کتاب آهو
۲٫۱
(۸)
خواندن نظراتمعرفی کتاب آهو
دربخشی از رمان «آهو» نوشته مهین سالار میخوانید:
قرصهای خواب مادرم هنوز جلوی آئینه خودنمایی میکند؛ دارم وسایلش را جمع میکنم. دردی که صبح از شقیقههایم شروع شده تا پشت سرم کشیده میشود. روی تختش مینشینم و سعی میکنم با ماساژدادن شقیقههایم مقداری از این درد جانکاه را کم کنم. نگاه خسته و مضطربم اتاق را دور میزند. بوی عطر مادر در فضای اتاق کوچک و تمیزش جاریست. وسایلش چقدر مرتب چیده شدهاند! نظم نفسگیری بر فضای اتاق کوچک و تمیز مادرم حاکم شده است. بهطرف پنجره میروم و آن را باز میکنم. پنجره، رو به باغچهٔ حیاط که باز میشود، بوی عطر سبزه و درخت و گل، وجودم را پر میکند. گلدانهایی پر از گل، که مادر آنها را با دقت کاشته و با وسواس از آنها نگهداری میکند، دور تا دور حوض وسط حیاط، مرتب چیده شدهاند. خانهٔ ما محصور چمن و سبزه است. نگاهم از گلدانهای حیاط میگذرد و به گلدانهای پشت پنجره خیره میماند. مادرم عاشق باغبانی است و تمام خانه را با گلدانهای رنگارنگ پر کردهاست.
تنهام نذار
الهام عندلیبی
فریماهزینب صفوی
ستارههای خیالیمهدیه خردمند
لحظههای انتظارنسرین ثامنی
عروس شبهای پاریساشرف اعتماد
من منهای توفاطمه عبدالمجیدی «نگار»
عشق ناتمامطاهره صادقینژاد
میخوانمت ای عشقفاطمه دهکردی
یک فنجان قهوه تلخنازیلا نوبهاری
پریماهفاطمه عمانی
عشق زیبااکرم فروغی
شورانگیزامیر برزگر خراسانی
بهار من باشنیلوفر لاری
به دنبال توفاطمه سادات موسوی
سرنوشت پائیزیمژگان مکاریان
مادر منسمیرا امیرخانی دهکردی
زیناخدیجه تاجالدین
کی میدونه عشق چیه؟!زهرا محمودی
فصل آخرمژده اسفندیاری راد
سیمای مرگ
ابراهیم خرمی مشگانی
اختلال وسواس فکری عملی در فرزندان طلاقسیدمرتضی جدی
اورنجزهرا بیگی (کیانوش)
مراقبت از بیماران بستریطاهره جهادی
یوسف صدیقابوالقاسم حبیبی
در پس سایه هافاطمه اعتمادی
جناب سرگرد...مهین سالار
امیرکبیر که بود؟ چه کرد؟ چه شد؟محسن احمدی افشانی
مدیریت جهادی و تاثیر آن برالگوی پیشرفتعباس انصاری تبار
رابطه بین مدیریت جهادی با الگوی تعهدی در سازمان آموزشیعباس انصاری تبار
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۱۹۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۱۹۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
از چرت یه چیزی اون ور تر فکر کنم خود نویسنده معنی دقیق عشق رو نفهمیده بود چون اول داستان که محسن با یکی دیگه ازدواج کرد کلی از بغض و غم و اندوه و عشق خروشان نابود شده حرف
افتضاح مثل داستان تو مجلات میمونه بیخودی این همه هزینه میکنیم برای چرندیات تکراری
من که نیمه کتاب از خوندنش صرف نظر کردم واقعا دیگه توی مجلات زرد هم هنچین داستانایی چاپ نمیشن