دانلود و خرید کتاب محافظ دوشیزگان حنان الشیخ ترجمه محمدعلی مهمان‌نوازان

معرفی کتاب محافظ دوشیزگان

کتاب محافظ دوشیزگان نوشتهٔ حنان الشیخ و جیمز بالدوین و گوادالوپه دویناس و... و ترجمهٔ محمدعلی مهمان نوازان است. انتشارات علمی و فرهنگی این مجموعه داستان کوتاه را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب محافظ دوشیزگان

کتاب محافظ دوشیزگان (داستان‌های کوتاه جهان) برابر با یک مجموعه داستان کوتاه است. عنوان برخی از این داستان‌ها عبارت است از «مویه‌های سانی»، «کفش‌هایی برای باقیِ زندگی‌ام»، «فردا سعی‌ام را می‌کنم»، «دوستم آلبانیتو» و «قدیس».

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب محافظ دوشیزگان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر جهان و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب محافظ دوشیزگان

«وقتی هفده‌ساله بودم، اعتقاد مذهبی‌ام را از دست دادم. درواقع، مدتی این اعتقاد در من متزلزل شده بود و بعد، خیلی ناگهانی، به‌سبب اتفاقی که هنگام کرجی‌سواری در رودخانه‌ای روی داد که بیرون از شهر محل سکونت ما قرار داشت، به‌طور کامل اعتقادم را از دست دادم. عمویم، که مجبور بودم مدت‌های مدیدی از زندگی‌ام را با او بگذرانم، مبل‌سازی کوچکی در شهر راه انداخته بود. او همیشه در مسائل مالی مشکل داشت، اما خاطرجمع بود که خدا به‌طریقی کمکش خواهد کرد، و این اتفاق افتاد: سرمایه‌گذاری به آنجا آمد که عضو فرقه‌ای موسوم به «کلیسای آخرین تطهیر» در تورنتوی کانادا بود. این مرد از ما پرسید آیا به خودمان اجازه می‌دهیم تصور کنیم که خدای خوب و قادر بندگانش را بی‌پول می‌گذارد. نه، نباید چنین تصوری می‌کردیم. او برای کار عمویم مقداری سرمایه گذاشت و ما به کیش و آیین او درآمدیم. خانوادهٔ ما اولین «تطهیرگران» شهر بودند؛ درواقع، این عنوانی بود که اعضای فرقه روی خودشان می‌گذاشتند. طولی نکشید که جماعتی پنجاه‌نفری یا بیشتر از پیروان این فرقه هر یکشنبه در اتاقی که کنار بازار غله بود جمع می‌شدند.

اوایل ما احساس می‌کردیم منزوی و نفرت‌انگیز شده‌ایم. همه ما را دست می‌انداختند. باید با هم متحد می‌ماندیم چون گه‌گاه حتی ما را به دادگاه هم می‌کشاندند. آنچه «تغییردین‌نداده‌ها» نمی‌توانستند در مورد ما نادیده بگیرند این بود که اولاً ما به قدرت دعا ایمان داشتیم و دوماً کشف‌وشهودِ ما از تورنتو می‌آمد. ثمربخشی دعاهای ما مبنایی ساده داشت. ما اعتقاد داشتیم «گمراه» ــ نامی که ما به شیطان داده بودیم ــ از حواس و احساس ما آگاه است؛ بنابراین اگر کسی دچار آنفولانزا یا سل می‌شد یا اگر هرکداممان پولمان را از دست می‌دادیم یا از کار بیکار می‌شدیم، حقیقی بودن این چیزها را انکار می‌کردیم؛ می‌گفتیم ازآنجاکه خداوند مسبب این اتفاقات نبوده، بنابراین چنین چیزهایی به‌طور کامل وجود خارجی ندارند. مشاهدهٔ جماعت عبادت‌کنندگان ما بسیار هیجان‌انگیز بود؛ به‌خصوص وقتی می‌دانستی آنچه عوام با نام «معجزه» از آن یاد می‌کنند، درمیان ما عملی عادی است و تقریباً هرروز برایمان پیش می‌آید. البته این معجزات خیلی بزرگ نبودند، اما ما می‌دانستیم که در لندن و خود تورنتو، چیزهایی نظیر ناشنوایی و نابینایی، سرطان و جنون و بلاهای عظیم پیوسته با دعاهای تطهیرگران پیشرفته‌تر از میان می‌روند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

حجم

۱۴۳٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۹۶ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۱۳,۵۰۰
۷۰%
تومان