مصنوع نمایشنامه رو نپسندیدم. با شخصیت پردازی

- بیشتر
آننا
۱۳۹۹/۰۱/۲۱

خیلی دیالوگ های خوبی داره. قصه جذابش رو دوست داشتم.

ava
۱۳۹۹/۰۱/۲۵

آدماش یه جور باحالی حرف می زنن، یاد فیلمای سیاه سفید قدیمی افتادم😊

دینانی
۱۳۹۹/۰۱/۲۴

عنوان خاص و قصه جذابی دارد. 🌸🌻

کاربر 6266235
۱۴۰۳/۰۵/۱۵

خب من واقعا از این نمایشنامه برعکس بقیه خیلی خوشم اومد داستان جالبی داره طوری که یک‌نفس میخونیش دیالوگای جذاب و گیرا ... اما تو دیالوگاش اونجوری که من احساس کردم یسری مشکلات داره مثلاً بعضی جمله ها اصلا باهم همخونی

- بیشتر
ts4
۱۴۰۰/۰۷/۱۶

ارزش یک بار خوندن داره و نمایشنامهٔ خوبیه؛ اما نه به اندازه‌ای که آقای کامکاری در اول کتاب گفته‌اند. دلیل سرقت شاهده کلیشه‌ایه. پیچیدگی‌های شخصیت نعیم هم در نیومده.

|ݐ.الف
۱۴۰۰/۰۵/۰۴

عالی 👌🏻🍃

نعیم: غلاف کن. کِی بیاد اون وقت و ساعتی که تو ناموسم باشی و فُحشِتو به جون بخرم. شاهده: آدم هرجایی باشه، ناموسِ تو نباشه.
بوف عینکی
گفتم تو حرف نزن یا نه، گفتم به عربده‌کشی نمی‌رسیم یا نه؟ گفتم بعدِ من بیا و هوام باش یا نه؟ تو چی بودی؟ از هر چی بهت گفته بودم، تو یا نه شدی. تو اصلاً چرا حالیت نیست؟ معرکه‌گیری تو خیابون با تفنگ و نقاب؟ این بود قرار یا یه بچه‌قاپیِ ساده؟
دینانی
نعیم: چرا یه جوری دست می‌دی که انگار ما از اول شیش‌گیریم و تو هم رو تاسِت جز شیش هیچی نیست؟ مگه تُو تو تنهایی و بی کَسیت چی داری که هیچی خالی واسه من توش نیست؟ مگه قراره چقد این بیرون باشیم؟ حالا هر چقد، بیا باهم باشیم. می‌ریم دفترخونه رسمیش می‌کنیم. شاهده: جلو نیا نعیم، گُم شو عقب. (شاهده اسلحه را مسلح می‌کند و رو به نعیم می‌گیرد.) نعیم: یعنی اونقد چرند و پرندم که تو روم تفنگ بالا بیاری؟ شاهده: آره. چرند می‌گی. جفنگ می‌گی. گُم شو تا سرِ هیچی خونِتو ننداختی گردنم. نعیم: من دارم خودم و تو رو نیگا می‌کنم. هر جوری هم نیگا می‌کنم می‌بینم می‌شه. دو نفریم عین هم از یه قماش. از آسمون و زمین نیستیم. از یه جاییم.
|ݐ.الف
چرا یه جوری دست می‌دی که انگار ما از اول شیش‌گیریم و تو هم رو تاسِت جز شیش هیچی نیست؟ مگه تُو تو تنهایی و بی کَسیت چی داری که هیچی خالی واسه من توش نیست؟ مگه قراره چقد این بیرون باشیم؟ حالا هر چقد، بیا باهم باشیم. می‌ریم دفترخونه رسمیش می‌کنیم.
ava

حجم

۳۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

حجم

۳۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

قیمت:
۱۳,۹۰۰
تومان