کتاب زردپوست
معرفی کتاب زردپوست
کتاب زردپوست نوشتهٔ آر. اف. کوآنگ و ترجمهٔ فاطمه محمدصادق است. نشر سنگ این رمان معاصر آمریکایی را منتشر کرده است.
درباره کتاب زردپوست
کتاب زردپوست (Yellowface) حاوی یک رمان معاصر و آمریکایی است که در ۲۴ فصل به روابط نویسندگان و پشت پردهٔ حسادتها و ماجراهای آنها میپردازد. نویسندهٔ موفقی بهشکل تصادفی از دنیا میرود و نویسندهٔ دیگری به نام «جونیپر هیوارد» رمان او را به نام خودش منتشر میکند. چندوجهیبودن این اثر را از جمله ویژگیهای برجستهٔ این رمان دانستهاند. «استیفن کینگ» معتقد است که این رمان هم جنایی است، هم ترسناک، هم طنزآمیز و هم روانشناختی؛ رمان خیرهکنندهای دربارهٔ حسادت و ذات حیرتآور انسان امروز. رمان «زردپوست» جایزهٔ گودریدز در ۲۰۲۳ میلادی را از آن خود کرد و ستایش نشریات و چهرههای مشهور بسیاری نظیر نیویورک تایمز، پابلیشرز ویکلی و استاد داستانهای معمایی و جنایی (استیفن کینگ) را برانگیخت. رمان حاضر به قلم آر. اف. کوآنگ را فراژانر دانستهاند.
خواندن کتاب زردپوست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره آر. اف. کوآنگ
آر. اف. کوآنگ یکی از نویسندگان پرفروش نیویوک تایمز و اهل آمریکا است. کتاب «بابل» و سهگانهٔ «جنگ خشخاش» نام این نویسنده را در بین نویسندگان پرمخاطب و محبوب جهان تثبیت کرد. او جایزههای مختلفی گرفته است؛ از جمله جایزهٔ هوگو، نبولا و لوکاس و نیز جایزهٔ جهانی ادبیات فانتزی که با رمان محبوب «بابل» به دست آمد. رمان «زردپوست» یکی دیگر از آثار اوست که حتی بیش از کارهای گذشتهاش مورد توجه قرار گرفته است.
بخشی از کتاب زردپوست
«اینستاگرام آتنا دستکم روزی یک بار شروع به ارسال پست میکند. آنها همیشه عکسهای غیرممکنی از آتنا هستند، زنده و سالم، در نزدیکی اشیایی که عمداً تاریخگذاری شدهاند، روزنامهها، شمارههای اخیر نیویورکر، کتابهایی که پس از مرگ او منتشر شدهاند. گاهی چشمک میزند یا دست تکان میدهد و با بیاعتناییاش مرا مسخره میکند. گاهی اوقات چهرهاش با حالات عجیب و غریب تغییر شکل میدهد: چشمهای گشاد، حرکت زبان. گاهی اوقات گلویش را میگیرد و چشمهایش به نشانهٔ تمسخر مرگش چپ شده است. او همیشه در انتهای زیرنویسهای عکسش، از من یاد میکند.
ـ حالت چهطور است، جونیپر سانگ؟
ـ دلت برایم تنگ شده است، جونیپر سانگ؟
سعی میکنم از توصیهٔ جف استفاده کنم. حساب کاربری را بیصدا میکنم و از آنجا که هنوز نمیتوانم جلو خودم را بگیرم که در زمان استراحت بین نوشتنم در میان عکسها نچرخم، گاوصندوقی زمانبندی شده میخرم که در طول روز تلفنم را در آن پنهان میکنم. سعی میکنم به کارم پناه ببرم. اما نمیتوانم خودم را مانند قبل در کلمات گم کنم. تمام خاطرات خوشم با آتنا اکنون با احساس گناه خفیف آغشته شده است، بنابراین تنها چیزی که میتوانم روی آن متمرکز بمانم، خاطرات بد است. مبادلات ناخوشایند، بیاعتنایی اجتماعی، خنجر زدن مداوم حسادت در دل من. دربارهٔ آتنا، خندهای از روی بیاعتنایی همان طور که دربارهٔ کار بلاتکلیفم سؤال میکند، آتنا که روی کف آشپزخانهاش در حال مرگ است وقتی کناری ایستادهام و کاری از دستم برنمیآید.»
حجم
۳۰۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۳۰۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه