حسن کامشاد
زندگینامه و معرفی کتابهای حسن کامشاد
حسن کامشاد (Hassan Kamshad) شخصیتی برجسته و یکی از چهرههای مهم ادبیات معاصر ایران است. او نویسنده، مترجم و پژوهشگر در زمینهی ادبیات است و بهعنوان استاد زبان فارسی در دانشگاههای معتبری مثل دانشگاه کمبریج نیز فعالیت میکند. او با آثار خود تأثیر زیادی بر روی نسل جدید نویسندگان ایرانی گذاشته است و با سبک و قلمی که در آثار خود به کار برده است، باعث رواج بیشتر سادهنویسی در دنیای ادبیات فارسی شده است. کامشاد هماکنون در لندن زندگی میکند.
بیوگرافی حسن کامشاد
حسن کامشاد، با نام اصلی سیدحسن میرمحمد صادقی، در ۴ تیر سال ۱۳۰۴ در اصفهان به دنیا آمد. پدرش، حاج سید علی میرمحمد صادقی، در بازار کار میکرد و تاجر پوست و روده بود. زمانی که حسن کامشاد دورهی دبستان را به پایان رساند و مدرک کلاس ششم خود را دریافت کرد، پدرش قصد داشت که او را نیز وارد تجارت پوست و روده کند. حسن کامشاد، هیچ علاقهای به انجام این کار نداشت. او از بوی روده و پوست متنفر بود و نمیتوانست آن را تحمل کند و هنگامی که فهمید پدرش قصد دارد او را از ادامهی تحصیل محروم کند بهشدت وحشت کرد و ناراحت شد. کسی که در آن زمان به کمکش آمد، داییاش بود. او تنها فردی بود که در خانواده تا لیسانس درس خوانده بود و سردبیر نشریهای در اصفهان بود. ازاینرو، نزد همهی اعضای خانواده مورداحترام بود و همه از او حساب میبردند. حسن کامشاد که میدانست خودش نمیتواند بهتنهایی پدرش را راضی کند، تصمیم گرفت تا از دایی خود کمک بگیرد و دست به دامان او شود. خوشبختانه، داییاش به درس و تحصیل اهمیت زیادی میداد و حتی بیشتر از خود حسن کامشاد از تصمیم پدر او به خشم آمد. تنها با حرف خاندایی بود که پدر حسن کامشاد راضی شد مانع او برای ادامه تحصیل نشود و از آوردن او به مغازه منصرف شد.
پس از آن، حسن کامشاد تحصیلات دورهی متوسطه خود را در هنرستان صنعتی آغاز کرد. هنرستانی که وی در آن درس خواند، به دست آلمانیها ساخته شده بود و با انضباط آلمانیها هم اداره میشد. تمامی دانشآموزان موظف بودند که لباس فرم به تن کنند و باید نظم و مقررات را بهخوبی رعایت میکردند تا تنبیه نشوند. حسن کامشاد را در رشتهی نجاری ثبتنام کرده بودند؛ ولی او نه به این کار علاقهای نداشت و نه از پس انجامدادن کارهای مدرسه برمیآمد. همیشه حین انجام فعالیتهای مدرسه خودش را زخمی میکرد و در چشم بقیه، دانشآموز بینظم و بیاستعدادی به نظر میآمد.
آنقدر از هنرستان بدش میآمد که وقتی هنگام رفتن به مدرسه همکلاسیهای سابقش را میدید که با لباسهای مرتب و شیک به مدارس انگلیسی میروند، خودش را از آنها پنهان میکرد تا از سوی آنها مورد تمسخر قرار نگیرد. باوجوداین، در یکی از روزها بالاخره با یکی از همکلاسیهای سابقش روبهرو شد و اتفاقاً این دیدار به سود او تمام شد. مدیر دبیرستان ادب از اقوام نزدیک این همکلاسی بود. او زمانی که متوجهی نارضایتی کامشاد از مدرسهاش شد، تصمیم گرفت تا با مدیر برای ثبتنام او در آن مدرسه صحبت کند. باوجوداینکه چند ماهی از سال تحصیلی گذشته بود، آنها راضی شدند که حسن کامشاد را در مدرسهی خود ثبتنام کنند.
تغییر مسیر زندگی و آشنایی با شاهرخ مسکوب
مدرسهی ادب، باعث ایجاد تغییر و تحولات بسیاری در شخصیت حسن کامشاد شد و او در آنجا چیزهای مختلفی یاد گرفت. او در آن مدرسه برای اولینبار یادگیری زبان انگلیسی را شروع کرد، هرچند اکثر معلمها با زبان انگلیسی آشنایی چندانی نداشتند و روش تدریسشان غلط بود. آنها بهخصوص در تلفظ کلمات خوب عمل نمیکردند. کامشاد خود میگوید که او زمانی را انگلیسی را بهصورت درست یاد گرفت که به دانشگاه کمبریج رفت. در مدرسهی ادب، حسن کامشاد دوستان ارزشمند زیادی پیدا کرد که اکثرشان اهل کتاب بودند. آنها دستهجمعی به کتابفروشیهای اصفهان سر میزدند و ازآنجاییکه پول خرید کتاب نداشتند، یا همان جا به کتابها نگاه میکردند یا آنها را شبی ده شاهی کرایه میکردند. حسن کامشاد در آن زمان کتابهای بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان خواند و ذوق و روحیهی ادبی خود را پرورش داد. او همچنین آثار فرانسوی افرادی مثل لامارتین و شاتوبریان را میخواند تا توانایی خود را در انشانویسی تقویت کند.
حسن کامشاد دورهی پنجسالهی متوسطه را در سال ۱۳۲۳ در دبیرستان ادب به پایان رساند و سپس برای گذراندن سال پایانی به دبیرستان البرز در تهران رفت که یک مدرسهی شبانهروزی بود. محیط این مدرسه، به مدارس نظامی شباهت داشت و فضایی بسیار منضبط داشت. دانشآموزان حق نداشتند که در طول هفته از مدرسه بیرون بروند و ساعت ۹ شب تمامی چراغها خاموش میشدند و روز بعد، همه موظف بودند که صبح زود از خواب بیدار شوند و ورزش کنند. کامشاد که تحمل چنین وضعیت سختگیرانهای را نداشت، پس از دو ماه درسخواندن در این مدرسه دوباره به اصفهان برگشت و این بار برای تحصیل در رشتهی ادبی به دبیرستان صارمیه رفت. در این مدرسه بود که حسن کامشاد با یکی از تأثیرگذارترین افراد زندگی خود، یعنی شاهرخ مسکوب، آشنا شد. البته گفتنی است که آنها چند سال قبل، زمانی که در دو مدرسهی متفاوت درس میخواندند یکدیگر را دیده بودند؛ ولی فرصت آشنایی پیدا نکرده بودند. در دبیرستان صارمیه آنها با یکدیگر در یک کلاس درس میخواندند و طولی نکشید که به دوستانی صمیمی و نزدیک تبدیل شدند. مصطفی رحیمی نیز از دیگر کسانی بود که با آنها همکلاسی بود. این سه نفر، بهترین انشانویسان کلاس به حساب میرفتند. کامشاد در طی همان سالها اولین ترجمه خود را نیز انجام داد و داییاش آن را در روزنامهی خود که «نقشجهان» نام داشت به چاپ رساند.
شاهرخ مسکوب کسی بود که باعث آشنایی حسن کامشاد با ادبیات کلاسیک ایران شد. او خود بهواسطهی پدرش که مردی فاضل و سردبیر مجلهای سرشناس در اصفهان بود با این کتابها آشنایی پیدا کرده بود. مسکوب، کامشاد را تشویق کرد تا کتابهایی مثل تاریخ بیهقی، سیاستنامه و شاهنامه را بخواند و بسیاری از روزها او را برای کتابخواندن یا انجام درسهای مدرسه به خانهی خود یا کتابخانه میبرد. حسن کامشاد و شاهرخ مسکوب هر دو در سال ۱۳۲۴ در دانشکدهی حقوق تهران پذیرفته شدند. دوستی آنها ۶۱ سال و تا زمان مرگ شاهرخ مسکوب ادامه یافت و پس از آن، کامشاد کتاب «حدیث نفس» را به دوست عزیزش تقدیم کرد.
زندگی پس از فارغالتحصیلی و حزب توده
حسن کامشاد پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه و در سال ۱۳۲۷ به استخدام شرکت نفت درآمد و به آبادان رفت. او پس از مدتی به مسجد سلیمان منتقل شد و آنجا وظیفهاش این بود که به کارآموزان ایرانی زبان انگلیسی و به پرستاران انگلیسی، زبان فارسی را آموزش دهد. کامشاد مدتی بعد موفق به دریافت بورسیهی تحصیلی شد و قرار بود که برای ادامه تحصیل به آمریکا برود؛ اما با دریافت نامهای از شاهرخ مسکوب نظرش عوض شد و در ایران ماند.
شاهرخ مسکوب در آن زمان به دلیل فعالیت در حزب توده، دستگیر شده و به زندان رفته بود. حسن کامشاد در طی سالهای تحصیلش در دانشکدهی حقوق، با حزب توده و نشریات مربوط به آن آشنایی پیدا کرده؛ ولی برخلاف شاهرخ مسکوب، به عضویت آن درنیامده بود. مسکوب در نامهای که برای کامشاد فرستاده بود، از شکنجههای خودش و اعضای حزب توده خبر داد و بیخیالی و بیتفاوتی کامشاد را نسبت به اوضاعواحوال مردم ایران سرزنش کرد. نامهی شاهرخ مسکوب، کامشاد را بهشدت تحتتأثیر قرار داد و او نیز تصمیم گرفت که به حزب توده بپیوندد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، فعالیتهای سیاسی حزب توده سرکوب شد و بیشتر اعضای آن دستگیر شدند. در آن زمان، کامشاد تصمیم گرفت که به تهران برود و در ادارهی کارگزینی شرکت نفت مشغول به کار شود. به گفتهی کامشاد، آن روزها از بدترین روزهای زندگیاش بودند چراکه تمامی دوستانش که عضو حزب بودند، یکی پس از دیگری دستگیر میشدند و او تنها و تنهاتر میشد.
آشنایی با ابراهیم گلستان و فعالیتهای بازنشستگی
ابراهیم گلستان در همان ادارهای مشغول به کار بود که حسن کامشاد در آن کار میکرد و این دو از این طریق با یکدیگر آشنا شدند. ابراهیم گلستان هرگز راجعبه حزب توده با کامشاد حرف نزد؛ ولی یک روز به او پیشنهاد داد که نظرش چیست که در این روزهای پرخطر به دانشگاه کمبریج برود و آنجا تدریس کند. کامشاد نیز این پیشنهاد را قبول کرد و مدتی بعد، ابراهیم گلستان او را به یکی از اساتید دانشگاه کمبریج معرفی کرد. کامشاد پنج سال به تدریس زبان فارسی در دانشگاه کمبریج پرداخت. او مدتی بعد به ایران بازگشت و دوباره در شرکت نفت مشغول به کار شد، تا اینکه در سال ۱۳۵۴ پس از بازنشستگی اجباری، به لندن منتقل شد.
حسن کامشاد فعالیتهای ادبی خود را پس از بازنشستگی آغاز کرد. او برای تحمل بازنشستگی غیرمنتظره و زندگی جدیدی که به او تحمیل شده بود، به نوشتن و ترجمه پناه برد و آثار زیادی منتشر کرد.
ترجمه و نویسندگی
حسن کامشاد در نوشتن و ترجمه سبک خاصی دارد و با همین سبک خاص خود تاثیر بسیاری بر روی زبان فارسی معاصر گذاشته است. او به سادهنویسی اعتقاد دارد و عقیده دارد که زبان باید قابلفهم باشد. او میگوید وقتی میشود چیزی را سادهتر بیان کرد، دلیلی ندارد که آن را پیچیده بنویسیم. او همچنین اعتقاد دارد که برای ترجمه، آدم اول باید نویسندهی خوبی باشد چراکه ترجمه نوعی «آفرینندگی» است. یک ترجمهی خوب از نظر کامشاد، ترجمهای است که همان چیزی که نویسنده قصد داشته را به خوانندهی زبان مقصد منتقل کند.
مروری بر آثار تالیفی و ترجمههای حسن کامشاد
کتاب تام پین
کتاب «تام پین» نوشتهی هاوارد فاست و با ترجمهی حسن کامشاد در سال ۱۳۵۳ به انتشار رسید. داستان این کتاب دربارهی شخصیتی به نام «تام پین» است که برای رهایی از زندگی سخت خود و به رؤیای رسیدن به زندگیای بهتر و تغییر وضعیت موجود، به آمریکا میرود. این کتاب به مسائلی مثل دموکراسی، آزادی و وضعیت سیاسی و اجتماعی آن زمان میپردازد.
کتاب اندیشه عیسی
کتاب «اندیشه عیسی» کتابی از هامفری کارپنتر است که با ترجمهی حسن کامشاد نخستینبار در سال ۱۳۷۵ و از سوی انتشارات طرح نو روانهی بازار شد. این کتاب با رویکردی بیطرفانه و بدون تعصب، تصویری واقعی از حضرت عیسی ارائه میدهد و تمامی ابعاد زندگی او را تحلیل و بررسی میکند.
کتاب دنیای سوفی
حسن کامشاد ترجمهی خود از کتاب «دنیای سوفی» نوشتهی یوستین گردر را در سال ۱۳۷۴ به انتشار رساند. این کتاب حول محور شخصیتی به نام سوفی میگردد که یک روز بهطور ناگهانی، شروع به دریافت نامههایی اسرارآمیز میکند. این نامهها که حاوی سؤالات فلسفی عمیق هستند، سوفی را تشویق به یادگیری فلسفه میکنند.
کتاب دریای ایمان
ترجمهی کتاب «دریای ایمان» نوشتهی دان کیوپیت در سال ۱۳۷۶ به انتشار رسید. دان کیوپیت در این کتاب به تعریف و تبیین مفهوم ایمان میپردازد و آن را بهعنوان نیروی محرکی که نقش بزرگی در زندگی انسانها دارد، مورد بررسی قرار میدهد.
کتاب تاریخ چیست
کتاب «تاریخ چیست» نوشتهی ادوارد هالت کار، اثر دیگری است که حسن کامشاد به ترجمهی آن پرداخته است. این کتاب به تحلیل مفهوم تاریخ و چگونگی شکلگیری آن میپردازد و دیدگاههای مختلفی را که راجعبه آن وجود دارد بررسی میکند تا درک عمیقتری از تاریخ ارائه دهد.
کتاب قبلهی عالم
کتاب «قبلهی عالم» نوشتهی عباس امانت و با ترجمهی حسن کامشاد در سال ۱۳۸۲ به انتشار رسید. این کتاب با جمعآوری اسناد و مدارک مختلف، پژوهشی گسترده در باب زندگی و حکومت ناصرالدینشاه ارائه داده است.
کتبا پایهگذاران نثر جدید فارسی
کتاب «پایهگذاران نثر جدید فارسی» در سال ۱۳۸۴ به انتشار رسید. این کتاب که در حقیقت رسالهی دکترای حسن کامشاد است، یکی از مهمترین آثار او به شمار میرود که به بررسی تحولات نثر فارسی از دورهی قاجار تا دوران معاصر میپردازد و نوشتههای نویسندگان مختلفی چون علیاکبر دهخدا و محمدعلی جمالزاده را مورد بررسی قرار میدهد.
کتاب سرگذشت فلسفه
کتاب «سرگذشت فلسفه» نوشتهی برایان مگی و با ترجمهی حسن کامشاد، نخستینبار در سال ۱۳۸۶ به انتشار رسید. این کتاب یک اثر جامع در زمینه تاریخ فلسفه غرب به حساب میآید و نویسنده در آن تاریخ فلسفه را از یونان باستان تا دوران معاصر مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. کتاب نثری ساده و قابلفهم دارد و اندیشههای فیلسوفان بزرگ را بهخوبی بیان کرده است.
کتاب حدیث نفس
«حدیث نفس» زندگینامهی خودنوشت حسن کامشاد است که جلد نخست آن در سال ۱۳۸۷ و جلدی بعدی آن در سال ۱۳۹۲ به انتشار رسید. کامشاد در این کتاب، ماجرای زندگی خود را از دوران کودکی آغاز میکند و سپس به بیان تجربیات خود در خارج از کشور میپردازد. او در این کتاب از رویدادهای تاریخی و سیاسی مهم مثل کودتای ۲۸ مرداد نیز صحبت میکند.
کتاب هنر داستاننویسی
کتاب «هنر داستاننویسی» با ترجمهی حسن کامشاد در سال ۱۳۸۹ به انتشار رسید. این کتاب شامل مصاحبهی نویسندگان مختلف با مجلهی پاریس ریویو است که در آنها دربارهی فرایند نوشتن خود و تجارب شخصیشان در دنیای نویسندگی صحبت میکنند.