کتاب خویشتن داری
معرفی کتاب خویشتن داری
کتاب خویشتن داری نوشتهٔ پیتر هالینز و ترجمهٔ سمیه قوامی نژاد است. انتشارات آریانا قلم این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر راهکارهایی برای استفاده از نیروی اراده و انضباط شخصی در دستیابی به اهداف ارائه کرده است.
درباره کتاب خویشتن داری
پیتر هالینز در کتاب خویشتن داری (The Science of Self-Discipline) بیان کرده است که خویشتنداری در خلأ به وجود نمیآید. اغلب اوقات، بهترین هدفها را داریم، تا اینکه ناگهان شیء درخشان یا سگ گمشدهای حواسمان را پرت میکند. اینکه فقط دندانها را روی هم فشار دهیم و بهزور جلو برویم همیشه هم کافی نیست. موضوعی که در این کتاب مطرح میشود و نویسنده در تلاش است تا به مخاطب خود آموزش دهد، این است که چگونه پایهٔ خویشتنداری اولیهٔ خود را محکم بگذارید و همچنین چگونه زندگی خودتان را مهندسی کنید تا به هر پیچ و فرازونشیبی که رسیدید محتاج خویشتنداری نباشید. به عقیدهٔ او خویشتنداری فقط مقصد نیست، بلکه پیمودن مسیر نیز هست. این اثر در ۱۱ فصل نگاشته شده است.
خواندن کتاب خویشتن داری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آثاری در باب توسعهٔ فردی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خویشتن داری
«احتمالاً برایتان پیش آمده است که به مراسمی دعوت شوید و دلتان نخواهد که بروید. گاهی در چنین موقعیتی، تلاش میکنیم تا بهانهای برای نرفتن پیدا کنیم تا کسی را هم که دعوتمان کرده است نرنجانیم. به دنبال بهانه میگردیم زیرا فکر میکنیم این کار مؤدبانهتر و دوستانهتر از این است که صرفاً حقیقت را بگوییم، اینکه دلمان نمیخواهد برویم. اما اغلب متوجه نیستیم که دقیقاً داریم این بهانه را برای خودمان میآوریم تا احساس بهتری داشته باشیم. واقعاً خیلی بهتر است دربارهٔ رفتارتان با خودتان روراست و صادق باشید.
بهجای اینکه طفره رفتن از دویدن را توجیه کنید چون «هوا خیلی گرم است» یا «خیلی دیروقت است»، فقط بگویید، «امروز نمیروم بدوم چون خیلی نازکنارنجی و تنبلتر از آنم که انضباطم را حفظ کنم.»
واقعاً، چرا از زیر بار دویدن شانه خالی میکنید؟ چون تنبلید. میدانید کار درست این است که بروید بدوید. پس دارید راحتترین راه را انتخاب میکنید. درست مثل اولین سؤال در این فصل، جایی برای مسامحه نیست. دیگر عذر و بهانههایی را که معمولاً میآورید میشناسید. درنتیجه، به خودتان سخت بگیرید و رک و روراست باشید، که همین مؤثر است و باعث تغییر رفتارتان میشود.
حتماً همیشه دلتان میخواهد جواب بدهید دارم کار درست را انجام میدهم و این اغلب بدین معناست که باید کمی بیشتر تلاش کنید. اما اگر مدام کار درست را انجام بدهید، تلاش بیشتر به ثمر میرسد. مثلاً، شاید وقتی دارید امتحان میدهید، مجال تقلب کردن داشته باشید. دانشآموزان معمولی، اگر بدانند که گیر نمیافتند، احتمالاً از فرصت استفاده و تقلب میکنند و قسر درمیروند. اما امتحان پایان سال هم میرسد و حالا فضای برگزاری امتحان خیلی بیشتر زیر نظر است تا حدی که تقلب کردن خطرناک یا حتی ناممکن است. دانشآموزانی که سر امتحانهای قبلی تقلب نکردند و به مطالعهٔ خودشان تکیه کردند واقعاً مطالب را در طول سال تحصیلی یاد گرفتهاند و به خودشان فرصت موفقیت دادهاند، درحالیکه دانشآموزانی که تمام سال تحصیلی کارشان را با تقلب پیش بردند سر امتحان پایان سال چیزی بلد نیستند.
رسیدن به هدفهایتان هم فرق چندانی با موفق شدن در امتحان پایان سال ندارد. مطمئناً موفقیتهای کوچکی در میانبرهای توجیهی خودتان به دست میآورید، اما درنهایت گیر میافتید و میفهمید که نمیتوانید تاوانش را پرداخت کنید. شاید انجام دادن کار درست در آن لحظه سختتر به نظر بیاید، اما وقتی مدام انجامش بدهید، بالاخره به کارآمدترین راه برای محقق کردن هدفهایتان تبدیل میشود.»
حجم
۱۳۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۳۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه