کتاب مرد کابل

سدریک بانل، نویسنده رمان‌های پلیسی، زاده کازابلانکا است. او برای اولین بار در رمان «مرد کابل» قصه‌ای سیاسی- اجتماعی را روایت می‌کند که در افغانستان می‌گذرد. اسامه قندار پنجاه ساله، سربازرس دایره جنایی پلیس کابل است. او هر روز در پایتخت مجبور است با جانیان مختلف که به دلایل گوناگون دست به کشتن افراد می‌زنند، رودررو شود و از آنها بازجویی کند. او تحصیل کرده است و همسرش را که او هم بیرون از خانه کارمی‌کند بسیار دوست دارد اما نوع زندگی و تحصیلاتش او را از باورهاسی طالبان مصون نداشته و زندگی و نوع نگاه او راهم تحت تاثیر قرار داده است. در طول داستان ما با زندگی این سربازرس پیش می‌رویم تا تصویری از زندگی در افغانستان کنونی بسازیم. بانل در این اثر در کنار نشان دادن جامعه کنونی افغانستان و مشکلاتش کوشیده است با طرح یک داستان جنایی، وقایعی پیچیده‌تر از تصویر شناخته شده و کلیشه‌ای ما از این کشور ارائه دهد. در این اثر واقعیت و خیال چنان بهم آمیخته‌اند که امکان تفکیک آن‌ها برای خواننده وجود ندارد. بانِل اگرچه پیش از این کتاب، دو رمان معمایی دیگر هم نوشته امّا «مرد کابل» با موفقیت‌های بسیاری همراه بوده و به زبان‌های مختلفی نیز ترجمه شده است. او در گفت‌وگویی درمورد انتخاب افغانستان می‌گوید: «من کشورهای زیادی را از نزدیک دیده‌ام که بسیار از آنچه در فرانسه تجربه کرده‌ام متفاوت بودند امّا تصوّر می‌کنم هیچ جایی نبوده که مثل افغانستان از نظر فرهنگی کاملاً دور از فرهنگ ما باشد. آنچه در افغانستان می‌گذرد بسیار فراتر از چیزی است که رسانه‌های ما نقل کرده یا به تصویر کشیده‌اند. بسیاری از خبرنگاران یک روز در این کشور می‌مانند، آن هم از اردوگاه‌های نظامی خارج نمی‌شوند امّا دوست دارند خودشان را قهرمان‌هایی جا بزنند که با سفر به این کشور زندگی‌شان را به خطر انداخته‌اند در حالی که سفر آن‌ها رفت و برگشتی ساده با هواپیمای نظامی و زره‌پوش‌هاست... اینْ افغانستانِ واقعی نیست.