دانلود و خرید کتاب شام شوکران مهرنوش صفایی
تصویر جلد کتاب شام شوکران

کتاب شام شوکران

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۱۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شام شوکران

شام شوکران رمانی عبرت‌آموز از نویسنده ایرانی معاصر، مهرنوش صفائی است. این اثر داستان زندگی مردی است که به دلایلی به زندان افتاده است.

 خلاصه رمان شام شوکران

یوسف مدیر شرکت صادرات و واردات زعفران است. اما مادر و خواهرش هم در شرکت سهم دارند. او دنبال منشی برای شرکتش می‌گردد و به اصرار مادر و خواهرش، رویا دوست خواهرش را که دختری سبک‌سر و وقیح است استخدام می‌کند اما رویا که بسیار پررو و زیاده خواه است سعی می‌کند به یوسف نزدیک شود و او را مجذوب خود کند. این کار رویا با شکست روبه‌رو می‌شود و با آمدن حسابدار زن جدیدی به اسم مهراوه و بی‌احترامی رویا به او، یوسف رویا را از شرکت اخراج می‌کند. در این میان علاقه‌ای هم میان مهراوه و یوسف شکل می‌گیرد اما از گزند روزگار در امان نمی‌ماند.

داستان اینطور آغاز می شود که مرد در زندان با وکیلش که دوست دوران کودکی‌اش هم هست، نشسته و وکیل از او می‌خواهد داستانش را بی‌کم‌وکاست و دروغ تعریف کند.

خواندن کتاب شام شوکران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

علاقه‌مندان به خواندن رمان‌های عاشقانه و عبرت‌آموز ایرانی را به خواندن این اثر دعوت می‌کنیم.

جملاتی از کتاب شام شوکران

بعضی وقت‌ها بعضی چیزها مثل یک کلاف سردرگم‌اند، هر طرفشان را که می‌کشی و هرچ سعی و دقت می‌کنی به جای آنکه باز شوند، بدتر گره می‌خورند و کور می‌شوند... تلاش من هم برای رسیدن به مهراوه درست همین طور بود. هرچه بیشتر برای رسیدن به مهراوه می‌دویدم، دست سرنوشت او را بیشتر از من دور می‌کرد. اما من عاشق بودم، آنقدر عاشق که باور نمی‌کردم نیرویی در دنیا وجود داشته باشد که توان برابری با نیروی عجیب عشق را داشته باشد. من عشق و نیروی شگفت‌انگیزش را باور داشتم. بنابراین زمین و زمان را در چنگم می‌دیدم و خودم را در رویاهایم یکه‌تاز قلب مهراوه تصور می‌کردم.

من حتی کوچکترین ترسی از مقاومت مهراوه در برابر پذیرش عشق و علاقه‌ام به دلم راه نمی‌دادم چرا که خوب می‌دانستم که اگر محبت صادقانه و مخلصانه باشد، عاقبت دل سنگ را هم نرم کند چه برسد به دل مهراوه... من در خیال خودم حساب همه چیز را کرده بودم حساب همه چیز را جز دست بی‌رحم روزگار را.

کاربر ۵۲۶۵۳۰۲
۱۴۰۱/۰۹/۲۶

با خسته نباشید خدمت نویسنده ی عزیز تنها و بزرگترین ایراد البته از نظر بنده نسبت به نگارش خانم صفایی قسمت پایانی تمام کتابهایی رو که می نویسند درست تموم نمیکنن پایان هاشون همیشه زود قیچی کردن داستانه یعنی آخرش

- بیشتر
صبا
۱۳۹۹/۱۲/۱۳

قلم متن کمی برای رمان عاشقانه سنگین بود استعاره و تشبیه زیاد داشت اگر خود نویسنده بار دیگر اثر را باز آفرینی کند به یقین بهتر خواهد شد

z.gh
۱۳۹۹/۰۲/۱۲

دارم میخونم ولی چرا غلط املایی داره اخه😐😐

کاربر 7297942
۱۴۰۳/۰۷/۱۵

داستان در خصوص مدیر شرکتی هست که عاشق حسابدارش می شود! ایرادات بسیاری داشت که از حوصله این مجلس خارجه اما مهمترین هاش زن ستیزی هست که متعجبانه نویسنده هم یک زن هست!! غلط های املایی و نگارشی و پایان باز

- بیشتر
کاربر 7368420
۱۴۰۲/۰۷/۲۰

عالیه

کاربر ۱۸۴۶۱۳۵بانو
۱۴۰۰/۱۲/۰۱

برای علاقمندان به ادبیات مناسب هست با نوشته های دیگر خانم صفایی فرق میکنه خسته کننده بود و دور از ذهن.

یا محمد مصطفی
۱۴۰۰/۰۷/۱۷

داستاک جالبی بود جملات ادبی بسیاری در آن بکار برده شده بود که برای هر نویسنده و علاقمند به ادبیات میتواند مفید و کاربردی باشد

فاطمه فرامرزی
۱۳۹۹/۱۲/۲۰

از خانم مهرنوش صفایی انتظار بیشتری داشتم .اگه توصیفات عاشقانه کتاب کمتر می بود بهتر میشد

عشق یعنی بیستون کندن بدست عشق یعنی راهد اما بت‌پرست عشق یعنی سوختن یا ساختن عشق یعنی زندگی را باختن عشق یعنی سر به دار آویختن عشق یعنی اشک حسرت ریختن عشق یعنی یک شقایق غرق خون عشق یعنی درد و محنت در درون عشق یعنی شب نخفتن تا سحر عشق یعنی سجده‌ها با چشم تر عشق یعنی مست و بی‌پروا شدن عاقبت هم در جهان رسوا شدن
z.gh
فرصت‌هایی هستند که دیگر هرگز در زندگی تکرار نمی‌شوند و اگر از دستشان بدهی، دیگر هرگز به دستت نمی‌آیند...
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
پیامبر عشق، جبران خلیل جبران می‌گوید کسی که آتش عشق را در خود می‌کشد، کافر است و دلی که از عشق تهی شود به چشم بر هم زدنی، دوزخی می‌شود با شعله‌های سرکش و سوزاننده.
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
Every day, God gives us, as well as the sun, a moment when it is possible to change anythings, that is cauding us unhappiness. هر روز، خداوند و آفتاب به ما لحظه‌ای عطا می‌کنند که در آن بتوانیم هر چیزی را که برایمان بدبختی می‌آورد، تغییر دهیم.
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
همه زندگی همین‌طوری است... همه زندگی مغلوب یک لحظه عاطفه ماست همه زندگی، گاهی تنها بسته به یک لحظه است لحظه‌ای بین بودن و نبودن... لحظه‌ای بین ماندن و نماندن... لحظه‌ای بین گذشتن و نگذشتن... لحظه‌ای بین باور کردن و نکردن...
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
گر دوستان و آشنایان چشم من باشند تو در من چون نفسی... بی‌چشم هم می‌شود این زندگانی را گذر کرد، بی‌نفس هرگز!!!
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
آدمی که مثل تو به همه نگاه‌های عاشقانه‌ای که از چشمه وجودش سیراب می‌شوند و به همه دستهایی که خالصانه به سمتش دراز می‌شوند، با تردید و بدبینی نگاه می‌کند، روحش تا ابد تنها می‌ماند.
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
عشق نیرویی وحشی است. اگر بکوشیم مهارش کنیم در سکوت نابودمان می‌کند. اگر بخواهیم اسیرش کنیم، ما را به بردگی می‌کشاند و اگر سعی کنیم در قفس بایدها و نبایدها، گرفتارش کنیم، در سرگشتگی و حیرانی رهایمان می‌کند. عشق را فقط باید پذیرفت. اگر از عشق فرار کنی، از کل جهان هستی فرار کرده‌ای، برای اینکه خداوند پیش از آنکه انسان را بیافریند، عشق را آفرید. عشق را آفرید تا به ما شادی بخشد و ما را به هم و عاقبت به خود نزدیک‌تر کند.
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
در نبرد زندگی این قوی‌ترین‌ها و سریع‌ترین‌ها نیستند که پیروز میدان‌اند، پیروزی از آن کسانی است که پیروزی خود را باور دارند.
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
باید به آدم‌ها فرصت بدهیم برای باور ما... و برای باور دوست داشتنمان... این عاقلانه‌ترین کار ممکن است...
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
بعضی وقتها سکوت از هر حرفی قشنگ‌تر است... بعضی وقت‌ها انرژی که قلب‌ها به هم می‌دهند، آنقدر بزرگ و عظیم است که از حصار مکان و زمان می‌گذرد، آن وقت اگر بخواهی در کلمات یا در هر چهارچوب مادی دیگری اسرشان کنی، حرامشان کرده‌ای
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
لمه دوستت دارم را تکرار می‌کنند اما، تنها آدم‌های کمی در دنیا هستند که به راستی شایسته دوست داشتنند..
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
عاشق شدن... دوست داشتن شجاعت می‌خواهد.. ایثار می‌خواهد... صداقت می‌خواهد اعتماد می‌خواهد یقین می‌خواهد خلوص می‌خواهد و گذشت. دوست داشتن سخت است چون برعکس عاشقی زمان ندارد عشق را گذر زمان پیر می‌کند و فرسوده و کهنه و مندرس اما دوست داشتن در گذر زمان جا افتاده می‌شود و به بلوغ و کمال می‌رسد... دوست داشتن عمیق و ماندگار است... چنان عمیق و ماندگار که با لایه‌های روح آدمی عجین می‌شود... درک عظمت دوست داشتن کار هر کسی نیست... آدم‌های زیادی در دنیا هر روز عاشق می‌شوند و هزار بار کلمه
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
دوست داشتن، فقط دو کلمه نیست. دوست داشتن سخت است، حتی سخت‌تر از
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
دوست داشتن، فقط دو کلمه نیست. دوست داشتن سخت است، حتی سخت‌تر از
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
عاشق شدن... دوست داشتن شجاعت می‌خواهد.. ایثار می‌خواهد... صداقت می‌خواهد اعتماد می‌خواهد یقین می‌خواهد خلوص می‌خواهد و گذشت. دوست داشتن سخت است چون برعکس عاشقی زمان ندارد عشق را گذر زمان پیر می‌کند و فرسوده و کهنه و مندرس اما دوست داشتن در گذر زمان جا افتاده می‌شود و به بلوغ و کمال می‌رسد... دوست داشتن عمیق و ماندگار است... چنان عمیق و ماندگار که با لایه‌های روح آدمی عجین می‌شود... درک عظمت دوست داشتن کار هر کسی نیست... آدم‌های زیادی در دنیا هر روز عاشق می‌شوند و هزار بار کلمه
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
دوست داشتن، فقط دو کلمه نیست. دوست داشتن سخت است، حتی سخت‌تر از
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
آنکه عاشق شوی و فنا شوی تا آنکه بی‌عاشقی، به فنا برسی
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
برای داشتن لازم نیست بجنگی، کافی است درهای قلبت را همان ملکوتی‌ترین موهبت خدا را، به روی بندگان خدا باز کنی و باور کنی که سعادت حقیقی آدمی تنها در گرو دوست داشتن و دوست داشته شدن است. و باور کنی راهی که به خدا می‌رسد بی‌شک از وسط قلب خاکی همین انسان دوپا می‌گذرد...
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸
دو جفت روحی همدیگر را فارغ از زمان و مکان پیدا می‌کنند، در اوج بی‌خبری و روزمرگی زندگی و این یک اتفاق پیش‌بینی نشده است یک هدیه مرموز پیچیده در لایه‌های تنگ زندگی...
کاربر ۲۱۵۱۶۱۸

حجم

۲۷۴٫۵ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

حجم

۲۷۴٫۵ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

قیمت:
۹۹,۹۰۰
۲۹,۹۷۰
۷۰%
تومان