دانلود و خرید کتاب بی قراری؛ ملک ناز، دختر ایزدی زولفو لیوانلی ترجمه پری اشتری
تصویر جلد کتاب بی قراری؛ ملک ناز، دختر ایزدی

کتاب بی قراری؛ ملک ناز، دختر ایزدی

معرفی کتاب بی قراری؛ ملک ناز، دختر ایزدی

«بی‌قراری؛ ملک ناز، دختر ایزدی» آخرین اثر زلفو لیوانلی، نویسنده، موسیقی‌دان، کارگردان و سیاستمدار ترکیه‌ای است که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و در فهرست پرفروش‌‌ترین کتاب‌های ترکیه قرار گرفت. لیوانلی تا کنون کتاب‌های سیاسی- اجتماعی و داستانی زیادی منتشر کرده و به خاطر تفکرات سیاسی‌اش، مدتی را نیز در زندان گذرانده است. آثار این نویسنده ترکیه‌ای به ۳۴ زبان زنده دنیا ترجمه‌ شده و جوایز متعددی همچون جایزه بهترین نویسنده جدید بارنز اند نوبل آمریکا و جایزه بهترین کتاب سال ایتالیا و فرانسه را به دست آورده‌اند. رمان «بی‌قراری» در قالب یک داستان عاشقانه، جزئیات حملات وحشیانه داعش به خاک سوریه و پناه گرفتن ایزدیان در خاک ترکیه را روایت می‌کند. ابراهیم در استانبول خبرنگار یک روزنامه‌ است که یک روز صبح خبر کشته شدن مردی ترک به نام حسین ییلماز به دست نژادپرستان ضد مسلمان را می‌خواند. ابراهیم در مورد هویت مرد پرس و جو می‌کند و می‌فهمد که حسین، همان دوست دوران کودکی‌ و هم‌کلاسی‌اش در شهر ماردین بوده است. این ماجرا ابراهیم را وامی‌دارد تا به زادگاهش برگردد. در ماردین متوجه می‌شود که حسین عاشق دختری ایزدی به نام ملک‌ناز، از پناهندگان سوریِ گریخته از چنگ داعش بوده که مردم او را شیطان‌پرست می‌دانستند. در تشییع‌جنازه حسین، ابراهیم با محمد، یکی دیگر از دوستان مشترکشان روبه‌رو می‌شود و او ماجرای حسین و دختر ایزدی، ملک‌ناز را برای ابراهیم تعریف می‌کند، ابراهیم که سرگذشت عجیب و غمبار حسین ذهنش را بسیار مشغول کرده‌است به دنبال کامل کردن اطلاعاتش از زندگی او می‌رود و شخصیت‌های جدیدی که وارد داستان می‌شوند، هرکدام از زاویه دید خودشان این ماجرا را روایت می‌کنند: «حسین با ملک‌ناز توی همین اردوگاه ایزدی‌ها آشنا شد. من ندیدمش اما اونایی که دیدن می‌گن چنان تحفه‌ای هم نبوده. یه دختر سیاه و لاغر. من نمی‌دونم حسین چه جوری عاشق این دختر شده بود. اما خب، دل که این حرفا سرش نمی‌شه....» لیوانلی در این اثر کوشیده است با روایت‌کردن گوشه‌ای از دردهای مردم رنج‌دیده و مظلوم سوری به خصوص زنان ایزدی‌ که بیش از همه قربانی تجاوزها، جنایت‌ها و سوء استفاده‌های متجاوزان داعش بوده‌اند، اندکی تسلی‌بخش دل‌های آنان باشد.
سیّد جواد
۱۳۹۸/۱۰/۲۵

کتاب ۲۰۹ کتابخانه همگانی، کتابی تکان دهنده و بسیار ناراحت کننده و غمناک در رابطه با جنایات داعش در سوریه . ترجمه می توانست بهتر باشد . پی نوشت : روح سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و شهدای مدافع حرم شاد.

Aysan
۱۳۹۸/۱۰/۲۶

فکر نمی‌کردم هیچ‌وقت سمتِ کتابی برم که روی جلد‌ش عکسِ پرچم داعش باشه و تازه این همه ازش خوشم بیاد.. . بخش‌های جالبِ این کتاب برای من‌‌،‌توضیحِ معنی حارصه و ربط‌ش به خاورمیانه..ماجرای عشقی ممنوع..اطلاعاتِ مربوط به دین ایزدی و نحوه‌ی فرار

- بیشتر
mehdi
۱۳۹۸/۰۵/۱۱

زخـــمِ مذهب روایتِ سرگذشتِ دردناک و بغرنجِ ایزدیانْ به خصوص زنان و دختران جوان این قوم مخصوصاً به خاطر ستمی که بر آن‌ها اخیرا به اسم اسلام شد، احتیاج به تامل و تفکر و آسیب‌شناسی و البته عذرخواهیِ بسیار دارد. به

- بیشتر
نگار
۱۳۹۸/۰۷/۲۶

کتاب خوبی بودارزش وقت گذاشتن داشت ، اطلاعات خوبی درباره دین ایزدی میده.

عاشق کتاب
۱۳۹۸/۰۵/۰۲

این دنیا پنجره ایست، آمدند،دیدند، گذشتند... واقعا دوستش داشتم، فوق العاده بود.

Firooz
۱۳۹۹/۰۶/۰۶

رفته رفته همه آن مصیبت هایی که در دهه اخیر بر بخشی از مردم خاورمیانه رفته ، در گذر زمان و در غبار مصیبت های تازه به فراموشی سپرده می شود. خواندن این داستان ظاهرا ساده اما تکان دهنده شاید

- بیشتر
Shiva
۱۳۹۷/۰۶/۱۰

اصلا جالب و جذاب نبود بیشترشبیه یک خاطره تلخ تاریخی از داعش و ایزدی ها

razavi
۱۳۹۹/۰۲/۲۴

هنوز چند صفحه مونده به انتهای کتاب منتظر بودم داستان ملک ناز بگه بنظرم خیلی طول داد ولی در کل خوب بود وایا اینکه این داستان تخیلی هست یاواقعی؟

مروارید ابراهیمیان
۱۳۹۸/۱۱/۱۹

کتاب پر رنجی بود اما عجیب کشش داشت. وچه ترجمه ی خوبی. احسنت 👏 👏 👏

رها
۱۴۰۳/۰۷/۱۷

کتاب خوب و متوسطی بود. فکر میکنم نویسنده شیوه ی روایت از زبان یک روزنامه نگار رو انتخاب کرده تا از دردهای ایزدیان بگه یعنی هدفش بیشتر این بوده تا نوشتن یک داستان عاشقانه.‌ اما من قطعا ترجیح میدادم داستان رو از

- بیشتر
در این دنیای کوچک، همه رنج کشیده‌اند
S
در این دنیای کوچک، همه رنج کشیده‌اند، بی‌نشان، هیچ‌کس در جای خود نیست
سیّد جواد
می‌دانی حارصه چیست؟ یک کلمۀ عربی است از خانوادۀ حرص، حارص، احتراص. می‌دانی که شتر آن‌قدر صبور و پر طاقت است که می‌تواند سه هفته بدون آب و غذا در بیابان راه برود و راه برود. دربیابان خارهایی هست که شترها بسیار دوست دارند. هرجا این خار را ببینند با دندان آن را می‌کَنند و شروع به جویدن می‌کنند. وقتی این خار با مزۀ شور خون آغشته می‌شود، شترها لذت بیشتری می‌برند. هرچه بیشتر می‌خورند، خون بیشتری می‌ریزد و هرچه خون بیشتر می‌شود، شتر بیشتر و بیشتر از این خار می‌خورد. گویی که دیگر از خون خود سیر نمی‌شود. اگر مانعش نشوند شتر از شدت خونریزی خواهد مرد. این یعنی حارصه. این رسم تمام خاورمیانه است پسرم. انسان‌هایش در طول تاریخ یکدیگر را کشته‌اند و کشته‌اند، بی‌آنکه متوجه باشند در حال ریختن خون خود هستند. از طعم خون خود مست می‌شوند.
ندا آزادی
شتر آن‌قدر صبور و پر طاقت است که می‌تواند سه هفته بدون آب و غذا در بیابان راه برود و راه برود. دربیابان خارهایی هست که شترها بسیار دوست دارند. هرجا این خار را ببینند با دندان آن را می‌کَنند و شروع به جویدن می‌کنند. وقتی این خار با مزۀ شور خون آغشته می‌شود، شترها لذت بیشتری می‌برند. هرچه بیشتر می‌خورند، خون بیشتری می‌ریزد و هرچه خون بیشتر می‌شود، شتر بیشتر و بیشتر از این خار می‌خورد. گویی که دیگر از خون خود سیر نمی‌شود. اگر مانعش نشوند شتر از شدت خونریزی خواهد مرد. این یعنی حارصه. این رسم تمام خاورمیانه است
سیّد جواد
می‌دانی حارصه چیست؟ یک کلمۀ عربی است از خانوادۀ حرص، حارص، احتراص. می‌دانی که شتر آن‌قدر صبور و پر طاقت است که می‌تواند سه هفته بدون آب و غذا در بیابان راه برود و راه برود. دربیابان خارهایی هست که شترها بسیار دوست دارند. هرجا این خار را ببینند با دندان آن را می‌کَنند و شروع به جویدن می‌کنند. وقتی این خار با مزۀ شور خون آغشته می‌شود، شترها لذت بیشتری می‌برند. هرچه بیشتر می‌خورند، خون بیشتری می‌ریزد و هرچه خون بیشتر می‌شود، شتر بیشتر و بیشتر از این خار می‌خورد. گویی که دیگر از خون خود سیر نمی‌شود. اگر مانعش نشوند شتر از شدت خونریزی خواهد مرد. این یعنی حارصه. این رسم تمام خاورمیانه است پسرم. انسان‌هایش در طول تاریخ یکدیگر را کشته‌اند و کشته‌اند، بی‌آنکه متوجه باشند در حال ریختن خون خود هستند. از طعم خون خود مست می‌شوند.
Milad
جایی هست فراتر از خوبی و بدی با تو آنجا دیدار خواهم کرد
lucifer
دربیابان خارهایی هست که شترها بسیار دوست دارند. هرجا این خار را ببینند با دندان آن را می‌کَنند و شروع به جویدن می‌کنند. وقتی این خار با مزۀ شور خون آغشته می‌شود، شترها لذت بیشتری می‌برند. هرچه بیشتر می‌خورند، خون بیشتری می‌ریزد و هرچه خون بیشتر می‌شود، شتر بیشتر و بیشتر از این خار می‌خورد. گویی که دیگر از خون خود سیر نمی‌شود. اگر مانعش نشوند شتر از شدت خونریزی خواهد مرد. این یعنی حارصه. این رسم تمام خاورمیانه است پسرم. انسان‌هایش در طول تاریخ یکدیگر را کشته‌اند و کشته‌اند، بی‌آنکه متوجه باشند در حال ریختن خون خود هستند. از طعم خون خود مست می‌شوند.
i._.shayan
جایی هست فراتر از خوبی و بدی با تو آنجا دیدار خواهم کرد
ندا آزادی
می‌دانی حارصه چیست؟ یک کلمۀ عربی است از خانوادۀ حرص، حارص، احتراص. می‌دانی که شتر آن‌قدر صبور و پر طاقت است که می‌تواند سه هفته بدون آب و غذا در بیابان راه برود و راه برود. دربیابان خارهایی هست که شترها بسیار دوست دارند. هرجا این خار را ببینند با دندان آن را می‌کَنند و شروع به جویدن می‌کنند. وقتی این خار با مزۀ شور خون آغشته می‌شود، شترها لذت بیشتری می‌برند. هرچه بیشتر می‌خورند، خون بیشتری می‌ریزد و هرچه خون بیشتر می‌شود، شتر بیشتر و بیشتر از این خار می‌خورد. گویی که دیگر از خون خود سیر نمی‌شود. اگر مانعش نشوند شتر از شدت خونریزی خواهد مرد. این یعنی حارصه. این رسم تمام خاورمیانه است
عاشق کتاب
«این دنیا پنجره‌ای‌ست، همه آمدند، نگاهی کردند و گذشتند.»
نگار
نوع بشر حق ندارد در این دنیا زندگی کند و هم خود و هم دنیا را نابود کند. اینکه درون هریک از ما جانوری وحشی وجود دارد، حقیقتی است انکارناپذیر.
نگار
ایزدی، یکی از قدیمی‌ترین دین‌های مشرق زمین است. اما در این منطقه، در لالِش و خاورمیانه طاووس وجود ندارد. طاووس در هندوستان زندگی می‌کند. این نشان می‌دهد که دین ایزدی ریشه در هند دارد.
نگار
زنان جوان مقابل چادرها در لگن‌های پلاستیکی زرد، سبز، صورتی، نارنجی لباس می‌شویند و در میان لگن‌ها رنگ آبی نیست. در مسلک ایزدی این رنگ مقدس است و در زندگی روزمره استفاده‌اش گناه به‌حساب می‌آید.
نگار
«این دنیا دروغ است و آن دنیا پر از تردید.»
مروارید ابراهیمیان
قتل، قتله، می‌خواد صلیب گردنت باشه یا هلال، چه فرقی داره؟
نگار
آن‌قدر می‌نویسم که بفهمم چرا این کتاب را نوشتم: درد و دغدغۀ من رساندن این وقایع به گوش عالم نیست، یا اینکه بخواهم انسان‌ها بدانند در دنیا چه اتفاقاتی درحال وقوع است؛ این‌ها را آنجلینا جولی به‌مراتب بهتر از من انجام می‌دهد. من فقط و فقط برای تسلی دادن به خودم این‌ها را می‌نویسم. برای اینکه باردیگر بتوانم در میان مخلوقی به نام انسان به زندگی ادامه بدهم. می‌خواهم خودم را از دست این حارصه که دهان همۀ انسان‌ها را از خون لبریز کرده، نجات دهم و گاهی با خودم تکرار می‌کنم: «من یک انسان بودم.»
نگار
عالمان شرقی، برخلاف غربی‌ها، نه با کتاب، که با نقل‌قول و شعر و داستان حرف می‌زنند.
نگار
انسان‌ها دیگر گیل‌گمش، آفرودیت، هرا و انکیدو ندارند و به‌جای آن هیپ‌هاپ، فوتبال و موسیقی و الهه‌های سینمایی دارند و همچون خدایان و اساطیر، ماجراهای عشق، ازدواج، طلاق، دعوا، حسادت و جنایت آن‌ها را تماشا می‌کنند.
نگار
اگر زیلان، نرگس، ملک‌ناز و هزاران نفر مثل آن‌ها به جای اینکه انسان متمدن باشند، حیوان می‌بودند هیچ‌کدام از این بلاها سرشان نمی‌آمد. اشرف مخلوقات یک دروغ محض است. با خود فکر می‌کنم، آن چیزی که به‌عنوان انسانیت به آن افتخار می‌کنیم درواقع بیش از اندازه رذیلانه است. به‌علاوه از خودم می‌پرسم، آن هنگام که همۀ این‌ها اتفاق می‌افتاد خدایانِ این همه ادیان چه می‌کردند؟ و جواب را پیدا می‌کنم. خدا آن زمان در حال استراحت بوده. چون آن روز، روز هفتم بوده است. در شش روز جهان را آفریده و روز هفتم را به استراحت اختصاص داده است. به‌خاطر همین این همه فریاد را نشنیده است.
نگار
ـ جواب این سوال کلمه است: سخن. در این دنیا هیچ‌چیز به اندازۀ «حرف»، انسان‌ها را تحت‌تأثیر قرار نمی‌دهد. در خاورمیانه، سخن، سر به قله می‌گذارد، شعر و مدح و داستان هیچ منطقه‌ای تا این حد قوی و تأثیرگذار نیست. به‌خاطر همین است که در اینجا شاعران هم‌سطح جادوگران قرار می‌گیرند، چون انسان‌ها را با سخنان زیبا جادو می‌کنند. بعد به زبان آشوری، کلیمی، سریانی، ایزدی، اوستایی، کردی، عربی، فارسی و زبان‌های دیگری که هیچ از آن‌ها نمی‌فهمم، بیت‌های بسیاری می‌خواند.
نگار

حجم

۱۱۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۱۱۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۸۲,۰۰۰
تومان