کتاب یک رمانس دانشگاهی مرگبار
معرفی کتاب یک رمانس دانشگاهی مرگبار
کتاب یک رمانس دانشگاهی مرگبار نوشتهی محمود سعیدنیا است. این کتاب داستان پیرمردی مسن است که احساس میکند به مرگ نزدیک شده است. محمود سعیدنیا در این رمان از جملات طنز نیز استفاده کرده است.
درباره کتاب یک رمانس دانشگاهی مرگبار
یک رمانس دانشگاهی مرگبار نام رمانی از محمود سعیدنیا است. سعیدنیا در سال ۱۳۵۴ در شهر بوشهر به دنیا آمد. او قبل از این کتاب نوشتن فیلمنامه و نقد فیلم را تجربه کرده و کتاب یک رمانس دانشگاهی مرگبار نخستین اثر داستانی او به شمار میرود. یک رمانس دانشگاهی مرگبار داستان مرد پیر و فرتوتی است که بنا به دلایلی احساس میکند زمان مرگش نزدیک است و تصمیم میگیرد هر شب از عمر باقیماندهاش، خودش را در اتاقی حبس کند و بنویسد. ماجرا در فضایی غیرواقعی اتفاق میافتد و راوی داستان، خاطرات گذشته خودش را بهویژه در محیط دانشگاه و با شخصیتهای آن محیط برای ما تعریف میکند. رمان نمایش بدبینی، بیانگیزه بودن و خمودگی روحی و جسمی انسان است. نویسنده انسانی را به تصویر کشیده است که با عمری طولانی و شکستهایی دردناک مواجه بوده است. داستان، مایههایی از طنز را نیز در خود جای دادهاست. طنز ظریف در زبان. شخصیت اصلی خود را دچار مرض سندرم روایتگری ناشی از شمارش معکوس میداند. او با عمر طولانی و بیدلیل خود درگیر است.
چرا باید کتاب یک رمانس دانشگاهی مرگبار را مطالعه کنیم؟
ما در این کتاب با احساسات انسانی بیشتر آشنا میشویم و یاد میگیریم چگونه آنها را درک کنیم؛ همچنین با مفاهیمی مانند ناامیدی، بیانگیزه بودن و موارد دیگر نیز آشنا میشویم.
خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
کتاب یک رمانس دانشگاهی مرگبار برای دوستداران رمان ایرانی میتواند انتخاب خوب و جذابی باشد.
درباره محمود سعیدنیا
محمود سعیدنیا در سال ۱۳۵۴ در شهر بوشهر به دنیا آمد. او قبل نوشتن کتاب نگارش فیلمنامه و نقد فیلم را تجربه کرده است و این کتاب نخستین اثر داستانی او به شمار میرود.
تکههایی از کتاب یک رمانس دانشگاهی مرگبار
طبق تحقیقات شخصیام درباره تامس رجینالد مک داک، نویسنده ایرلندی، غیر از «آخرین گزین گویههای یک محتضر» و چند نامه مختصر، اثر مکتوب دیگری از او به جا نمانده است. او نگارش این اثر ۱۶ جلدی را هنگامی که ۲۱ سال داشت آغاز کرد و تا ساعتی قبل از مرگش در ۵۷ سالگی ادامه داد. شماره آخرین گزین گویه ۱۳۴۵۴ است. «آخرین گزین گویههای یک محتضر» را، مانند «شوایک»، «بر باد رفته» و «آمریکا»، میتوان در شمار آثار ناتمام محسوب کرد. جلد شانزدهم، آخرين و نحیفترین جلد، پس از مرگ نویسنده منتشر شد.
درباره زندگی خصوصی و عمومی مکداک اطلاعات ناچیز و ضد و نقیضی به جا مانده است. از کودکی او تقریبا هیچ اطلاعی در دست نیست، جز این که والدین خود را در همین ایام از دست داد. زمان و علت فوت آنها در هیچ منبعی ذکر نشده است. در ۱۶ یا ۱۷ سالگی، از عمهزاده یا خالهزادهای که تا پیش از آن از وجودش بیخبر بود، ارثیه هنگفتی به او میرسد و به یکباره به فردی متمول بدل میشود. منابع محدودی که از نویسنده مهجور و فراموش شده، تامس رجینالد مک داک، ذکری به میان آوردهاند، همگی در مورد یک رخداد، یا به واقع رخ نداد خاص، اتفاق نظر دارند: مک داک هیچگاه ازدواج نکرده.
در گزینگویههای مک داک تشخیص مرز قاطع بين شوخی و جدی بسیار دشوار است. یکی از گزینگویههای او از این قرار است: «در یک جامعه به هنجار: از میان بینهایت پیآمد مثبت مترتب بر ازدواج، یکی هم انگار و تقبیح ضمنی همجنس خواهی توسط زوجین است.»
حجم
۱۷۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه
حجم
۱۷۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه
نظرات کاربران
پارسال این کتاب رو خوندم و دربارهش به چند نفر گفتم: خیلی وحشیانه خوبه!
لطفا یه کتاب ترسناک خوب برام معرفی کنید مثل کتاب بچه های خاص خانه خونم پریگرین
کوتاه و جذاب
اگر دنبال اثری میگردید که هم عاشقانهست هم ضد عاشقانه هم دانشگاهیه هم ضد دانشگاهی و هم مرگباره و هم غیر مرگبار، جای خوبی اومدید:) داستان آدم «کهنسالی» که دچار سندروم روایت ناشی از شمارش معکوس شده:)) از همه مهمتر هم داستانه