دانلود و خرید کتاب آماندا ژان آنوی ترجمه حمید سمندریان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب آماندا اثر ژان آنوی

کتاب آماندا

معرفی کتاب آماندا

کتاب آماندا نوشتهٔ ژان آنوی و ترجمهٔ حمید سمندریان است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک نمایشنامهٔ کمدی پنج‌پرده‌ای.

درباره کتاب آماندا

داستان کتاب آماندا بستری است برای پرداختن به یکی از دغدغه‌های مهم ژان آنوی که در آثارش به اشکال مختلف نمود دارند؛ یعنی جایگاه انسان و نقش سرنوشت. آماندا را یک کمدی پنج‌پرده‌ای نامیده‌اند، اما آنچه به‌عنوان طنز و کمدی در نظر گرفته می‌شود، بیش از آنکه نمودی بیرونی در این اثر داشته باشد، از کیفیتی درونی برخوردار است و در روح اثر و موقعیت‌های آن جریان دارد. شخصیت اصلی نمایشنامهٔ آماندا، دختری جوان و با ظاهری مقبول و برازنده است. او در پاریس زندگی می‌کند و با کار در فروشگاه کلاه‌دوزی زندگی خود را می‌گذراند. روزی او را بدون اطلاع قبلی، از کار بیرون می‌کنند. در این بین تلگرافی به دستش می‌رسد. یک دوشس به او پیشنهاد کار در شهری دیگر داده است. عاقبت آماندا چه می‌شود؟ بخوانید تا بدانید. ژان آنوی در این نمایشنامه یک بازی ظریف و هنرمندانه‌ میان واقعیت و توهم ترتیب می‌دهد که خواننده نیز همانند آماندا نمی‌داند کدام‌یک واقعیت است و کدام‌یک توهم. هرچه نمایشنامه بیشتر پیش می‌رود، مرز میان واقعیت و خیال را بیشتر محو می‌شود و به نمایش‌نامه‌ای تکان‌دهنده و برخوردار از رویدادهای غیرمعمول بدل می‌شود که از مناسبات نامتعارف وبیمارگونه‌ی برخی شخصیت‌ها حکایت دارد. شخصیت‌های این نمایشنامه عبارت‌اند از آماندا، «آلبرت تروتسکی»، «دوشس»، «بارون هکتور»، سرپیشخدمت یک کاباره، شوفر تاکسی تاکسی، کافه‌چی، متصدی نگهداری لباس، گروه ارکستر کولی‌ها، بستنی‌فروش، پیشخدمت مخصوص خانم دوشس و پیشخدمت‌ها.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب آماندا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقه‌مندان به نمایشنامه‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ژان آنوی

ژان آنوی در سال ۱۹۰۱۰ میلادی در فرانسه متولد شد. مادرش ویلون می‌نواخت و پدرش خیاط بود. او نخستین نمایشنامه‌اش را با عنوان «زن روی بخاری» را نوشت. در اوایل جوانی به پاریس رفت؛ شهری که مهد تئاتر فراسنه بود. فضای هنری پاریس او را وابسته کرد و در نهایت تصمیم گرفت تمام زندگی اش را با تئاتر گره بزند. او در اواسط دههٔ سوم زندگی‌اش مورد توجه محافل تئاتری پاریس قرار گرفت سپس اولین نمایشنامهٔ و با نام «سمور» با موفقیت روی سن رفت و نام آنوی را بر سر زبان‌ها انداخت. او که در طول حیاتش بیش از ۳۰ نمایشنامه نوشت، با اجرای برخی از آثارش در کشورهای مختلف، به شهرتی جهانی دست یافت. آثار این نمایشنامه‌نویس به دلیل تصویری که از وضع انسان و رابطهٔ او با دنیای خود می‌دهند و همچنین از لحاظ شکل و ارزش‌های نمایشی، جالب توجه‌اند؛ دغدغهٔ او با انسان و مقامش در دنیاست. نمایشنامهٔ آنتیگون در سال ۱۹۴۴ به اجرا درآمد؛ دقیقاً زمانی که پاریس در اشغال نازی‌ها بود. همین هم‌زمانی آنتیگون را تبدیل به نمادی برای مبارزه با آلمانی‌ها کرد.

درباره حمید سمندریان

حمید سمندریان در ۹ اردیبهشت ۱۳۱۰ به دنیا آمد و در ۲۲ تیر ۱۳۹۱ درگذشت. او کارگردان، مدرس حوزهٔ تئاتر در دانشگاه و خارج از آن و مترجمی ایرانی و از سرآمدان نسلی از کارگردانان نامدار نمایش همچون عباس جوانمرد، علی نصیریان، بهرام بیضایی، رکن‌الدین خسروی، آربی اوانسیان و... به شمار می‌رفت. او و افراد یادشده، تئاتر ایران را در دههٔ ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ به پایگاه جدی‌تری رساندند. او در زمینه‌های دیگری مانند تئاتر رادیویی، تله‌تئاتر و سینما نیز فعالیت داشت. حمید سمندریان در سال ۱۳۴۲ گروه تئاتری منسجمی به نام «گروه هنری پازارگاد» تشکیل داد که اعضایش عبارت بودند از پرویز پورحسینی، سعید پورصمیمی، پری صابری، جمیله شیخی، اسماعیل محرابی، جمشید مشایخی، پرویز کاردان، محمد حفاظی، منوچهر فرید، ثریا قاسمی، اسماعیل شنگله و مهدی فخیم‌زاده. او در این گروه همچون کارگردان، حسابدار و یکی از بانیان کار می‌کرد. این گروه به‌شکل یک شرکت تعاونی فعالیت می‌کرد و چون ادارهٔ هنرهای زیبا به‌خاطر رویکردشان به متون فرنگی حمایتشان نمی‌کرد، دست‌به‌دامان انجمن‌های ایتالیا و فرانسه و آلمان و روسیه می‌شدند.

سمندریان برخی از مهم‌ترین متون نمایشی از نویسندگان شاخص ادبیات نمایشی غرب همانند فردریش دورنمات، برتولت برشت، آنتون چخوف، اوژن یونسکو، آرتور میلر، ماکس فریش، ژان آنوی، تنسی ویلیامز، ژان پل سارتر و هنریک ایبسن را ترجمه و سپس کارگردانی کرد. از این منظر باید او را یکی از کارگردانان شاخص تئاتر در تاریخ تئاتر ایران به شمار آورد که سهمی جدی در آشنایی مردم و علاقه‌مندان تئاتر و نمایش با متون و آثار کلاسیک و برجستهٔ تاریخ تئاتر جهان داشتند. این هنرمند ایرانی از سال ۱۳۳۹ با اجرای «دوزخ» به قلم ژان پل سارتر خود را در جامعهٔ هنری مطرح کرد. پس از آن چند نمایش دیگر مانند «اشباح» اثر هنریک ایبسن را اجرا کرد. سال ۱۳۴۲ اولین اتفاق جدی و رسمی برای او به وقوع می‌پیوندد؛ در این سال «مرده‌های بی‌کفن‌ودفن» از ژان پل سارتر را اجرا می‌کند که با مشکل ممیزی شدید روبه‌رو می‌شود؛ به‌طوری‌که در برخی شب‌ها مجبور می‌شود بعضی دیالوگ‌های این نمایش را حذف کند؛ اجرایی تند و تکان‌دهنده. در سال ۱۳۴۲ «باغ‌وحش شیشه‌ای» از تنسی ویلیامز را با بازی پرویز فنی‌زاده و شهلا ریاحی اجرا می‌کند. در سال ۱۳۴۶ با ارائهٔ اجرایی نو و به‌یادماندنی از «آندورا» نوشتهٔ ماکس فریش تماشاگران ایرانی را با نوترین دستاوردهای صحنه‌ای تئاتر اروپا آشنا کرد. سال ۱۳۴۷ «هرکول» و «طویلهٔ اوجیاس» و همچنین «بازی استریندبرگ» را به نمایش درآورد.

در سال ۱۳۵۰ «کرگدن» از اوژن یونسکو را اجرا کرد که نقطهٔ اوج دیگری در کارگردانی سمندریان به شمار می‌آید. او پس از این‌ها موفق به اجرای «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» در سال ۱۳۶۸، «دایرهٔ گچی قفقازی» در سال ۱۳۷۷، «بازی استریندبرگ» در سال ۱۳۷۸ و «ملاقات بانوی سالخورده» در سال ۱۳۸۶ شد؛ همچنین در سال ۱۳۷۸ «به‌سوی دمشق» را برای تلویزیون کار کرد. از اجراهای قابل‌توجه سمندریان می‌توان به دو اثر از دورنمات اشاره کرد که او در سال ۱۳۵۱ در تالار مولوی به روی صحنه برد. در نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» به‌ویژه هنرنمایی جمیله شیخی در اجرای نقش اصلی برجسته بود. سمندریان چندی بعد در تالار مولوی نمایش «بازی استریندبرگ» را کارگردانی کرد که در آن محمدعلی کشاورز بازی استادانه‌ای ارائه داد. سمندریان سال‌ها بعد، پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، هر دو اثر را بار دیگر به روی صحنه برد، اما چه‌بسا گیرایی اجراهای اول را نداشت. در سال ۱۳۸۶ اجرای تازه‌ای از «ملاقات بانوی سالخورده» را به یاد و خاطرهٔ جمیله شیخی تقدیم کرد. سمندریان در سال ۱۳۷۸ نمایش‌نامهٔ «بازی استریندبرگ» را نیز بار دیگر در سالن چهارسوی تئاتر شهر تهران به روی صحنه برد. در این اجرا رضا کیانیان، احمد ساعتچیان و هما روستا بازی داشتند. حمید سمندریان در آرزوی اجرای نمایشنامهٔ «گالیله» نوشتهٔ برتولت برشت، درگذشت. یکی از دو سالن تماشاخانهٔ ایرانشهر در تهران «سمندریان» نامیده شده و «آکادمی سمندریان» نیز با مدیریت فرزند او در منطقهٔ عباس‌آباد تهران مشغول خدمت‌رسانی به هنرجوهای تئاتر ایران است.

بخشی از کتاب آماندا

«آماندا: سعی می‌کنم حالت موقرانه به خودم بگیرم.

دوشس: محض رضای خدا نه! هیچ حالتی نگیرید. ما خودمون به شما راهنمایی‌های لازم رو می‌کنیم. (به سرپیشخدمت) من نخواستم جلسهٔ تمرین رو توی مغازهٔ شما تشکیل بدم، چون آلبرت توی پارکه و ممکن بود ما رو غافلگیر کنه. ولی اینجا پیش از ظهرها خیلی به‌ندرت می‌آد. در ضمن تئوفیل هم مراقبه! (به طرف آماندا می‌رود.) ببینید دخترم. هرچی بیشتر فکر می‌کنم بیشتر متوجه می‌شم که راز فریبندگی لئوکادیا توی چشماش بود. او با یه حالتی به آدم نگاه می‌کرد که... این‌طور... با یه جاذبهٔ بی‌نظیر این کار رو می‌کرد. بین خودمون باشه. اون نزدیک‌بین بود. خب. تا مدتی که ما مشغول جابه‌جا کردن مبل‌ها هستیم شما تمرین چشمک زدن بکنید. این اولین درس شماست. (به طرف سرپیشخدمت) و شما کمک کنید مجسمهٔ سیاه رو جابه‌جا کنیم. لئوکادیا عقیده داشت این غلام سیاه روح سبک صبحه. (آهی می‌کشد و بعد با کمک سرپیشخدمت مجسمه را جابه‌جا می‌کند.) خدایا، کمک کن. عجب حیوون سنگینیه. (درحال عبور علی‌الحساب یک راهنمایی به آماندا می‌کند.) چشمک بزنید. سرتون رو پایین بگیرید. این چشمک آخری مثل اینکه بد نبود. شما خیلی خوب پیشرفت می‌کنید.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۸۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۲۷,۰۰۰
تومان