کتاب قربانی
۳٫۰
(۲۰)
خواندن نظراتمعرفی کتاب قربانی
«قربانی» نام رمانی از نویسنده معاصر آمریکایی، جویس کرول اوتس (-۱۹۳۸) است. این اثر روایت اوتس از ظلمی است که به سیاهان در آمریکا میشود.
نوجوان ۱۴ سالهای، ادعا می کند مورد تعرض گروهی قرار گرفته و بعد از ضرب و شتم، در زیرزمین یک کارخانه متروک رها شدهاست. او ادعا میکند یکی از متعرضان، نشان پلیس داشتهاست. پس از این ادعا، با ورود یک کشیش معروف برای حمایت از دختر و تلاشش برای احقاق حقوق سیاهپوستان، داستان شکل دیگری به خود میگیرد. این کشیش هم سیاهپوست است و برادرش هم یک وکیل دعاوی معروف است که حمایت و دفاع از دختر مورد نظر را به عهده می گیرند.
در پایان این رمان با قربانیهای زیادی روبرو می شویم که در یک چرخه تکراری اجتنابناپذیر گرفتار شدهاند. «قربانی» داستان منسجم و قدرتمندی دارد و خشونت امروز جاری در جامعه آمریکا را به تصویر میکشد.
بخش کوتاهی از کتاب:
مصاحبۀ خوبی نبود. حدود بیست دقیقه طول کشید که بیشترش به لکنت و منمن کردن گذشت.
برای آن خانم، خستهکنندهترین مصاحبۀ دوران کاریاش در سمت مأمور پلیس به حساب میآمد.
به او بیپرده گفته بودند که دختر سیاهپوستی (احتمالاً) مورد ضربوشتم و تجاوز گروهی قرار گرفته است و خواسته که یک خانم افسر پلیس سیاهپوست در مرکز فوریتهای پزشکی سنت آن با او مصاحبه کند.
اواخر صبح یکشنبه، نامۀ واگذاری این پرونده را روی میز کارش دید و نیم ساعت بعد، در حوزۀ مرکزی رو به رئیسش ایستاد و گفت: «فکر میکنید من به اندازۀ کافی سیاه هستم؟» با این برخورد مضحک دیگر جای دلخور شدن برای افسر فرماندهش باقی نگذاشت. خود زن هم دلخور نشده بود، چون شرایط را میفهمید.
همان خواهم شد که تو میخواهی
مایندی مجیا
هنری و کیتوآیریس مرداک
تبهکارژرژ سیمنون
بیوهفیونا بارتن
عروس بیوهجویسکرول اُتس
بدطینتانکارین فوسوم
نامزدی آقای ایرژرژ سیمنون
ترانه شیرینلیلا سلیمانی
راز عمارت سرخای. ای. میلن
سیزدهمین قصهداین سترفیلد
فرار به غربمحسن حمید
خورشید خانواده اسکورتالوران گوده
بریدهپاتریشیا مککورمیک
آقای مانک به آتش نشانی میرودلی گلدبرگ
شماره صفراومبرتو اکو
شنیدهام خانهها را رنگ میکنی!چارلز برنت
کوچه بن بستآیریس یوهانسن
برکهی شیطانژرژ ساند
خشکسالیپگاه ملکیان
حجم
۴۵۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۱۱ صفحه
حجم
۴۵۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۱۱ صفحه
قیمت:
۴۱,۵۰۰
تومان
نظرات کاربران
نصف کتاب رو خوندم و به معنی واقعی کلمه هیچ اتفاقی نیفتاد. روند خیلی خیلی آرومی داشت و شخصیت پردازی خیلی ضعیف بود. بیشتر تمرکز کتاب روی وجه نژادپرستیه ولی نه یه طور داستانی که خواننده رو ترغیب کنه. در
داستان جالبی ازنفوذدین درمردم،اطاعت بی چون چرای مردم ازاونهاوعکس العملهای هیجانی مردم که نا آگاهانه ازخودشون نشون میدن واینهاهمه میتونه چه بلایی سرمردم بیاره،بیگناهی که گناهکارنشون داده میشه،چطورصحنه سازی میکنن،چطوردروغهایی میگن که حتی خودشونم کم کم باورمیکنن(اسلام ومسیحیت فرقی نمیکنه)
برامن داستان کشش و جذابیتی نداشت
یه قسمت هایی از داستان به حدی جالب بود ک نمیشد کتاب رو زمین گذاشت ....منتها من از خاتمه داستان خیلی خوشم نیومد .... منتظر اتفاق های جالبتری بودم
کتاب متوسطی بود، میتونست کوتاه تر باشه
داستانی واقعی و غم انگیز 😔
از صفحه هشتاد به بعد نتونستم بخونم خیلی وحشتناکه حالمو بد کرد😪😪 پ ن : بالاخره تمومش کردم.۶ آبان.. تکرار زیاد داشت،انگار داخل گرداب گیر افتادی.
این کتاب رو نخوندم. به دلیل ترجمه. نقطه قدرت و ویژگی مهم آثار جویس کارول اوتس یا دست کم یکی از مهم ترین هاش نثر نویسندست. و شما زمانی که ترجمه سهیل سمی از کتاب اشتهای آمریکایی همین نویسنده و
متن کتاب چند جا تکرار شده و در کل اصلا اون چیزی نیست که ازش انتظار میره پایان کتابم که واقعا مسخره بود
واقعا کتاب مزخرفی بود. مدام تکرار مکررات. از صفحه اول تا آخر تکرار میکرد چند پلیس سفیدپوست، به دختری سیاهپوست تجاوز کردن. آخر داستان هم که مناسب برای اخبار صداوسیما بود. میشد این کتابو تو پنجاه صفحه نوشت نه چهارصد