
کتاب شلوارهای وصله دار
معرفی کتاب شلوارهای وصله دار
کتاب شلوارهای وصلهدار نوشتهی رسول پرویزی توسط نشر امیرکبیر به چاپ رسیده است. این کتاب روایتِ بیست داستان از قصههای عامیانه گرفته تا خاطرات خودِ رسول پرویزی با مردم دیار جنوب- مشخصا تنگستان بوشهر و بخشی هم در شهر شیراز- است. شاید معروفترین داستان از این مجموعه، داستانِ «قصهی عینکم» باشد، که سالهاست در کتاب زبان و ادبیات فارسی مقطع یازدهم و دیرتر، مقطع دوم دبیرستان گنجانده شده است. مشخصهی اصلی داستانهای پرویزی؛ زبان طنزآمیزی است که با چاشنی گویش محلی، به بیان مشکلات و معضلات مردم جنوب و آداب و رسوم سنتیشان در دههی سی و چهل ایران میپردازد. استفاده از گویش محلی در داستانهای پرویزی، باعث شده نسخهی صوتی کتاب توسط صدای آشنای مهدی پاکدل خوانده شود. هردو نسخهی الکترونیکی و صوتی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب شلوارهای وصلهدار اثر رسول پرویزی
این کتاب، روایت بیست داستان کوتاه است. پرویزی میگوید: اسم این کتاب عاریتی است، کودکیِ من در بدترین مدارس گذشت، مدرسهای بود که در محلهی فقیران دایر بود. نکبت سرتاسر آن محیط را فراگرفته بود. داستان شلوارهای وصلهدار، روایتِ همان مدرسهی محلهی فقیران است. در دورهای که دستور آمده بود که همهی مدارس باید لباس همشکل بپوشند. دستوری که اما، در «بیرون مدرسه و در شهر هیاهو و جنجال بود که کت و شلوار و کلاه پهلوی نپوشید.» پرویزی با بهتصویر کشیدن دو امر دستوری در داخل و بیرون مدرسه، بهخوبی بلاتکلیفی و نامشخص بودن را برای خود و سایر دانشآموزان به تصویر میکشد. قرار دادنِ علی دراز در بیرون مدرسه و ناظم مدرسه در داخل مدرسه نشان از تاثیر مستقیم این سه نهاد- مدرسه در کنار خانه و شهر - بر لحن و روایت راوی دارد. در داستانهای دیگر کتاب نیز، تم غالب بر این تناقض آشکار بین مدرسه، خانه و شهر با لحنی طنازمآبانه و کنایهای نشان داده شده است. به طور نمونه داستان قصهی عینکم، از سوءتفاهم سلام ندادن به معلم در بیرون از مدرسه آغاز میشود.
در همهی داستانها راوی علاوهبر نقش روایتگر، شخصیت محوری داستانها نیز هست. حتی با دقت در متن این داستانها میتوان حدود سن و سال راوی را نیز حدس زد. برای نمونه، در داستان «هفت روز هفته» راوی در سنین میانی عمر قرار دارد. و یا در داستان «دو پشته بر الاغ» او در دوران جوانی و بلوغ بهسر میبرد. داستان «شلوارهای وصلهدار» به شکلی مستقیم به خودِ راوی مربوط میشود. همچنین، داستانهایی چون «قصه عینکم»، «پالتوی حنائیم»، «من بهدنیا آمدم» و «سه یار دبستانی» همگی فضای دوران کودکی را بازتاب میدهند. پرویزی در مقدمه چاپ چهارم در سال ۴۸ میگوید: طفلی حرامزاده به نام شلوارهای وصلهدار رشد کرد و بزرگ شد، ریش و سبیل درآورد و امروز در جمع کتب حلالزاده، خودی مینماید.
خلاصه کتاب شلوارهای وصلهدار اثر رسول پرویزی
داستانهای این کتاب وابستگی داستانیی با یکدیگر ندارند و هرکدام را میتوان به عنوان داستانی مستقل و کوتاه خواند. همانطور که اشاره شد؛ پرویزی، خودش راوی و شخصیت محوری داستانهایش است. داستان اول از کتاب شلوارهای وصلهدار، روایت جلسه دادگاهیِ مردی است به نام صفر. شوهری که زنش را به بهانهی ناموس کشته است. پرویزی، در داستان زار صفر و در راه مدرسه شاهد این قتل است، و آن را تا لحظهی اعدام صفر ادامه میدهد. داستان با این دوبیتی از باباطاهر، که از زبان صفر گفته میشود آغاز میشود: زدست دیده و دل هر دو فریاد/که هر چه دیده بیند دل کند یاد/بسازم خنجری نیشش ز فولاد/زنم بر دیده تا دل گردد آزاد.
تقریبا در همهی داستانهای پرویزی، مکان به عنوان امر واقع و با محوریت سه نهادِ خانه، مدرسه و شهر، تاثیر مستقیمی بر پیشبرد روایت داستانی پرویزی دارد. اما پرویزی با نگاه نقادانه خود تاثیرات ناهمخوانی دینِ کلاسیک (خانه و شهر) با روشنفکری مدرن (مدرسه و بخشی از شهر) بر خود و دیگر همسالانش را به وضوح نشان میدهد. بهطور مثال در خانه و در داستان «من بدنیا آمدم»، توسط مادر به نحس بودن و «با قدمش عزرائیل را به خانه آورده» خطاب میشود. امری که در مدرسه و شهر در هیأت ابراهیم و شیرمحمد تجسم میشود.
چرا باید کتاب شلوارهای وصلهدار اثر رسول پرویزی را بخوانیم؟
طنز، از نگاه پرویزی آیینه است که تماشاگران عموما چهرهی هرکس بهجز خود را در آن تماشا میکنند و کمتر کسی است که آن را برخورنده، بداند. زبان طنز غیر مستقیم است، و مهمترین ویژگی این زبان غیر مستقیم بالا بردن قابلیت پذیرش محتوا و تاثیرگذاری طنز است. از طرفی جامعه و اقشار سیاسی و اجتماعی را نیز گسترش میدهد. اما شاید بتوان گفت با بیان طنز و رهایی آن از دیوار زمان و مکان شرایط ماندگاری آن را نیز فراهم میکنیم. و در نهایت، فرد گویندهی طنز، یا طنزپرداز خود را از آسیبهای احتمالی سیاسی و اجتماعی مصون میدارد.
خواندن کتاب شلوارهای وصلهدار اثر رسول پرویزی را چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب را به علاقهمندان به درونمایههای سیاسی و اجتماعی، و همچنین هنرمندان رئالیستی حوزهی نمایش که دغدغهی پیداکردن سوژه را دارند و در نهایت به دوستداران ادبیات داستانی معاصر پیشنهاد میکنیم.
درباره رسول پرویزی؛ نویسنده کتاب
نماینده سه دوره حضور در مجلس سنای ایران و بعد از آن معاون نخستوزیر شدن، دوره دوم زندگی رسول پرویزی است. او بهواسطه همین مناصب سیاسی تنها توانست دو مجموعه داستان را خلق کند. رسول پرویزی در سال ۱۲۹۸ خورشیدی در تنگستان استان بوشهر بهدنیا آمد. در مدرسه سعادت بوشهر به کتابداری و معلمی روی میآورد. پس از آن نیز کارمندی در شرکتهای مختلفی چون بنادر شیراز و توزیع قند و شکر و تلفن ایران را تجربه میکند. آشنایی پرویزی با اسدالله علم به زمان نویسندگی در هفتهنامهی ایران ما برمیگردد که توجه نخستوزیر را بههمراه دارد و مسیر زندگی پرویزی را تغییر میدهد. پرویزی با دستیابی به مقام و منصبهای سیاسی، وقت و حوصلهی نوشتن را از دست میدهد. رسول پرویزی سرانجام در روز هشتم آبان ۱۳۵۶، در سن ۵۸سالگی از دنیا رفت و در حافظیهی شیراز به خاک سپرده شد.
اولین اثرش، شلوارهای وصلهدار را بعد از سالها حضور در مجلات و نشریات ادبی در سال ۱۳۳۶ به همت انتشارات امیرکبیر منتشر میکند. نویسندهای که میخواست از قلم تیشهای بسازد و اجتماعی را که در آن کودکان هم تأمین ندارند، بکوبد. راوی داستانهایش را پسرکی انتخاب میکند که از توصیف طنزآمیز وحشت روزهای مدرسه و تنبیه معلم و ناظم، به شرح تبعیضها و نابرابریهای اجتماعی میرسد. روایت ایام کودکی، فقر خانواده، زنبارگی و خشونت پدر را، با نثری ساده و شیرین بازمیگوید.
اثر دیگر او لولی سرمست، ده سال پس از شلوارهای وصلهدار منتشر میشود. مجموعهای از نه داستان کوتاه که اسم کتاب، توسط پرویزی از روی این بیت حافظ انتخاب شده است: بنده طالع خویشم که در این قحط وفا / عشق آن لولی سرمست خریدار من است. البته بعد از مرگ رسول پرویزی، مجموعه دیگری از داستانهای پراکندهاش در نشریات مختلف جمعآوری و با نام «قصههای رسول» منتشر میشود. جهانِ داستانی پرویزی با مفاهیم و معضلات دهه ۲۰ و ۳۰ شمسی عجین شده است. او به پیروی از جمالزاده، به جای تبدیل داستان به منشورهای مملو از شعار، از ادبیات داستانی به عنوان ابزاری برای به تصویر کشیدن جامعه و مردمانش استفاده میکند.
درباره نسخه صوتی کتاب شلوارهای وصلهدار
انتشارات نوین گویا در مدت زمان پنج ساعت و چهل و سه دقیقه، هر بیست داستان کتاب شلوارهای وصلهدار رسول پرویزی را با گویندگی و صدای آشنای مهدی پاکدل، در فروشگاه اینترنتی کتاب طاقچه عرضه کرده است. کتاب صوتی شلوارهای وصله دار با کیفیت صدای عالی و در کنار موزیکهای انتخابی، تلاش دارد مخاطب را هرچه بیشتر در فضا و اتمسفر هر داستان همراه سازد.
بخشی از متن کتاب شلوارهای وصلهدار
اهل ادارات و شاگردان مدراس دچار مشكل غریبی شدند. در مدرسه و اداره مجبور بودند، متحد الشكل باشند. در خارج از ترس نمیدانستند چه كنند. به اجبار گاهی ذوحیاتین میشدند. بعضیها عمامه سرشان بود و عبا به دوش داشتند، زیر عبا كت و شلوار میپوشیدند و كلاه پهلوی را در دستمال یا حولهای یا بقچهای میپیچیدند: دم اداره یا مدرسه مثل تعزیه خوانان پوست میاندختند و تغییر شكل میدادند: عبا را میكندند و كلاه پهلوی را به سر میگذاشتند. اما داستان ما در روز كذا تماشایی بود. بچهها مثل حیوانات دم بریده شده بودند. یكی سرداریش نصفه بود و چون ناظم بزرگوار فقط با قیچی چیده بود و درز بریدگی را ندوخته بود، آسترها از زیر سرداری یا ارخالق بیرون بود. تنبانها پیدا بود. بند تنبان شاگردها كه زیر سرداری یا عبا قبلا پنهان بود عیان و هویدا شد و مثل پاندول ساعتهای شماته دار قدیم به چپ و راست گردش داشت و صلههای ناجور خشتکها رو افتاد. گاهی این وصلهها عجیب و غریب بود، مثلا تنبان كرامت از فلانل سفید بود. این تنبان بقایای شلوار پدرش بود كه بعد از سالها كوتاهش كرده بودند و كرامت آنرا میپوشید. پشت این شلوار درست در محل نشستن دو وصله داشت: یكی بیضی شكل و از جنس ماهوتهای خاكی رنگ نظامیها و یكی دایره مانند از جنس فاستونیهای مشكی قدیم. فكر كنید به فلانل نخ نمای نیمه چرک سفید وصله ماهوت و یک وصله فاستونی یكی خاكی یكی مشكی بزنند چه منظرهی رقت باری پدید میآید؟ بقیهی بچهها كم و بیش همین ریخت مضحک را داشتند. آنروز قیامت كبری بود. عیبهای نهان هویدا میشد. اما همه این عیوب در طبع شوخ محصلان جوان اثر عكس داشت. به جای آنكه جمع شوند و به حال زار خویش گریه كنند و از شلوارهای وصله دار شان عبرت گیرند، مثل كبک دری میخندیدند و كف میزدند و یكدیگر را به مسخره میگرفتند. درست در این حال بود كه زنگ كلاس را زدند.
حجم
۷۳۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۴ صفحه
حجم
۷۳۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۹۴ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود سالها پیش مطالعه کردم . ترسیم و نقاشی ذهنی با وصفی ساده و طنز گونه و فیلم گونه دیدن وقایع فرهنگی و در کناری ایستادن از دور و نظاره کردن مسائل درگیر اذهان عموم مردمدر وقایع وحوادث گوناگون
بسیار عالی بود با کتاب و شخصیت های داستانها ارتباط پیدارکردم برام ملموس بود انگار خودم صحنه ها رو زندگی کرده بودم