کتاب هویت
معرفی کتاب هویت
«هویت» میلان کندرا رمانی فلسفی و معناگرا با مضمون ناپایداری هستی و زندگی است. این اثر داستان زندگی و وابستگیهای زوجی به نام شانتال و مارک را روایت میکند. زوجی که یکدیگر را دوست دارند، به هم وابستگی زیادی دارند و از نبودن یکدیگر میترسند اما گرفتار سوءتفاهمی اساسی در زندگیشان میشوند.
شانتال و ژان مارک زوج جوانی هستند که با عشق و به دور از هیاهوی آدمیان با هم زندگی میکنند تا اینکه روزی شانتال بیمقدمه به شوهرش میگوید: «دیگر مردها برای دیدن من سربرنمیگردانند»
و این نقطه آغاز سوء تفاهم بزرگ میان آنها است. ژان مارک به این فکر میافتد که برای تقویت اعتمادبهنفس همسر، با نام مردی ناشناس برای او نامههایی بنویسید و زیباییاش را یادآور شود. شانتال این نامهها را در کمدی مخفی میکند غافل از این که کسی جز همسرش آنها را ننوشته و زمانی هم که متوجه موضوع میشود، ژان مارک را ترک میکند و سوءتفاهم پیش آمده زندگی این دو را تا مرز نابودی میبرد.
عنصر زمان و فرسایندگی آن در این اثر همهجا به چشم می خورد و شخصیتها انگار برای مبارزه با ناپایداری زمان و فرسودگی ناشی از آن دست و پا میزنند.
کوندرا در این رمان و آثار دیگرش که مضمونی مشترک دارند، زوایای تاریک و پنهان روح آدمی را کاوش میکند و با بیانی جسورانه روحها، احساسات، عواطف، عشقها، دریافتهای شخصیتها از زندگی و محیط پیرامون، روابط آدمیان، واقعیت و خیالها را عریان و لخت در برابر خوانندهاش به نمایش می گذارد تا به هر مخاطبی گوشزد کند که دستیابی به روحها که نقطه ثقل رفتارهای آدمیاند و کنشها را میآفرینند، دور از دسترس نیست و رفتارهای آدمی قابل شناختاند و اگر آدمی جدی گرفته نشود و احساسات و عواطفش برای کسی اهمیتی نداشته باشد، هویت دیگر معنایی نخواهد داشت.
حجم
۱۲۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۱۲۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب را نسبت به کتابهای "سبکی تحملناپذیر هستی" یا همون بار هستی و کتاب "شوخی" کوندرا، کمتر دوست داشتم. اما این جمله معنیش این نیست که کتاب بدی باشه:) این کتاب یکی از بهترین داستانها درباره مفاهیمی مانند "کژفهمی"
در این رمان میلان کوندرا میگه در این دنیای پر از تناقض،عقده، وسواس ،درد ،هزیان و رنج مدام تنها پناه گاه آدمی عشق است. تک تک جملات این رمان روانشناسنه و عمیق است. ترجمه کتاب خوب بود افسوس که بخشهای
خیلی قشنگ بود.از اینکه ظریف ترین و ناپیدا ترین احساسات آدم رو میشناخت و خیلی دقیق شرح میداد خیلی خوشم اومد
کتاب با یک سو تفاهم در یک رابطه شروع میشه و مثل باقی آثار کوندرا سرشار از نکات و ظرایف روابط انسانیست . کلا کتابهای کوندرا رو پیشنهاد میکنم .
اولین کتابی بود که از کوندرا خوندم. شاید انتخابم اشتباه بود. در کل داستان خوب بود ولی آخرش خیلی نامانوس بود با کل کتاب.
کوندرا در این کتاب در شکافتن دلایل کنشها و واکنشهای فرد در روابط عاطفی (بوسیله نمایش حس موجود از زاویه دید هر دو سوی یک ماجرا) و قراردادن خواننده در جایگاه یک بیننده بی طرف که در هر لحظه با
به نظر من جالب بود البته شاید برای همه مناسب نباشد
شماره ۵۴: یک رمان با تم فلسفی که روابط و عواطف پیچیده و سوء تفاهم های بین زوج ها رو به تصویر میکشه.. البته با همه ی باور های نویسنده موافق نیستم مثل اونجایی که به زور میخواد توجیه کنه : اینکه یک
پیشداوری، پنهانکاری... یه بار خوندنش میارزه.
نکات آموزنده هم داشت ولی گنگ ونامفهوم بود، اواخرکتاب کمی بهترشد ولی پایانی غیرمنتظره وباز داشت، نتیجه ای نداشت، تشکرازطاقچه.