
کتاب آونگ خاطره های ما
معرفی کتاب آونگ خاطره های ما
کتاب آونگ خاطره های ما نوشتهٔ عباس معروفی توسط گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است. این کتاب دربردارندهٔ نمایشنامههایی نوشتهٔ نویسندهٔ مشهور کتاب «سمفونی مردگان» است. عنوان این نمایشنامهها «آونگ خاطرههای ما»، «دلی بای و آهو»، «وَرْگ» و «تا کجا با منی؟» است. نمایشنامهٔ اصلی این مجموعه، «آونگ خاطرههای ما»، اثری با درونمایههای عمیق اجتماعی و سیاسی است که خواننده را به تأمل وامیدارد. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
دربارهی کتاب آونگ خاطره های ما از عباس معروفی
کتاب آونگ خاطرههای ما دربردارندهٔ نمایشنامههایی خواندنی از عباس معروفی است. او در این نمایشنامهٔ «آونگ خاطرههای ما» داستان مردی را تعریف کرده است که کارش ساعتسازی است. یک روز که در مغازهاش نشسته است و به بیرون نگاه میکند و جریان تظاهرات توی خیابان را با چشم دنبال میکند. او در دنیای خود و افکارش غرق شده است که در باز میشود و مردی وارد میشود. مرد خوشپوش که از شلوغیها و همهمههای خیابان به سختی گذشته است، وارد مغازهی او میشود. آنها مشغول گفتگو میشوند و صحبتهایشان در مورد حوادث اجتماعی، سیاسی و تاریخی بالا میگیرد و تا حدی با یکدیگر احساس همدلی میکنند، اما داستان پایانی غافلگیر کننده دارد. آیا مرد خوشپوش، همان چیزی است که مینماید؟ یا تنها هدفش سواستفاده از مرد ساعتساز است؟ این اثر ابتدا «... و خدا گاو را آفرید» نام داشت، اما پس از ممیزی و عدم دریافت مجوز برای چاپ و اجرا، با نام «آونگ خاطرههای ما» شناخته شد. این نمایشنامه که در اردیبهشت ۱۳۶۸ نگاشته شده و تلاش «حسین عاطفی»، کارگردان تئاتر، برای به روی صحنه بردن آن در سال ۱۳۷۴ پس از چهار ماه تمرین، به دلیل عدم دریافت مجوز ناکام ماند و اجرای آن منع شد. عباس معروفی این نمایشنامه را به عباس میلانی تقدیم کرده است. عباس معروفی در نمایشنامهٔ «آونگ خاطرههای ما» با استفاده از نماد ساعت و گذر زمان، به کاوش در مفاهیم عمیقتر سیاسی و اجتماعی میپردازد.
خلاصه کتاب آونگ خاطرههای ما از عباس معروفی
نمایشنامهٔ آونگ خاطرههای ما
نمایشنامهٔ «آونگ خاطرههای ما» که نام اصلی کتاب نیز از آن گرفته شده، در یک مغازهٔ ساعتسازی میگذرد. همزمان با وقوع تظاهرات خیابانی، مردی غریبه و خوشپوش وارد مغازه شده و با ساعتساز سر صحبت را باز میکند. گفتوگوی آنها حول مسائل اجتماعی، سیاسی و تاریخی شکل میگیرد و در بسیاری موارد نظرات مشترکی دارند. ساعتساز به تدریج به مرد غریبه اعتماد میکند، اما این اعتماد منجر به غفلت او و سرقت اشیای قیمتی مغازهاش توسط همان مرد میشود. نمایشنامه با استفاده از نماد ساعت و گذر زمان، به شکلی کنایهآمیز به نقد شرایط اجتماعی و سیاسی میپردازد.
نمایشنامهٔ دلی بای و آهو
این نمایشنامه در سه پرده روایت میشود و داستان آن در حال و هوای جشن عروسی «دلی بای» و «آهو» در میان ترکمنها میگذرد و بر اساس اساطیر و آیینهای کهن این مردم شکل گرفته است. در حالی که همه مشغول پایکوبی و شادی هستند، از داماد خبری نیست. «قاراچوگا»، مردی ثروتمند و مغرور، رقیب عشقی دلی بای است و آهو را تهدید کرده است. آهو اما به جوانمردی و اخلاق دلی بای پایبند است و قاراچوگا را از خود میراند. نگرانی برای سرنوشت دلی بای و حدس و گمانها درباره علت ناپدید شدنش، فضای اصلی نمایشنامه را تشکیل میدهد. برخی معتقدند مادر دلی بای که سالها پیش درگذشته، او را به سوی خود فراخوانده است. این نمایشنامه به آداب و رسوم و باورهای قوم ترکمن توجه ویژهای دارد.
نمایشنامهٔ وَرگ
خلاصه داستان: داستان این نمایشنامه در ایل سنگسر (مهدیشهر)، زادگاه اجدادی عباس معروفی، اتفاق میافتد. «وَرْگ» در گویش سنگسری به معنای گرگ است. محور اصلی داستان، مسئله جانشینی و انتقال قدرت در ساختار ایلی و عشایری است. معروفی در این اثر به جای تمرکز صرف بر یک جنایت و مکافات، به پیچیدگیهای جابجایی قدرت در عشایر میپردازد، جایی که انتقال قدرت نه به شکل تفویض سنتی و بر اساس اصول خاص، بلکه از طریق چالشها و رقابتها صورت میگیرد. این نمایشنامه نگاهی عمیق به مناسبات قدرت و سنتهای رایج در میان عشایر دارد و از این منظر به نقد قدرت نیز میپردازد.
نمایشنامهٔ تا کجا با منی؟
این نمایشنامه یکی از آثار اولیهٔ عباس معروفی است که در سالهای ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۲ خورشیدی (۱۹۸۲-۱۹۸۳ میلادی) به رشتهٔ تحریر درآمده است. برخی منابع اشاره دارند که نام اولیهٔ این نمایشنامه «آن شصت نفر، آن شصت هزار» بوده است. داستان این نمایشنامه در قرن سوم هجری قمری و در دوران خلافت هارونالرشید عباسی روی میدهد. هارون برای سرکوب شیعیان به ایران آمده است. عنوان نمایشنامه، «تا کجا با منی؟»، برگرفته از سؤالی است که هارونالرشید مکرراً از یکی از فرماندهان خود به نام «حمید بن قحطبه طائی» میپرسد و میزان وفاداری او را در مراحل مختلف میسنجد – ابتدا در جان و مال، سپس ناموس و درنهایت دین. این نمایشنامه به رویارویی قدرت و دین و آزمون وفاداری در شرایط دشوار میپردازد. این متن نمایشی بهصورت مستقل و همچنین گاهی همراه با نمایشنامهٔ دیگر عباس معروفی به نام «وَرْگ» منتشر شده است. این نمایشنامه اثری متفاوت از مجموعهٔ «آونگ خاطرههای ما» به شمار میرود و در دورهای پیشتر از آن خلق شده است.
چرا باید کتاب آونگ خاطره های ما از عباس معروفی را بخوانیم؟
خواندن نمایشنامهٔ آونگ خاطرههای ما از عباس معروفی تجربهای است برای درک عمیقتر لایههای پنهان جامعه و روابط انسانی، آن هم از دریچه نگاه تیزبین و قلم قدرتمند نویسندهای که همواره به بازتاب دغدغههای اجتماعی و سیاسی زمانه خود پرداخته است. این اثر، با فضاسازی در یک ساعتفروشی و در میان هیاهوی یک تظاهرات خیابانی، خواننده را نه تنها با داستانی پر از تعلیق درباره اعتماد و فریب مواجه میکند، بلکه او را به تأمل درباره مفاهیمی چون گذر زمان، حافظه، قدرت و حقیقت در بستر اجتماعی خاص وامیدارد و از این طریق، به درکی چندوجهی از شرایط انسانی و پیچیدگیهای آن دست مییابد.
کتاب آونگ خاطره های ما از عباس معروفی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقهمندان به ادبیات نمایشی فارسی و آثاری که به مسائل اجتماعی و سیاسی میپردازند، دوستداران قلم عباس معروفی و سبک نگارش منحصربهفرد او و خوانندگانی که به دنبال آثاری تأملبرانگیز با لایههای عمیق روانشناختی و تحلیل روابط انسانی هستند، میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
دربارهی عباس معروفی
سید عباس معروفی زادهٔ ۲۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ در تهران، رماننویس، نمایشنامهنویس، شاعر، ناشر و روزنامهنگار ایرانی بود. او با انتشار رمان «سمفونی مردگان» به شهرت رسید. معروفی فارغالتحصیل رشتهٔ ادبیات دراماتیک از دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود و سالها به تدریس ادبیات اشتغال داشت. او در پاییز ۱۳۶۹ مجلهٔ ادبی «گردون» را بنیان نهاد و جایزه ادبی «قلم زرین گردون» را نیز شکل داد. فعالیتهای مطبوعاتی و آثارش منجر به بروز مشکلاتی برای وی شد و در نهایت در سال ۱۳۷۴ ایران را ترک کرد. معروفی سالهای بعد را در آلمان سپری کرد و در آنجا نیز به فعالیتهای ادبی خود از جمله نویسندگی، تدریس، اداره کتابفروشی «خانه هنر و ادبیات هدایت» و انتشار مجدد «گردون» ادامه داد. از ویژگیهای بارز آثار او میتوان به استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن و پرداختن به مضامینی چون تنهایی و نقد اجتماعی اشاره کرد.
بخشی از کتاب آونگ خاطره های ما
«مشد حیدر: اصلاً تو یه چیزیت میشه. همش میخوای با یکی دربیفتی. برای همین هم هی حرف یاغیارو پیش میکشی.
ول کن هم نیستی.
چوپان بزرگ: قربون تو برم، ما از تو توقع داریم. دیگه مردی شدهٔ. باید مثل بابات باشی. یادمه اون سالا که همسن و سال تو بود، عقلمند بود.
ساموردی: شماها رسمتونه. تا وقتی جلوی ارباب نشستین هی ازش تعریف میکنین و بقیه رو خوار میکنین.
چوپان بزرگ: امان از این حرفای تو. زخم زبون بدی میزنی.
مشد حیدر: یه زمانی میرسه که از این اخلاقت برمیگردی و دیگه روی سر بلند کردن جلو کسی رو نداری. آدم باید جوری حرف بزنه که بتونه تو چشمای مردم نگاه کنه.
چوپان بزرگ: من شماها رو دوست دارم. نمیخوام حرفای آقاخان از دهن تو در بیاد، سام... دستشو میزد به کمرش همه رو ریشخند میکرد. در آشتی رو میبست. اما تو با اون فرق داری سام، تو پسر مشد حیدری، سر سفره یه همچون آدمی بزرگ شدهٔ، دریغ که حالا نمیدونی. اما آقاخان خوابوند تو گوش برادرش، گفت از زمین من برو بیرون.
بعد به خاطر همین رخش، پول میداد به یاغیای باسوری۱۱که بیان سراغ ما و اذیتمون کنن. توی زمین پدرت آدم میکشتن و میانداختن و میرفتن. میخواست یه پروندهای واسه بابات درست کنه. آدم میکشت، تبر خونیشو مینداخت توی رخش. میخواست ما رو ذله کنه که از زمین دل بکنیم و دیگه کوچ نکنیم اینجا. ولی رخش که مال اون نبود. رخش میراث پدر در پدر شماهاست. هیچ مرتعی چشمه رخش رو نداره. جاهای دیگه آبش همون آب برف روی کوههاست، باید قدر این مِلک رو بدونین. پاش خون ریخته، قربونی داده... بعد یادمه که دسته عباس آقا سبیل مست رو کیش میداد سرِ ما.»
حجم
۱۵۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۵۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه