کتاب دو رساله عیش پیری و راز دوستی
معرفی کتاب دو رساله عیش پیری و راز دوستی
کتاب دو رساله عیش پیری و راز دوستی نوشتهٔ مارکوس تولیوس سیسرون و ترجمهٔ محمد حجازی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب دو رساله عیش پیری و راز دوستی
کتاب دو رساله عیش پیری و راز دوستی از جمله آثاری است که از زمان حیات مارکوس تولیوس سیسرون مورد توجه قرار گرفته بود. با وجود گذشتن بیش از ۲۰۰۰ سال از نگارش این دو رساله، هنوز هم میتوان از اندیشههای این خطیب رومی در زندگی بهره برد. سیسرون دو رسالهٔ موجود در کتاب «دو رسالهٔ عیش پیری و راز دوستی» را فقط با فاصلهٔ یک سال از هم نوشت و موضوع هر دو رساله از مهمترین دغدغههای او بود. او هر دو اثر را به دوست نزدیکش به نام «آتیکوس» تقدیم کرد. او در رسالهٔ «عیش پیری» بیان میکند که شاید در این دوران از لحاظ جسمی ضعیف شویم، اما ذهن و روح ما به درک عمیقتری از زندگی رسیده است؛ در واقع جوهرهٔ حقیقی زندگی، اندیشیدن، خردورزی و تجربهاندوزی پس از سالها است. او در رسالهٔ دوستی، اهمیت دوستی واقعی را در زندگی برجسته میکند و معتقد است دوستی واقعی بر پایهٔ ارزشهای مشترک و پیوند میان روحها بنا میشود و از هر رابطهای در جهان ارزشمندتر است. مارکوس تولیوس سیسرون در این رساله، خواننده را وا میدارد تا دوستیهای واقعی و پایدار را در زندگی بجوید تا بتواند تا پایان عمر از احساس آرامش و حمایت عاطفی برخوردار شود.
خواندن کتاب دو رساله عیش پیری و راز دوستی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حکمت باستان پیشنهاد میکنیم.
درباره مارکوس تولیوس سیسرون
مارکوس تولیوس سیسرون (Marcus Tullius Cicero) یکی از مشهورترین فیلسوفان روم است که در سال ۱۰۶ قبل از میلاد چشم به جهان گشود. او در دوران زندگیاش، تأثیر زیادی بر زبان و ادبیات لاتین گذاشت. در کودکی به روم رفت و بلاغت و حقوق و فلسفه فرا گرفت. مارکوس تولیوس سیسرون در ۲۵سالگی به یک وکیل حرفهای تبدیل شد و پس از مدتی به مقامهایی سیاسی از جمله قائممقامی و کنسولگری رسید. روزبهروز پلههای ترقی را طی میکرد؛ تا اینکه در یک توطئه محکوم و تبعید شد. او در زمان تبعید نامه مینوشت و از مقامات سیاسی شکایت میکرد؛ تا اینکه در سال ۵۷ قبل از میلاد، فرمان عفو او صادر شد و او به رم بازگشت. مناصب سیاسی را بهکلی کنار گذاشت و باقی عمر خود را وقف وکالت و تألیفات ادبی کرد. پس از کشتهشدن ژولیوس سزار، به توطئه علیه آنتونی متهم شد و سرانجام در سال ۴۳ پیش از میلاد به قتل رسید.
بخشی از کتاب دو رساله عیش پیری و راز دوستی
«ماحصل آنکه به خلاف اخلاق و شرافت، نباید از دوست تمنایی کرد و نه از او خواهشی پذیرفت ولی آنجا که با عدل و انصاف و شرافت، منافاتی نباشد، باید به انتظار درخواست ننشست و آرزوی دوست را نخواسته برآورد و اگر لازم باشد باید از خیرخواهی و صلاحاندیشی نیز دریغ ننمود و حتی در عقیدۀ خود پافشاری کرد.
اینک از موشکافان یونانی بشنویم که گفتهاند در دوستی از انس و الفت بسیار بپرهیزید و بار وجود دیگران را به دوش نگیرید و به بردن بار سنگین احتیاجات خویش بس کنید.
میگویند خردمند باید قید دوستی را چنان آسان بگیرد که هروقت بخواهد از گردن بردارد، زیرا شرط سعادت، فراغت است و آنکه گرفتار دیگری است، از فراغت و آسایش محروم است، باز گفتهاند که دوستی را باید به امید حمایت و فایده طلب کرد نه به خاطر مهر و محبت.
در این صورت هر که ناتوانتر است، به دوستی محتاجتر و در دوست یافتن کوشاتر خواهد بود، یعنی زنان از مردان و تهیدستان از توانگران و سیهروزان از نیکبختان، برای دوستی مهیاتر و شایستهترند!
اف بر این رأی و حکمت! دوستی پاک و بیغرض را از زندگی برداشتن، آفتاب را از جهان برگرفتن است. مگر از این دو بهتر هم خدایان به ما چیزی دادهاند؟
ما را به از دست دادن فراغت و آسایش میترسانند! چه الفاظ خوشایندی که اگر کسی را فریفت، از هر کار و اقدام و هرگونه کوششی که مایۀ حیات است، بازمیدارد.
پس اگر از رنج و زحمت باید گریخت، یکباره از تقوا و آدمیت نیز صرفنظر باید کرد، زیرا آدمیت، به عشق خوبی و زیبایی زنده و امیدوار است و با زشتی و بدی در ستیزه و جنگ چنانکه نیکمردان و دلیران، بیش از همه با بیداد و ناجوانمردی در پیکارند و از هیچ محنتی در این راه نمیاندیشند.
دوستی نیز از خوبیها و زیباییهای زندگی و مایۀ خوشی و آرامش دل است و اگر موجب رنج و زحمت باشد، برای جوانمردان چه باک! روزی که خواهش را از دل و پرواز را از روح برگیریم، چه ما و چه حیوان، چه ما و چه درخت و سنگ و ریگ بیابانها.
زنهار از فیلسوفی که عقل را همچون آهن و فولاد، سخت و خشک کند، پیروی نکنیم و بگذاریم دل از ذوق شادکامی دوست بتپد و بر سیهروزی یار، اشک حسرت بریزد.
وه که اینهمه لذت دوستی و جوانمردی را حیف است به فکر بیهودۀ رنج و غم از دست گذاشت!»
حجم
۷۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۵ صفحه
حجم
۷۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۵ صفحه
نظرات کاربران
من فقط نمونه را خواندم ولی اشاره نکرده بود که از لاتین ترجمه شده یا از زبان دیگری. این آثار بیشتر از اینکه ارزش اندرز و پنددادن داشته باشند ارزش ادبی و تاریخی دارند، پس اگر خواندن به لاتین ممکن