کتاب مرزهایت را بشناس
معرفی کتاب مرزهایت را بشناس
کتاب مرزهایت را بشناس نوشتهٔ آزاده بهرامجی است. نشر آواژ این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر توضیح داده که چگونه میتوانیم رهبر موفقی باشیم.
درباره کتاب مرزهایت را بشناس
کتاب مرزهایت را بشناس بهطور مشخص برای رهبران تألیف شده است، اما مطالب آن برای همهٔ انسانها در هر موقعیت و جایگاهی مفید است؛ زیرا مرزگذاری و اجتناب از ابتلا به فرسایش مقولهای نیست که فقط رهبران با آن درگیر باشند. رهبر الزاماً کسی نیست که هدایت گروه بزرگی را بر عهده دارد. حتی زن خانهداری که وظیفهٔ هدایت فرزندانش و رساندن آنها به موفقیت را بر عهده دارد، رهبر محسوب شده و نیاز دارد که مرزگذاری را یاد گرفته و از خود و فرزندانش در برابر ابتلا به فرسایش محافظت کند.
این کتاب درمورد رهبری و اصول آن نیست. هماکنون کتابهای بسیاری در بازار در این زمینه وجود دارند که شما میتوانید به مطالعهٔ آنها بپردازید. این کتاب بهطور مشخص کوشیده تا به رهبران کمک کند تا مرزهای خود را با اعضای گروهشان تعیین کرده و از خود در برابر فرسایش شغلی مراقبت کنند. ازاینرو قسمت اول این کتاب به صحبت درمورد مرزگذاری و قسمت دوم آن به فرسایش شغلی اختصاص داده شده است.
خواندن کتاب مرزهایت را بشناس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران حوزهٔ کسبوکار و رهبری پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب مرزهایت را بشناس
«آیا تا به حال این جملهها را با خود تکرار کردهاید: دیگر توان ادامه دادن ندارم؟ هرچقدر هم تلاش کنم آخرش باز از پس انجام این همه کار بر نخواهم آمد؟ دلم میخواهد بازنشسته شوم و به جزیرهای دور افتاده بروم؟ اگر جواب شما به پرسشهایی از این دست بله است شما در معرض ابتلا به فرسایش شغلی قرار دارید.
حدود هفت سال پیش اتفاق عجیبی در زندگی من افتاد. یک روز صبح که از خواب بلند شدم احساس کردم که به یکباره تمام انرژی و توان من تمام شده است. شدت خستگی من به حدی بود که حتی نمیتوانستم تا محل کارم رانندگی کنم. در زمانهایی هم که در محل کار حضور پیدا میکردم فقط پیش میزم نشسته، به صفحه کامپیوترم زل زده و در دل برای تمام شدن هرچه زودتر ساعت کاری دعا میکردم. در این دوران من توان جمع کردن ذهنم و انجام دادن هیچ کار مفیدی را نداشتم. شدت خستگی من به حدی بود که حتی نوشتن گزارشی ساده نیز برایم بسیار سخت مینمود. بعد از مدتی انرژی من آنقدر کم شد که دیگر نتوانستم حتی کارهایی که باعث شادابی و خوشحالیم میشدند را انجام دهم. کمکم بدون هیچ دلیل مشخصی از زندگیم احساس نارضایتی پیدا کرده، نیمه شبها از خواب با اضطراب بلند شده و همواره افسرده و کسل بودم. داروهای تجویزی روانپزشکان هم فقط باعث شده بود که من ساعتهای طولانیی از روز را در خواب باشم. با شدت گرفتن حال بد روانی من وزنم هم بدون هیچ دلیلی روزبهروز شروع به کاهش کرد. شدت مشکل من در نهایت به حدی رسید که دیگر حتی شوقی برای زندگی کردن هم نداشتم و ترجیح میدادم که زنده نباشم. پس از چند زمانی به کمک بهره گرفتن از مشاورین حرفهای متوجه شدم دلیل همه بدحالیهای من ابتلا به فرسایش شغلی بوده است.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب در مورد مدیریت خود و یک سیستم و نحوه رفتار در یک تیم بعنوان مدیره البته نمیشه محدودش کرد به یک تیم چون واقعا کارکردهای روزانه ای داره که نمیشه ازش چشم پوشی کرد مثل نحوه ی حفظ حریم
کتاب بی روحی است.
سلام دوستان مدیر خوب و کاردان وبا تجربه می تواند یک گروه به اوج شایستگی برساند ولی برعکس یه هدایتگر ناکارآمدو بی تجربه میتونه آنچه را که با تلاش زیاد به دست آمده نابود کنه همیشه کار را به کاردان بده
کتاب خیلی خوب و عالی هستش زبان ساده ای که نویسنده از آن استفاده کرده باعث شده تا درک مسائل مطرح شده خیلی آسان بوده و همچنان برخلاف چیزی که در نظر اول از عنوان کتاب برداشت می شود نکته
عالی
کتاب بسیار خوب وعالی برای کسانی که بصورت تیم وورک کار میکنن خصوصا برای شخص مدیر مثال های خیلی کاربردی ای میزنه که بعضا با تجربیات خودم مطابقت داشت وهمین باعث جذابیت بیشتر کتاب بود یه راهنمای عملی برای مشخص کردن شرح
عالیه
برای آشنایی با این مبحث کتاب متوسطیه
ازونجایی که هنوز نخوندم چون نویسنده اش ایرانیه نمیتونم چیزی بگم