
کتاب بهبودی
معرفی کتاب بهبودی
کتاب بهبودی (Recovery: the lost art of convalescence)، نوشته گاوین فرانسیس و ترجمه معصومه مظاهری، به کوشش نشر اندیشه مولانا منتشر شده است. این کتاب به بررسی مفهوم نقاهت، بهبودی و شفا پس از بیماری میپردازد و با نگاهی متفاوت، تجربههای شخصی نویسنده را بهعنوان پزشک عمومی به نمایش میگذارد. کتاب حاضر برای کسانی نوشته شده که میخواهند معنای فرایند بهبودی و اهمیت استراحت و بازسازی پس از بیماری را بهتر درک کنند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بهبودی
کتاب بهبودی (هنر گمشده نقاهت)، به قلم گاوین فرانسیس، با تکیهبر تجربههای شخصی نویسنده، درمورد موضوع بهبودی و نقاهت پس از بیماری نوشته شده است. کتاب حاضر با بازگویی خاطرات شخصی نویسنده آغاز شده است؛ سپس با ارجاع به تاریخ پزشکی، فرهنگهای مختلف و حتی ادبیات به بررسی ابعاد گوناگون نقاهت پرداخته است. ساختار کتاب شامل فصلهایی است که هرکدام به جنبهای از بهبودی، استراحت، نقش بیمارستانها، اهمیت طبیعت و حتی سفر در دوران نقاهت میپردازند. نویسنده تلاش کرده است تا با زبانی ساده نشان دهد که بهبودی صرفاً فرایندی زیستی نیست، بلکه با روان انسانها، جامعه و فرهنگ پیوند خورده است.
خلاصه کتاب بهبودی
کتاب حاضر با بیان تجربههای شخصی نویسنده درمورد دوران بیماری و بهبودیاش آغاز میشود. گاوین فرانسیس که خود پزشک است، از کودکی و نوجوانیاش و مواجهه با بیماریها و آسیبهای جسمی سخن گفته و این تجربهها را بهعنوان نقطهی شروعی برای تأمل دربارهی معنای نقاهت قرار داده است. او توضیح داده است که نقاهت در حقیقت، فرایندی روانی و اجتماعی است که هر فرد بسته به فرهنگ، باورها و شرایط زندگیاش آن را تجربه میکند. در ادامه، نویسنده به تاریخچهی بیمارستانها و نقش آنها در بهبودی بیماران پرداخته و نشان داده است که چگونه با گذر زمان، اهمیت استراحت و مراقبت در محیطی امن و آرام کمرنگ شده است. او با اشاره به بحرانهایی مانند همهگیری کرونا، به این نکته پرداخته است که جامعهی مدرن تا چه اندازه از ارزش زمان و مکان مناسب برای نقاهت فاصله گرفته است.
در بخشهایی از کتاب، فرانسیس به مفهوم ماروپله اشاره کرده و آن را استعارهای برای فرازونشیبهای دوران نقاهت دانسته است. او تأکید کرده است که بهبودی هر فرد منحصربهفرد است و نباید با دیگران مقایسه شود؛ همچنین به نقش فیزیوتراپی، استراحت، تغذیه و حتی سفر و تغییر محیط در فرایند بهبودی اشاره کرده و اهمیت توجه به نیازهای جسمی و روانی بیماران را مشخص کرده است. در فصلهایی دیگر، نویسنده به موضوع مرخصی برای بهبودی، فشارهای اجتماعی و اقتصادی بر بیماران و نقش سیاستهای رفاهی در حمایت از افراد بیمار اشاره کرده است. او بر لزوم توجه به ابعاد انسانی و اجتماعی نقاهت تأکید کرده است. در نهایت، کتاب با تأملاتی دربارهی بازگشت به طبیعت، اهمیت محیطزیست و هماهنگی با فرایندهای طبیعی بدن برای بهبودی به پایان میرسد. پیام اصلی کتاب این است که نقاهت موضوعی فراموششده است که باید دوباره آن را یاد بگیریم و برای آن ارزش قائل شویم.
چرا باید کتاب بهبودی را بخوانیم؟
این اثر با رویکردی چندوجهی به موضوع بهبودی و نقاهت پرداخته و فراتر از توصیههای پزشکی رایج، به ابعاد فرهنگی، روانی و اجتماعی این فرایند توجه کرده است. خواندن اثر حاضر فرصتی است برای بازاندیشی دربارهی رابطهی جسم و ذهن، اهمیت استراحت و بازسازی پس از بیماری و نقش جامعه در حمایت از افراد بیمار. نویسنده با مثالهای واقعی و روایتهای تاریخی نشان داده است که بهبودی صرفاً یک مسئلهی زیستشناختی نیست و نیازمند توجه به محیط، روابط انسانی و حتی موضوعات اجتماعی است. این کتاب میتواند دیدگاه تازهای دربارهی سلامت و بیماری ارائه دهد و مخاطب را به تأمل دربارهی شیوههای مواجهه با بیماری و بازگشت به زندگی دعوت کند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهی این کتاب برای کسانی مناسب است که دغدغهی سلامت جسم و روان را دارند، بهویژه افرادی که خود یا نزدیکانشان تجربهی بیماری و دوران نقاهت را پشت سر گذاشتهاند؛ همچنین برای دانشجویان و فعالان حوزهی سلامت، پزشکان، پرستاران و کسانی که به ابعاد اجتماعی و فرهنگی بیماری علاقهمند هستند، مفید خواهد بود. این کتاب میتواند برای کسانی که با اضطراب، فرسودگی یا بیماریهای مزمن دستوپنجه نرم میکنند نیز الهامبخش باشد.
بخشی از کتاب بهبودی
«دوازدهساله بودم که تصادف احمقانهای کردم. با دوچرخه همراه دوستانم از شهر به خانه برمیگشتیم که کامیون بزرگی از کنارم رد شد و باعث شد دوچرخهام منحرف شود. یک لحظه همهچیز تمام شد: پای چپم را بیرون گذاشتم تا مانع افتادنم شوم که پاشنهام محکم به جدول کنار خیابان برخورد کرد. این برخورد من را از روی دوچرخه کف خیابان پرتاب کرد. شانس آوردم زنده ماندم، اما نمیتوانستم پایم را صاف کنم. کامیون هم نگه نداشت. دوستانم پدالزنان رفتند تا کمک بیاورند. آن لحظات به اندازهٔ یک قرن به من گذشت. اما فقط بیست دقیقه طول کشیده بود. مادرم آمد و من را به بیمارستان برد. عکس پایم نشان میداد که بالاترین قسمت استخوان ساق پا (پلاتو تیبیا) شاخه شاخه شده و یکتکه از آن پشت مفصل زانویم گیر کرده است و آن تکهاستخوان ریز درست مثل یکتکه چوب که میتواند در سنگینی را عقب نگه دارد.»
حجم
۳۵۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۳۵۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
