کتاب سونات اشباح
معرفی کتاب سونات اشباح
کتاب الکترونیکی سونات اشباح نوشتۀ آگوست استریندبرگ با ترجمۀ جواد عاطفه در انتشارات مهرگان خرد چاپ شده است. این کتاب دربارۀ زندگی و تعاملات گروهی از شخصیتها در فضایی اسرارآمیز است که به کاوش در عمقهای پنهان روان انسان و تناقضهای اخلاقی آنها میپردازد.
درباره کتاب سونات اشباح
سونات اشباح یکی از نمایشنامههای معروف آگوست استریندبرگ، نویسنده سوئدی قرن نوزدهم، است که در مجموعه آثار او به نام The Collected Works of August Strindberg منتشر شده است. این اثر یکی از نمایشنامههای نمادین استریندبرگ است و به نوعی به نمایشنامهنگاری روانشناختی و تراژیک تعلق دارد. داستان در فضایی وهمانگیز و با حالتی شبهخیالی پیش میرود که مخاطب را به عمق دنیای درونی و روان شخصیتها وارد میکند. نمایشنامه ساختاری پیچیده دارد و در آن تقابل میان واقعیت و خیال بهخوبی دیده میشود. شخصیتها و دیالوگها بهگونهای طراحی شدهاند که نمایانگر لایههای مختلف روح و اخلاق انسانی باشند، به همین دلیل این اثر به عنوان یکی از آثار مهم استریندبرگ در بررسی روانشناسی و اخلاقیات شناخته میشود.
سونات اشباح در زمان خود تأثیر بسیاری بر تئاتر و ادبیات داشت و از آثار شناختهشده نمایشنامهنویسی مدرن بهشمار میآید. این نمایشنامه با ساختاری نمادین و مضامین فلسفی و روانشناختی به تحلیل عمقهای پنهان ذهن انسان و مفاهیمی همچون خیانت، اخلاقیات و تناقضات درونی میپردازد. این اثر در طول سالها الهامبخش کارگردانان و نویسندگان بسیاری در تئاتر و سینما بوده است و نسخههای مختلفی از آن بر صحنههای تئاتر اجرا شده است.
کتاب سونات اشباح را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به تئاتر و ادبیات نمادین و کسانی که به تحلیلهای روانشناختی و فلسفی شخصیتها علاقهمندند مناسب است.
درباره آگوست استریندبرگ
آگوست استریندبرگ (۱۸۴۹-۱۹۱۲) یکی از برجستهترین نویسندگان و نمایشنامهنویسان سوئد و از پیشگامان ادبیات مدرن است. آثار او به دلیل پرداختن به عمق روانی و اخلاقی شخصیتها و توجه به مسائل فلسفی و اجتماعی شهرت دارد و تأثیر بسیاری بر جنبشهای هنری و ادبی در اروپا و جهان گذاشته است. استریندبرگ در طی زندگی حرفهای خود نمایشنامههای متعددی نوشت که سونات اشباح یکی از معروفترین آنهاست.
بخشی از مقدمه کتاب سونات اشباح
«شکستهای مکرر استریندبرگ در ازدواج و روابط عاشقانهاش، نگاهی ضدزن را در او بهوجود میآورد. نگاهی که با وجود بیماری اسکیزوفرنی پارانویاییاش تشدید میشود و نفرت و عشق را در کنار هم و دوشادوش هم بهعنوان بخش عمدهای از زندگی استریندبرگ رقم میزند. او در کتاب زن و شوهران در ۱۸۸۴ و ۱۸۸۶ مجموعه مقالاتی را منتشر میکند که در آن سعی کرده تا ثابت کند که «زن مأموریتی جز نابود کردن مرد برای خود نمیشناسد.» او در این کتاب که یک کیفرخواست تمامعیار علیه زنان است، مدعی میشود که: «زن، مرد را دوست ندارد، مگر برای امتیازاتی که میتواند در تمکین از او بهدست بیاورد. و قصدش این است که در مدت زمانی کوتاه یا طولانی بر او مسلط شود و او را استثمار کند. اما مردی که اعتماد میکند و آنچه دارد را به زن برگزیدهٔ خود میدهد. اندکاندک بهصورت برده درمیآید.» استریندبرگ برای بسط این مضمون، همهٔ هنرش را در توصیف خشمآلود نفرت و احساس دردآلود و عصبیاش را از عشق و زن بهکار میگیرد. از نظر استریندبرگ «هر ازدواجی محکوم به شکست است.» و تنها دروغ است که بنیانهای متلاشی خانواده را حفظ میکند. او در نکوهش و ضدیت با زن کار را بهجایی میرساند که در یادداشتی جوابیهوار علیه نمایشنامهٔ خانهٔ عروسک ایبسن، به جنگ با نویسندهای میرود که در آغاز راه نویسندگیاش تأثیر بسزایی از او گرفته است.»
حجم
۱۱۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه
حجم
۱۱۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۰۲ صفحه