دانلود و خرید کتاب عادت عشق دوریس لسینگ ترجمه محمدعلی مهمان‌نوازان

معرفی کتاب عادت عشق

کتاب عادت عشق نوشتهٔ جمعی از نویسندگان و ترجمهٔ محمدعلی مهمان‌ نوازان است. انتشارات علمی و فرهنگی این مجموعه داستان کوتاه جهان را منتشر کرده است.

درباره کتاب عادت عشق

کتاب عادت عشق مجموعه داستان کوتاهی نوشتهٔ دوریس لسینگ، کازوئو ایشی‌گورو، شکری عیّاد، توبیاس وولف، شیام سلوادورای، خاویر گارسیا سانچز، شریلن لی و نورالدین فرح است. عنوان برخی از داستان‌های این مجموعه عبارت است از «شامِ خانوادگی»، «مطب»، «شب حادثه»، «خوک‌ها پرواز نمی‌کنند» و «من، پدرم و مرد انگلیسی».

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب عادت عشق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های خارجی و علاقه‌مندان به قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عادت عشق

«هنوز به والدینم نگفته‌ام، حتی به برادرم هم نگفته‌ام، اگرچه شاید او درک کند. من بعد از مدرسه به ملاقات یک مرد می‌روم. او دو کوچه آن‌طرف‌تر از مدرسه زندگی می‌کند و من هر روز پیش از آنکه تنهایی به خانه برگردم، به خانهٔ او می‌روم. او مردی سن‌وسال‌دار و سفیدپوست است، البته هم‌سن پدرم نیست. یک روز که داشتم قدم‌زنان به خانه برمی‌گشتم، از پنجره مرا صدا زد و خواهش کرد اگر ممکن است، روزنامه‌اش را برایش داخل خانه ببرم و صندوق نامه‌هایش را هم بررسی کنم ببینم نامه‌ای دارد یا نه. وقتی روزنامه و نامه‌ها را برایش بردم، خیلی مؤدبانه با من برخورد کرد و پوزش خواست که مرا به زحمت انداخته، اما دلیلش این بود که نمی‌توانست از روی تخت بلند شود. از من پرسید می‌توانم چند دقیقه وقتم را به او بدهم و اشکالی ندارد چیزی برایش بخوانم؟ دلش می‌خواست صدای یک نفر دیگر را در آن خانه بشنود. از من خواهش کرد ستون مربوط به آنی لاندرز را بخوانم. فکر می‌کنم او خیلی غریب و بی‌کس بود. برایش خواندم و از من تشکر کرد و ماجرا این‌طوری آغاز شد. حالا روزی پانزده دقیقه برایش می‌خوانم، گاهی مطالبی از روزنامه، گاهی چیزهایی از روی مجلات، بیشتر مجلاتی که برایش می‌آید دربارهٔ امور جنسی است. از آن دست مجله‌هایی که والدینم هرگز به من اجازه نمی‌دهند بخوانم. من پای تختش می‌نشینم و برایش می‌خوانم و او با چشم‌های بسته گوش می‌دهد. بعضی وقت‌ها بدنش منقبض می‌شود و می‌بینم عرق روی پیشانی‌اش نشسته. با اشتیاق زیادی گوش می‌دهد، احساس می‌کنم از بدنش حرارت ساطع می‌شود. همیشه با من خیلی مؤدب رفتار می‌کند. می‌گوید من برایش موهبت هستم. می‌گوید شنیدن صدایم کمکش می‌کند احساس زنده بودن کند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۶ صفحه

حجم

۱۴۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۸۶ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۱۳,۵۰۰
۷۰%
تومان