کتاب روانشناسی توده ها
معرفی کتاب روانشناسی توده ها
کتاب روانشناسی توده ها با پیشگفتاری از دکتر هلموت دینگلدای نوشتهٔ گوستاو لوبون و ترجمهٔ کیومرث خواجوی ها است و روشنگران و مطالعات زنان آن را منتشر کرده است. کتاب به این پرسش مهم پاسخ میدهد که هر فرد، چگونه جزئی از یک تودهٔ از لحاظ تشکیلاتی و روانی کموبیش متحدالشکل میشود و چه عاملی باعث میشود تا وی به کاری دست بزند و یا از انجام عملی خودداری ورزد؟
درباره کتاب روانشناسی توده ها
هرچند امروزه روانشناسی اجتماعی به شاخهای مهم در علوم اجتماعی و انسانی تبدیل شده است، اما منابع آن در زبان فارسی همچنان محدود است. در واقع این زمینهٔ عمدهٔ علمی از تألیفات و یا ترجمههای متنوع به زبان فارسی کمابیش محروم مانده است و فارسیزبانانِ علاقهمند، ناگزیر از مقولههای مشترک در زمینهٔ روانشناسی اجتماعی، جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفه بهره میجویند.
کتاب روانشناسی توده ها یکی از نخستین آثار جامعهشناسی اجتماعی و نوشتۀ یکی از بنیانگذاران این رشته در ادبیات علومانسانی است.
«روانشناسی تودهها» را میتوان از نخستین آثاری دانست که مشخصاً بهحیطهٔ روانشناسی اجتماعی گام مینهد. هرچند ممکن است این تعریف با معیاری امروزی ناظر بر روانشناسی اجتماعی - که عموماً ماهیت تجربی یافته است - کاملاً منطبق نباشد؛ زیرا گوستاو لوبون بنابر سنت علمی زمان خود در گسترهای به تفحص میپردازد که در آن عناصری از فلسفهٔ نظری، فلسفهٔ سیاسی و دورهٔ طفولیت روانشناسی فردی در کنار هم یافت میشود.
«روانشناسی تودهها» بیش از هرچیز به مقولهٔ وسیعی تعلق مییابد که «دوتراسی» آنرا «علوم ایدئولوژیک» نامیده است.
از نظر لوبون، روانشناسی توده فقط به منزلهٔ یافتن جایگاه کنشهای فرد در جامعه نیست، بلکه کوششی است در تبیین نظری و اظهارنظر فلسفی دربارهٔ پدیدهای که در زمان نگارش این اثر قطعاً افکار بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول میداشت.
توده از نظر لوبون شامل کسانی است که «اتحادیههایی تشکیل میدهند، بورس کار تأسیس میکنند و علیرغم تمام قوانین اقتصادی، در جهت بهبود شرایط کار و دستمزد میکوشند.» تلقی لوبون از هدف توده نیز «تنزل دادن جامعه فعلی در جهت جامعهٔ اشتراکی است» توده از نظر او همان انبوه کارگرانی بودند که فعالان کمونیست به خیزش دعوت کرده و وعدهٔ انقلاب آنان را میدادند. پس هراس او از حرکت تودهها را باید واکنشی در برابر انقلاب سوسیالیستی دانست که در آن زمان هنوز امری تجربه نشده و ناشناخته بود.
البته در زمان حیات لوبون انقلاهای سوسیالیستی صورت گرفت، اما اگر او چند سالی بیشتر زنده میماند مشاهده میکرد که چگونه این تحولات بهجای از هم گسیختن نظام حکومت، در روسیه به برقراری یکی از مقتدرترین، متمرکزترین و به تعبیری خونریزترین حکومتهای تاریخ منجر شد و اندکی بعد نیز میتوانست نمود بخشی از نظریهٔ خود در حرکت تودهها را در رژیمهایی ببیند که از هرجومرج در آلمان پس از جنگ اول جهانی و در ایتالیا و اسپانیا سربرآوردند. بدینگونه نتایج نظری لوبون نه کاملاً تأیید و نه کاملاً مردود شد.
طبیعی است که پارهای از اظهارنظرهای لوبون بر زمینهٔ مشاهدات تاریخی نیمقرن گذشته و دگرگونیهایی که جهان امروز در پیش دارد، باورنکردنی و مشکوک جلوه میکند. برای انسان معاصر تودهها میتوانند هم منشأ هرجومرج و ویرانی و هم آفرینندگان آزادی و عدالت باشند. با این همه، مطالعهٔ «روانشناسی تودهها» بهعنوان مبدأ مطالعه در روانشناسی اجتماعی و درک مسیری که این شاخهٔ مهم از علوم پیموده و خواهد پیمود، مفید و ضروری است.
خواندن کتاب روانشناسی توده ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روانشناسی توده ها
«در نگاه نخست، چنین مینماید که تنشهای شدید متقدم بر هر تحول فرهنگی، از تغییرات مهم سیاسی حاصل از تهاجم اقوام بیگانه یا سقوط کاخشاهان ناشی میشوند. اما بررسیدقیقتری از رخدادهای اجتماعی، آشکار میسازد که عامل اصلی، در پس این علل ظاهری پنهان است. این عامل، پیدایش دگرگونیهای ژرف در بینش مردم میباشد. آنچه انسان را مسحور عظمت خود میسازد، نه تحولات واقعی تاریخی، بلکه تحولات مهمی هستند که در بینشها، ارزشها و باورها پدید میآیند و به دگرگونی فرهنگی میانجامند. رخدادهای بزرگ تاریخی را میتوان نتایج قابل مشاهدهای از تغییرات نامرئی پیدا شده در اندیشه انسانها دانست. رخدادهای بزرگ تاریخی، بدینسبب بهندرت پیش میآیند که در میان یک نژاد، چیز پایدارتر از میراث احساسیآن، نمیتوان یافت. عصرحاضر، یکی ازدورههای بحرانی است که دگرگونیاندیشهٔ انسان را درپی خواهد داشت. از آنجا که پندارهای دورههای پیشین، علیرغم منسوخ شدن مبانی بسیاری از آنها، هنوز از قدرت زیادی برخوردارند و نیز از آنجا که شکلگیری پندارهای نوینی که باید جای آنها را بگیرند هنوز کامل نشده است، عصر حاضر دوران گذار و آنارشی است. البته به سادگی نمیتوان گفت که گذار از چنین دورهٔ لزوماً آشفتهای، نهایتاً به کجا خواهد انجامید و بنیادهای فکری جامعهٔ آینده کدام خواهد بود. ما این را هنوز نمیدانیم، اما همینقدر میتوان پیشبینی کرد که جامعهٔ آینده در فرآیند تشکل خود، با قدرت حاکمیت نوینی در عصرحاضر سروکارخواهد داشت که همانا قدرت تودهها است. قدرتی که به تنهایی، از میان خاکستر نظریات مردهٔ فراوانی که روزگاری حقیقت انگاشته میشدند و از میان نیروهای کثیر تدریجاً مضمحل شده براثر انقلابها، سر برداشته است و دور نیست که تمامی قدرتهای دیگر را در خود مستحیل سازد.
اینک پایههای تمامی بینشهای کهن و بنیادهای باستانی جامعه به لرزه درآمدهاند و از هم میگسلند. اما قدرت توده، تنها قدرتی است که از هیچ جانب موردتهدید نیست و حیثیتی رو به تعالی دارد. عصری که در آن پای میگذاریم، به راستی «عصر تودهها» خواهد بود.»
حجم
۱۹۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۹۱٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه