کتاب بازی بخت
معرفی کتاب بازی بخت
کتاب بازی بخت نوشتهٔ لئونارد ملودینو و ترجمهٔ محمدابراهیم محجوب است و انتشارات آریانا قلم آن را منتشر کرده است. با خواندن این کتاب متوجه میشوید چگونه بختانگی بر زندگی ما فرمان میراند.
درباره کتاب بازی بخت
لئونارد ملودینو در کتاب بازی بخت میکوشد مفاهیم مرتبط با تصادفی بودن و احتمال را چنان هنرمندانه با داستانگویی بیامیزد که خواننده بتواند راحتتر به این موضوع نزدیک شود و آن را درک کند.
عنوان کتاب در زبان انگلیسی، که شاید بشود آن را «گامزنی مستانه» ترجمه کرد، برای کسانی که در ریاضیات و فیزیک تحصیل کردهاند، ناآشنا نیست. این اصطلاح به حرکت بیقاعدهٔ مولکولها و ذرات ریز اشاره میکند، حرکتی که لحظهبهلحظهٔ آن با تصادف شکل میگیرد و مسائل ریاضی متعددی هم با الهام از آن تعریف شده است؛ ازجمله اینکه اگر کسی در فاصلهای دور از خانه ایستاده باشد و در هر مرحله بهتصادف گامی به جلو یا عقب بردارد، چقدر طول میکشد تا به خانهاش برسد؟ یا به عبارت دقیقتر، چقدر احتمال دارد در بازهٔ زمانی مشخصی خانهاش را پیدا کند؟
این عنوان، برای چنین کتابی، پیشاپیش پیام نویسنده را آشکار میکند. او بر این باور است که ما بازیگر بازی بخت هستیم و با وجود تمام داستانهایی که از مسیر گذشته و رؤیاهایی که از اهداف آینده میسازیم، درنهایت برخوردهای تصادفی و ضربههای ناخواسته و پیشبینینشدهای که ما را به اینسو و آنسو میرانند، سهم بزرگی از آیندهمان را میسازند.
البته ملودینو در این کتاب مسیرش را از کسانی که به بهانهٔ رویدادهای تصادفی، تلاش و برنامهریزی را نفی میکنند جدا کرده و تأکید میکند مهمترین روش برای تسلط بر زمین بازی بخت، کوشش بیشتر و کسب تجربه است.
کتاب بازی بخت از آن دست کتابهای مهارتآموز نیست که فردای مطالعهشان دستاوردی ملموس در اختیار مخاطب خود قرار میدهند و خوانندهشان میتواند ادعا کند هنر یا فنی را بهتر از دیروز میداند و آموخته است. این کتاب چشم ما را به روی دنیایمان بازتر میکند تا آنچه را در اطرافمان روی داده و میدهد، بهتر ببینیم.
خواندن کتاب بازی بخت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند دیدگاهی تازه نسبت به شانس و موفقیت پیدا کنند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بازی بخت
«چندی پیش روزی پسرم از مدرسه به خانه آمد و نمرهٔ انشایش را نشانم داد. ۹۳ از صد گرفته بود. در موارد عادی من برای گرفتن نمرهٔ الف در چنین درسی به او تبریک میگفتم. و چون الفش الف پایینی بود و من میدانم که او توانایی بیشتری دارد، بعد از تبریک اضافه میکردم این نمره نشان میدهد با کمی تلاش بیشتر دفعهٔ بعد میتواند نمرهٔ بهتری بگیرد. ولی این بار وضع عادی نبود و از نظر من نمرهٔ ۹۳ نشان از آن داشت که کیفیت انشا بهصورت وحشتناکی دستکم گرفته شده بود. در اینجا شاید پیش خودتان فکر کنید چیزی که تا اینجا نوشتم بیشتر دربارهٔ خودم صدق میکند تا دربارهٔ پسرم. اگر اینطور است درست فکر میکنید. واقعیت این است که این داستان سراسر به من مربوط است چون انشای الکسی را من نوشته بودم.
بسیار خوب، شرمآور است. اما در دفاع از خودم باید یادآوری کنم من معمولاً فقط در مواقعی که او باید در کلاس کونگفو حضور پیدا کند مرتکب این خطا میشوم. اما الکسی از من خواسته بود نوشتهاش را نقد کنم و طبق معمول کارش را در آخرین ساعات شبی که فردایش باید آن را تحویل میداد نزد من آورد. پذیرفتم و گفتم خبرش میکنم. انشای او را آوردم روی صفحهٔ کامپیوترم. ابتدا چند نکتهٔ کوچک را اصلاح کردم. هیچ خطایی هم که نیاز به حاشیهنویسی داشته باشد در آن ندیدم. اما ازآنجاکه در ویرایش عادت دارم مو را از ماست بکشم، کمکم به درون انشای پسرم لیز خوردم؛ اینجا را اصلاح کردم، آنجا را از نو نوشتم... خلاصه تا کار تمام شد، نهفقط خواب بر پسرم چیره شده بود بلکه عملاً انشا را به قلم خودم نوشته بودم. صبح روز بعد هم خوابآلوده نزد پسرم اعتراف کردم یادم رفته بود نسخهٔ اصلی نوشتهٔ او را ذخیره کنم. ازاینرو گفتم همان نوشتهٔ مرا به مدرسه ببرد.»
حجم
۸۶۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
حجم
۸۶۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۲ صفحه
نظرات کاربران
بسیار کتاب جذاب و خوندنیه. خیلی شما رو از توهم موفقیت فردی در میاره. چون مسیرهای موفقیت رو شفاف تر نشون میده. مخصوصا بخش" بخت " یا همون شانس موفقیت ها رو. دم آریاناقلم گرم
کتاب جالبی از نظر من نبود با اینکه رشتم ریاضی بود قسمتهایی که کتاب تحلیل ریاضی میده خیلی زیاد و خسته کننده بود و من دنبال این تحلیلها نبودم. بعضی قسمت ها رو هم من نتونستم با کتاب همراهی کنم.