کتاب دو زن و دو مرد در آکواریوم و شعبده و طلسم
معرفی کتاب دو زن و دو مرد در آکواریوم و شعبده و طلسم
کتاب دو زن و دو مرد در آکواریوم و شعبده و طلسم نوشتهٔ تاد موسل و ترجمهٔ چیستا یثربی است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی دو نمایشنامهٔ آمریکایی.
درباره کتاب دو زن و دو مرد در آکواریوم و شعبده و طلسم
کتاب دو زن و دو مرد در آکواریوم و شعبده و طلسم حاوی دو نمایشنامه از تاد موسل، نویسندهٔ آمریکایی است. شخصیتهای نمایشنامهٔ «دو زن و دو مرد و آکواریوم» که براساس نمایشی بداهه نگاشته شده، عبارتاند از «وینیفرد»، »، «تونی»، «ارنست» و «لورا». این نمایشنامه در جستوجوی پاسخگویی به یک پرسش ابدی بشر است؛ یک انسان تا چه اندازه به حقیقت و چه اندازه به توهم نیاز دارد تا بتواند در این دنیا به زندگی خود ادامه دهد؟ نمایشنامهٔ «شعبده و طلسم» تنها یک شخصیت دارد که همان راوی است و مکان و زمان نیز صحنهٔ نمایش در هر زمانی است. در ادامهٔ کتاب نقدها و یادداشتهایی دربارهٔ این نمایشنامهها، حوزهٔ بازیگری و تئاتر بداهه آورده شده است.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب دو زن و دو مرد در آکواریوم و شعبده و طلسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای آمریکایی پیشنهاد میکنیم.
درباره تاد موسل
تاد موسل (Tad Mosel)، نمایشنامهنویس و نویسنده متولد سال ۱۹۲۲ در ایالت اوهایوی آمریکاست. او پساز تحصیل در مدرسهٔ دراماتیک «ییل» وارد دانشگاه کلمبیا شد. از همان زمان نوشتن نمایشنامه را آغاز کرد و در ۱۸سالگی بهعنوان یکی از بهترین نمایشنامهنویسان شناخته شد. بیشتر آثار او توسط بازیگران و هنرمندان بزرگی همچون «لی لی دار واس»، «کلیر ترور»، «جسیکاتندی»، «وداستایگر»، «باستر کیتون» و دیگران به اجرا درآمده است. تاد موسل از قابلیتهای نمایش تلویزیونی برای خلق درامهای موردعلاقهّ خود بهره میجست. نمایشنامههای تاد موسل توسط کارگردانان بزرگی چون «آرتور پن» (Arthur Peen)، «فردکو» (Fred Co)، «دیوید ساس کیند» (David SussKind) و دیگران روی صحنه آمده و به بسیاری از زبانهای دنیا همچون دانمارکی، هلندی، آلمانی، اتریشی و... ترجمه شده است.
درباره چیستا یثربی
چیستا یثربی متولد سال ۱۳۴۷ در کشور آلمان است. او نمایشنامههای فراوانی نوشته و برخی از کارهایش را کارگردانی کرده است. او در جشنوارهٔ فجر صاحب جوایز متعددی شده است و متنهای او در چند جشنواره به عنوان متن اول برگزیده شدهاند. علاقه او به روانشناسی در تمامی آثارش مشهود است. «دل آتش است»، «پستچی»، «شیدا و صوفی»، «دو زن و دو مرد در آکواریوم»، «هتل عروس»، «برخورد نزدیک از نوع آخر و سرخ و سوزان» و «زنی که تابستان گذشته رسید» از جمله آثار یثربی هستند.
بخشی از کتاب دو زن و دو مرد در آکواریوم و شعبده و طلسم
«فلسفهدان: ساده است! هر مردی که میخواهد دخترکی را یاری دهد خود در انتظار یاوری به سر میبرد. (ناگهان جدی میشود.) نجات دختر بهانه است مردک! تو در حسرت او به سر میبری.
پهلوان: حتی اگر عاشق باشم، (مکث) ـ که هنوز نیستم ـ گناهی مرتکب نشدهام.
فلسفهدان: عشق، عشق؟ (لبخند تلخ) در جهانی که هر کس، خویشتن را به سختی تحمل میکند، آیا باور میکنی که بتواند کس دیگری را دوست داشته باشد؟ عشق، از آن کلماتی است که انسان آفرید تا مرگ خویش را به تعویق اندازد. اما انسان به هر حال خواهد مرد و عشق دستاویز کودکانهای بیش نیست، همه چیز با حسرت آغاز میشود و به حسرت میرسد. حسرت دستی برای فشردن دستی دیگر...
پهلوان: تو فلسفهدانی پیر هستی، که در گذر عمر، اعتقادت را به همه چیز از دست دادهای.
فلسفهدان: نه، هنوز چیزی هست. گوش کن! (به نقطهای دوردست اشاره میکند. گویی از آنجا صدایی میشنود.) تمام شدن، تمام کردن، خوابیدن... (درحالیکه دور میشود صدایش به تدریج آهستهتر میشود.) تمام شدن، تمام کردن، خوابیدن، بدون خواب دیدن، بدون رؤیا و توهم عشق، بیحسرت و بیآرزو... فقط همین! خوابیدن. (صدا به تدریج فید میشود.)
پهلوان: (درحالیکه چشمانش بسته میشود با خود زمزمه میکند.) تمام شدن، تمام کردن، خوابیدن...
خروسخوانی از دور شنیده میشود. پهلوان به خود میآید.
پهلوان: (ناگهان هشیار) سحر شده، و من شبی را که میتوانست عطر نیایش به خود بگیرد، در تردید و حسرت از دست دادم. تردید و حسرتی که زادهٔ تردید در ذات پروردگار است. ننگ بر من، که بار دیگر فریب خوردم.
راوی: و شب سوم فرا رسید. تو گویی که این شب برای پهلوان، اولین شب آفرینش بود. وضو کرده بود و میخواست که نیایش خویش آغاز کند که ناگهان صدایی در قصر طنینانداز شد.
پیرمرد: آه... آه...
پهلوان: کیستی که چنین ناله میکنی؟
پیرمرد: درماندهای رو به مرگ.
پهلوان: مرگت از چیست؟
پیرمرد: از همانکه باعث زندگیم بود... عشق ورزیدن!
پهلوان: سخنانی عجیب میشنوم... این چگونه عشقی است که باعث مرگ میشود؟
پیرمرد: عشقی که اثر نکند و کسی آن را نفهمد.
پهلوان: سعی کن مؤثر شود.
پیرمرد: بیفایده است. وقتی که میفهمد، دیگر عشق نیست و وقتی که نمیفهمد باعث رنج است.
پهلوان: پس چاره چیست؟
پیرمرد: خاموشی و فراموشی...
پهلوان: این که مرگ است!
پیرمرد: آری همان که سرنوشت محتوم همهٔ ماست.
پهلوان: حتی سرنوشت عاشقان؟
پیرمرد: تنها مرگ است که عشق را ابدی میکند، اگر عاشقی بمیر!...»
حجم
۵۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۵۳٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه