
کتاب مهمان
معرفی کتاب مهمان
کتاب مهمان (The Guest: a novel)، نوشته بی. ای. پاریس و ترجمه آنیتا پارسا و الهام صیفی کار، توسط نشر اندیشه مولانا منتشر شده است. این اثر در دستهی رمانهای معمایی و روانشناختی قرار میگیرد و داستانی پرکشش را روایت میکند. این اثر با تمرکز بر روابط پیچیدهی میان چند دوست قدیمی و خانوادههایشان، به لایههای پنهان احساسات، رازها و بحرانهای شخصی میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب مهمان
کتاب مهمان (بعضی رازها هیچوقت از بین نمیروند)، به قلم بی. ای. پاریس، داستانی معمایی است که زندگی چند شخصیت متفاوت را روایت میکند. ماجراهای داستان حول محور آیریس و گابریل، زوجی میانسال، و دوستان نزدیکشان لوری و پیپر میچرخد. نویسنده با استفاده از زاویهدید سومشخص، بهتدریج رازها و بحرانهای شخصیتها را آشکار میکند. ساختار کتاب بر پایهی روایتهای موازی و بازگشت به گذشته شکل گرفته و با ورود یک مهمان ناخوانده به خانهی آیریس و گابریل، زنجیرهای از اتفاقات و افشاگریها را آغاز میکند.
این داستان با تمرکز بر روابط خانوادگی، دوستیهای قدیمی و تأثیر وقایع تلخ گذشته بر زندگی شخصیتها، فضایی پرتنش و رازآلود را خلق کرده است. این رمان با بهرهگیری از عناصر روانشناختی و اجتماعی به بررسی موضوعاتی مانند خیانت، فقدان، احساس گناه و تلاش برای بازسازی زندگی پس از بحران میپردازد.
خلاصه داستان مهمان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
کتاب مهمان با بازگشت آیریس و گابریل از سفری طولانی به خانهشان آغاز میشود؛ خانهای روستایی و آرام که قرار است پناهگاهی برای فراموشی غمهای گذشته باشد، اما حضور ناگهانی لوری، دوست قدیمی آیریس که بهدلیل بحران عاطفی و جدایی از همسرش، پیپر، به این خانه پناه آورده، آرامش آنها را برهم میزند. در همان روزهای نخست، افشای رازهایی دربارهی خیانت، فرزند پنهانی و گذشتهی مبهم پیپر، روابط میان این جمع دوستانه را دستخوش تنش و سوءظن میکند. گابریل که خود با اندوه مرگ پدر و حادثهی تلخ مرگ چارلی اینگرم، نوجوانی که او را در معدن یافته، دستوپنجه نرم میکند، حالا باید با بحرانهای جدیدی روبهرو شود.
روایت کتاب با رفتوبرگشتهای متعدد، لایههای پنهان شخصیتها را آشکار میکند: احساس گناه، ترس ازدستدادن، تلاش برای بازسازی روابط و جستوجوی هویت فردی. در این میان، باغ محصور خانه به نمادی برای گذشته و امید به آینده بدل میشود؛ جایی که شخصیتها برای بازسازی خود و روابطشان به آن پناه میبرند. این داستان با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، گفتوگوهای صمیمانه و بحرانهای عاطفی، تصویری از شکنندگی روابط انسانی و اهمیت صداقت و بخشش ارائه میدهد.
چرا باید کتاب مهمان را بخوانیم؟
این کتاب با پرداختن به روابط پیچیدهی انسانی، بحرانهای عاطفی و رازهای پنهان، مخاطب را به تأمل دربارهی اعتماد، بخشش و معنای خانواده دعوت میکند. روایت چندلایه و شخصیتپردازی دقیق کتاب باعث میشود خواننده با دغدغهها و احساسات شخصیتها همذاتپنداری کند. این اثر نهتنها داستانی معمایی و پرکشش ارائه میدهد، بلکه به موضوعات مهمی مانند فقدان، خیانت، هویت و بازسازی زندگی پس از بحران میپردازد. این اثر برای کسانی که به رمانهای روانشناختی و اجتماعی علاقه دارند، تجربهای متفاوت و تأثیرگذار خواهد بود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهی این کتاب برای علاقهمندان رمانهای معمایی، روانشناختی و داستانهایی با محوریت روابط خانوادگی و دوستیهای پیچیده مناسب است؛ همچنین کسانی که با بحرانهای عاطفی، فقدان یا چالشهای بازسازی روابط دستوپنجه نرم میکنند، میتوانند با فضای داستان ارتباط برقرار کنند.
بخشی از کتاب مهمان
«گابریل یک لیوان نوشیدنی به دست آیریس و بعد یکی هم به ازمه داد. انگشتانش که لبهٔ لیوانها را گرفته بود کمی میلرزید. ازمه گفت: «توی مراسم غسلتعمید اصلاً لب به نوشیدنی نزدم، پس اجازه دارم اینیکی رو بخورم.» به آیریس نگاه کرد. «مرسی که دوباره ما رو اینجا دعوت کردی. حالا که بالاخره همهچیز تموم شده خیلی حس خوبیه که میتونیم یهکم آروم بگیریم.» آیریس لبخند زد: «لیاقتش رو دارین.» «باوجوداین روز خیلی خوبی بود.» هیو لیوانش را بالاآورد: «به سلامتی هیمش؛ و البته مادرش.» گابریل گفت: «و به سلامتی تو پدر دلیرمون.» چهارنفری نوشیدند. و ازمه با خشنودی آه کشید: «خدایا؛ خیلی دلم برای این لحظات تنگ شده بود.» هیو دوباره لیوانش را بلند کرد: «آیریس. گابریل. تابستونی جهنمی رو پشتسر گذاشتیم. به سلامتی ایام شادتر.» سکوتی بر جمع حاکم شد.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۴۲ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۴۲ صفحه

نظرات کاربران
خیلی خوب بود اخرش قشنگ غافلگیر میشی
تا اواسط داستان دارین از داستان زندگی معمول دوسه تا زوج لذت میبرین تا سر و کله قتل پیدا میشه.پیچیده و رمزالود از اواسط داستان ببعد تغییرات واضح میشه