کتاب زمان زوال
۴٫۰
(۱۲)
خواندن نظراتمعرفی کتاب زمان زوال
«زمان زوال» رمانی نوشته شهره احدیت، نویسنده معاصر ایرانی است.
این اثر سومین کار داستانی و دومین رمانی است که از شهره احدیت منتشر میشود، البته علاوه بر حوزه بزرگسال، فعالیتهایی را نیز در حوزه کودک و نوجوان انجام دادهاست. این رمان تقابل بین سنت و مدرنیته است و این موضوع را به چالش میکشد. داستان سه راوی به نامهای اطلس، زری و کیومرث دارد که هر کدام در بخشهایی از کتاب، با زاویه دید متفاوتی به بیان موضوع میپردازند.
شهره احدیت، نویسنده و ویراستار در سال ۱۳۴۰ در کاشان متولد شد. وی مادر علی ضیاء، مجری مطرح رادیو و تلویزیون است و پیش از چاپ این کتاب، رمان «گورچین» و مجموعه داستان «سیامو» را نیز منتشر کردهاست.
باز آن دخمه را دیدم. اتاقی که با سیونه نفر چند سال توش زندگی کردم. توی اردوگاه زیر دوش ایستاده بودم، آب سرد شد، یخ کرد، از حمام فرار کردم به بند. لخت، همه میلرزیدیم، همه لخت بودیم. از صدای دندانها از خواب پریدم. دیگر نشد بخوابم. لرز تو استخوانهام بود. از خوابیدن هم میترسم. سیگاری آتش زدم و زل زدم به دور تا دور اتاق که با نور چراغبرق خیابان روشن بود.
شبها بیشتر یاد آقاجون میکنم. بعد از مرگش تنها شدم. اینجا کسی نیست. من هستم و نیکی که ول است بین خانه و هتل مامانوزیره.
جمعهها صبح خانهاند، مامانوزیره دارد برای نیکی خاطره میبافد. یکی زیر، یکی رو. یک رج زیر، یک رج زیر، یک رج زیر... هما هم میبافت. چیزهایی که مامانوزیره میگوید توهم است. مامانوزیره دوست دارد اینطور باشد. اینطور بوده باشد. دوست دارد نایب را برساند به درجهی خدایی. چهطور میتواند این همه کسی را دوست داشته باشد که هیچوقت ندیده بوده؟ این همه سال زل زد به عکسهای سیاه و سفید تیره و تار و هی قصه بافت یکی زیر، یکی زیر... همه زیر. خیلی وقت است مردهاند. همه توی کانالاند. آنجا میخوابند، نماز میخوانند، غذا میخورند. آقاجون را هم گذاشتند توی یک کانال تنگ و کوتاه.
فقط با یک گره
محمد میلانی
راه طولانی بود از عشق حرف زدیمرسول یونان
کلبهای در مزرعه برفیرسول یونان
عشق در فلکه سوم تهرانپارسفاطمه آزادی
پستچیچیستا یثربی
پرنده منفریبا وفی
دو قطعه عکسابراهیم رها
این یک فصل دیگر استمرجان شیرمحمدی
در خانه ما عشق کجا ضیافت داشت؟: مجموعه صد و سی و هفت نامهنیکی فیروزکوهی
شاید خدا گم شد!محرابه سادات قدیری
اتوبوس شمیرانگلی ترقی
آینهای برابر آینهات میگذارمنغمه نائینی
مسافرخانه، بندر، باراندازاحمدرضا احمدی
توت فرنگی های اهلیمهدی قلینژاد ملکشاه
مژده بهارشکوفه شهبال
همهی افق (مجموعه داستان)فریبا وفی
بوی وانیلالناز پاکپور
خانم مارکوزه، راهنمای موزه
دن گاتمن
خانم فابیان، سرایدار قهرماندن گاتمن
خانم بریج، معلم گیجدن گاتمن
خانم بادی، نویسنده غیرعادیدن گاتمن
آقای ناوال، مدیر باحال!دن گاتمن
خانم لیزار، ما را گذاشته سر کار!دن گاتمن
خانم تیشین، معلم جانشیندن گاتمن
این ساندویچ مایونز نداردجی. دی. سلینجر
خانم ماتی، معلم قاتی پاتیدن گاتمن
حجم
۱۴۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۴۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
۱۳,۵۰۰۷۰%
تومان
نظرات کاربران
😍😍بالاخره این کتاب رو گذاشتین ، ممنون طاقچه 🌹
عالیه ولی شماره گذاری صفحات یه کم مشکل داره😊☘